صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: ۞ عالم اروح ۞

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۞ عالم اروح ۞

    ثانياً، به فرض اين كه چنين افرادى پيدا شوند و از نظر روانى ازسلامت كامل برخوردار باشند، تازه اين سؤال پيش مى آيد كه دليل اين تبعيض چيست؟
    چرا تنها افراد بسيارمعدودى مدّعى به خاطرداشتن زندگى پيشين باشند وديگران همه انكار كنند؟ اين تبعيض كاملاً بى دليل است.
    اينها همه بخوبى گواهى مى دهد كه اصل ادّعاى مزبور واهى و بى اساس مى باشد.


    دليل چهارم: ارواح بلاتكليف وسرگردان!


    ايراد ديگرى كه متوجّه عقيده تناسخ و بازگشت به زندگى جديد مى شود،اين است كه:
    اگر اين برنامه درباره همه افرادى كه نيازمند به تكامل هاى تازه اىهستند صورت گيرد، بايد هميشه از بين رفتن يك فرد، درست مقارن انعقاد نطفه ديگرىباشد; تا اين روح پس از جدا شدن از بدن اوّل، به بدن دوم كه در حال نطفه است انتقال پيدا كند.
    حال اگر حوادثى مانند زلزله و امثال آن رخ دهد، و يا سيلهايى كه درزمان كوتاهى عدّه زيادى را در كام خود فرو مى كشد، و از آن بالاتر جنگهايى مانندجنگهاى جهانى با آن همه تلفات فورى (مخصوصاً اگر بصورت جنگهاى اتمى مانند آنچه درشهرهاى ناكازاكى و هيروشيما در ژاپن گذشت باشد) و ناگهان عدّه زيادى جان بسپارند،تكليف اين همه ارواح چه خواهد شد!
    با اين كه مى دانيم مسلّماً نطفه هائى به تعداد آنها در شرايط عادى منعقد نخواهد گرديد، پس اين ارواح بلاتكليف مى مانند، وبايد مانند مسافران مدّتها سرگردان شوند، و يا نوبت بگيرند و در اين مدّت كه ارواح،جسم اوّل خود را از دست داده و براى به دست آوردن جسم دوّم معطّل مانده اند، چه سرنوشتى خواهند داشت؟!
    آيا هيچ كس مى تواند ادّعاكند كه تعداد فرزندانى كه نطفه آنها بسته مى شود، بامتوفّيات دائماً متعادل است در حالى كه خلاف آن به گواهى آمارجنگها و تلفات ناشى از سيل و زلزله، اثبات گرديده است!(1)
    اينها همه نشانه ضعف و ناتوانى اين عقيده خرافى است كه اسلام واديان آسمانى ديگر، قلم بطلان بروى آن كشيده اند.




  2. تشكر

    رایکا (06-10-2009)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #12

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۞ عالم اروح ۞

    بازگشت به زندگى جديد از نظرقرآن

    عموم فِرَق اسلامى در اين عقيده متّفقند كه روح پس از پايان اين زندگى، به بدن ديگرى در اين جهان بازنمى گردد، و دانشمندان شيعه و سنّى با صراحت تمام، عقيده تناسخ را كه يكى از خرافات اديان باستانى هند است، محكوم ساخته اند.

    تنها دسته كوچكى در اين ميان به نام «تناسخيّه» بودند كه از اين عقيده طرفدارى مى نمودند، و ما امروز نام اين دسته را تنها در كتابهاى «ملل و نحل» مى يابيم و از وجود آنها در ميان صفوف مسلمانان امروز اطّلاعى نداريم، و ممكن استبه سرنوشت همان دسته هايى گرفتار شده باشند كه به هنگام ترجمه كتب فلسفى يونان وكتابهاى مذهبى ديگر و گرم شدن بازار بحث و مجادله و گفتگوهاى مذهبى، از ميان افرادبى مايه و كم اطّلاع به وجود آمدند و تنها نامى از آنها در كتب «ملل و نحل» باقى ماند.
    نويسنده دائرة المعارف قرن بيستم (در جلد دهم، صفحه 181) چنين مى نويسد:

    عقيده بازگشت ارواح (به بدن ديگر در اين جهان) يك اعتقاد قديمى وكهنه است كه نخستين بار در هند به وجود آمد، هم اكنون نيز اين عقيده در ميان آنهاهست...

    و در اسلام هيچ كس قائل به اين عقيده نشده است جز فرقه «تناسخيّه». آنهانيز اين عقيده را از قرآن نگرفته اند، بلكه از هندوها و منقولاتى كه عرب از فلسفه آنها داشته است، اقتباس نموده اند...

    اصولاً بايد توجه داشت كه از منابع مختلف استفاده مى شود اين عقيده بيشتر در ميان اقوامى طرفدار داشته كه به رستاخيز ومعاد، آنچنان كه ما ايمان داريم و كتاب بزرگ آسمانى ما قرآن تشريح مى كند، معتقدنبوده اند.
    زيرا با قبول اين كه ارواح، بار ديگر به بدنهاى جديد در اين جهان بازگردند و نتيجه اعمال خود را ببينند، ديگر لزومى براى رستاخيز و معاد باقى نمى ماند.

