زمان اعلان برائت از مشرکین
از آنجایی که نخستین اعلام برائت توسط پیامبر نسبت به مشرکان، در ایام حج انجام گرفت و از آنجایی که سنت و سیره نبوی جاوید است؛ لذا این سنت نبوی در ایام حج به اجرا در می آید. گرچه اعلام برائت از مشرکین مقطعی و موسمی نبوده که هر مسلمانی باید همواره در سراسر حیات خویش از مشرکان برائت جوید و تنفر خویش را نسبت به آنان اظهار کند. با این همه، لازم است به این پرسش پاسخ داد: چرا برائت در زمان حج مورد تأکید بوده و هست؟
به گفته نویسنده کتاب «در راه برپایی حج ابراهیمی» اولاً:
مناسب ترین موقعیت از نظر وضعیت زمانی و مکانی، برای رسیدن به اهداف و نتایج پربار اعلام برائت، سرزمین مقدس حرم و ایام نورانی حج است و اولویت سرزمین حرم بدان جهت است که نخستین اعلام برائت توسط پیامبر نسبت به مشرکان، به منظور پاکسازی دو حرم شریف از لوث مشرکان، در حرم انجام گرفت و مناسبت برائت با ایام حج نیز بدان جهت از اولویت زمانی برخوردار است که حج مظهر تجلّی وحدت و حضور اقشار زبده و کارآمد مسلمانان از اقصا نقاط جهان و بالأخره ایام نمایش باشکوه اسلام می باشد.(28)
و ثانیا: تأکید آیه 3 از سوره توبه؛ برائت را به خصوص در ایام حج و سرزمین حرم مورد تأکید قرار داده است.
در دانشنامه جهان اسلام نیز آمده است:
«مضمون «اذان برائت» ـ با توجه به تعبیر أنَّ اللّه َ بَری ء مِنَ الْمُشْرِکینَ وَ رَسُولُهُ و مفاد آیات تفصیلی بعدی سوره توبه درباره مشرکان (11ـ28)، ذمّیان مشرک و کافر (29ـ32)، زراندوزان (34ـ35) و منافقان (50ـ57) ـ اشاره به آن دارد که این اعلامیه را نباید مقابله مقطعیِ رسول اللّه صلی الله علیه و آله با رفتار مشرکان پیمان شکن دانست، بلکه این مضمون و نحوه ابلاغ، بیان کننده یک اصل همیشگی و جاودانه است که خداوند آن را مقرّر کرده تا روش سیاسی اسلام و مسلمانان را در مقابل مخالفانِ توحید و ناقضان حقوق انسانی و مشروع مسلمانان، روشن سازد.»(29)
از نظر امام خمینی قدس سره فریاد برائت از مشرکان، مخصوص به زمانی خاص نیست و در هر سال باید تکرار شود. امام اعلام برائت را خاطره مهم ترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر می دانند که «کهنه شدنی» نیست و حتی آن را منحصر به ایام حج و مراسم حج نمی دانند:
«... سنت پیامبر و اعلام برائت، کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلام برائت به ایام و مراسم حج منحصر نمی شود که باید مسلمانان، فضای سراسر عالم را از محبت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض های عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسه خناسان و شبهات تردید آفرینان و متحجّرین و منحرفین گوش فراندهند و لحظه ای از این آهنگ مقدس توحیدی و جهان شمولی اسلام غفلت نکنند...»(30)
و باز می فرمایند: «فریاد برائت از مشرکان مخصوص به زمان خاص نیست. این دستوری است جاوید، درصورتی که مشرکان حجاز منقرض شده اند. و «قیام ناس» مختص به زمانی نیست و دستور هر زمان و مکان است و در هر سال در این مجمع عمومی بشری از جمله عبادات مهم است الی الأبد.»(31)
آری! اگرچه مشرکان حجاز منقرض شده اند و بت هایشان هم شکسته شد ولی بت های بزرگی پیدا شده اند که باید برای شکستن آنها مجهّز شد؛ «مجهز شوید از مرکز بت شکنی برای شکستن بت های بزرگ که به صورت قدرت های شیطانی و چپاولگران آدمخوار درآمده اند.»(32)
خاستگاه اصلی برائت
برخی از مفسّران هدف از اعلام برائت را «رسیدن به توحید ناب» می دانند و از نظر آنان خاستگاه اصلی برائت همان اصل «تولّی و تبرّی» است:
«هدف نهایی ساختن بیت اللّه ، رسیدن به توحید است و نیل به توحید ناب، بدون تبرّیِ تام از هر مشرک و ملحد میسر نخواهد بود، لذا اعلام این هدف نهایی به صورت اعلام تبری خدا و رسول اکرم از مشرکان متبلور شده است و تا انسان در روی زمین زندگی می کند وظیفه حج و زیارت به عهده اوست و تا مشرک در جهان هست اعلام تبری از او نیز جزو مهمترین وظیفه حج به شمار می رود و هیچ جایی برای تبرّی از ملحدان مناسب تر از حرم خدا نخواهد بود.»(33)
یکی دیگر از محققان در این زمینه می نویسد: «برائت از ملحدان و مشرکان، یکی از دو رکن اساسی توحید است. نظری به اصول بنیادین ادیان توحیدی نشان می دهد که «اعلام برائت از مشرکان» جزء لاینفک توحید است. توحید، به عنوان اولین اصل و پایه در مکتب انبیای الهی، مرکب از دو جزء، «نفی غیر خدا» و «اثبات خدای سبحان» می باشد. (مفاد کریمه لا اله الاّ اللّه )... حقیقت آن است که این جوهره یکسانی در مکتب همه پیامبران داشته است، چیزی جز «ابراز محبت و ارادت» به حق تعالی و جبهه حق و «اعلان بغض و انزجار و برائت» از باطل و دشمنان حق نیست. کلمات پیشوایان دینی ما مملو از این واقعیت است که سنت اعلان برائت از مشرکان همچنان که تاریخچه ای به درازای عمر ادیان توحیدی دارد، یکی از ارکان «توحید و یکتاپرستی» است.»(34)
خاستگاه اصلی دیدگاه امام خمینی قدس سره در برائت از مشرکان، همان «اصل تولّی و تبرّی» است و ایشان هم اعلام برائت از مشرکان را از «ارکان توحیدی» می دانند و می فرمایند: «مگر تحقّق دیانت، جز اعلام محبت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود و کدام خانه ای سزاوارتر از کعبه و خانه امن و طهارت و ناس که در آن هرچه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید میثاق «اَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ» بت الهه ها و اربابان متفرقون شکسته شود و خاطره مهم ترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر در وَأَذَانٌ مِنْ اللّه ِ وَرَسُولِهِ إِلَی النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الاْءَکْبَرِزنده بماند و تکرار شود؛ چرا که سنت پیامبر و اعلان برائت کهنه شدنی نیست»(35)