    هنگامى كه به قول بعضى از طرفداران اين عقيده، مرد فقير و محروم، به صورت ثروتمندِ پُر پول، و يا ثروتمند ستمكار، به صورت كارگر فقير و محروم به اينجهان بازگشت كند، و يا شكست خوردگان در عشق! به وصال معشوق برسند و خيانت كنندگاندر عشق! به هجران و فراق مبتلا گردند، و مثلاً «نايب حسين كاشى!» براى مكافات اعمال خود، به صورت چنين و چنانى بازگردد، با اين حال ديگر لزومى براى رستاخيز باقىنمى ماند، و در حقيقت رستاخيز آنها در همين زندگى دنيا صورت گرفته، و رستاخيز ديگرو فراهم ساختن محكمه و حساب و كتاب، ديگر نه تنها ضرورت ندارد، بلكه با توجّه به اين كه هر كس به مكافات عمل خود رسيده است، يك نوع ظلم و ستم محسوب مى شود.
    ولذا در احاديثى كه از پيشوايان بزرگ اسلام به ما رسيده است ضمن ابطال قطعى اين عقيده، توجّه به لوازم آن ـ از جمله انكار رستاخيز و معاد ـ داده شده است.
    مرحوم «صدوق» محدّث بزرگ جهان اسلام، در كتاب «عيون اخبار الرّضا» از هشتمين پيشواى ماامام علىّ بن موسى الرّضا(عليه السلام)نقل مى كند كه حضرت در پاسخ سؤالى كه مأمون از مسئله تناسخ كرد، فرمود:
    مَنْ قالَ بِالتَّناسُخِ فَهُوَ كافِرٌ بِاللّهِ الْعَظيمِ; يَكْذِبُ بِالْجَنَّةِ وَ النّارِ;

    كسى كه عقيده به تناسخ داشته باشد،ايمان به خدا ندارد، و بهشت و دوزخ را انكار مى كند.

    نكته اى كه در اين حديث بيشتر بايد مورد توجّه قرار گيرد، اين است كه عقيده به تناسخ، همدوش با عدم اعتقادبه خداوند ذكر شده است، و ارتباط اين دو با توجّه به يك موضوع روشن مى گردد و آن اين كه در كتب «تاريخ و اديان» مى خوانيم كه يك دسته از طرفداران سرسخت تناسخ جمعى از مادّيين بودند، آنها به اين جهت ابراز تمايل به اين مسلك مى نمودند كه بر اثرعدم اعتقاد به وجود خدا، ناچار بودند ارواح را ازلى و بدون آفريننده بدانند، طبعاًاين ارواح در طول عمر جاويدان خود مى بايست هرچند صباحى در بدنى منزل گزينند، و بااز ميان رفتن يك بدن، روح وارد بدن ديگرى گردد و به عمر خود ادامه دهد. (دقّت كنيد!)
    و به اين ترتيب رابطه نزديكى ميان اين عقيده، و عقيده مادّيگرى پيدامى شود.



  5. تشكر

    رایکا (06-10-2009)

  6. Top | #13

    عنوان کاربر
    مدیر بخش علوم پزشکی
    تاریخ عضویت
    December 2012
    شماره عضویت
    4618
    نوشته
    17,593
    صلوات
    114
    دلنوشته
    2
    سلامتی آقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه شریف
    تشکر
    9,116
    مورد تشکر
    7,889 در 2,475
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : ۞ عالم اروح ۞

    در قرآن مجيد كه منبع اصلى معارف و فرهنگ اسلام است، آيات متعدّدىوجود دارد كه عقيده تناسخ را مردود مى شمارد; مانند آيات زير:

    1ـ حَتّى اِذاجآءَ اَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلّى اَعْمَلُ صالِحاً فيماتَرَكْتُ كَلاّ اِنَّها كَلِمَةٌ هُوَ قائِلُها(2);

    (آنها همچنان به راه غلط خود ادامه مى دهند) تا زمانى كه مرگ يكى از آنانفرارسد، مى گويد: پروردگار ا! مرا بازگردانيد; شايد در آنچه ترك كردم (و كوتاهىنمودم) عمل صالحى انجام دهم، (ولى به او مى گويند) چنين نيست! اين سخنى است كه اوبه زبان مى گويد (و اگر باز گردد، كارش همچون گذشته است).
    اين آيه صريحاً بازگشتبه اين زندگى را براى جبران گذشته، نفى مى نمايد.

    2ـ كَيْفَ تَكْفُرُونَبِاللّهِ وَ كُنْتُمْ اَمْواتاً فَأَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمثُمَّ إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ(3);

    چگونه به خدا ايماننمى آوريد با اين كه شما (قبل از آفرينش آن گاه كه خاك بوديد) مردهو بى جان بوديد وخداوند شما را زنده كرد; سپس شما را مى ميراند و بعد زنده مى كند، و سپس به سوى اوباز مى گرديد!
    اين آيه صريحاً مى گويد: پس از مرگ يك بار بيشتر زنده نخواهيد شد وآن زنده شدن در رستاخيز و بازگشت به سوى خدا و پيوستن به ابديّت و زندگى جاويدان آنسرا است.
    بديهى است كسى كه معتقد به بازگشت روح به بدن ديگر و زندگى جديد دراين جهان است، مرگ وحيات ديگرى هم ـ علاوه بر آنچه گفته شد ـ بايد قائل باشد و اينمخالف آيه فوق است.(4)

    3ـ اَللّهُ الَّذىخَلَقَكُمْ ثُمَّ رَزَقَكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْ(5);

    خداوند همان كسى است كه (نخست) شما را آفريد، سپسروزى داد; بعد مى ميراند، سپس زنده مى كند.

    در اين آيه نيز تنها يك مرتبه مرگ و حيات، پس از آفرينش نخستين انسان، ذكر شده، كه مرگ اين جهان و حيات بازپسينباشد.

    4ـ وَ هُوَ الَّذى اَحْياكُمْ ثُمَّ يُميتُكُمْ ثُمَّ يُحْييكُمْاِنَّ الاْنْسانَ لَكَفُورٌ(6);
    و او كسى است كه شما را زنده كرد (و آفريد) سپس مى ميراند و باز هم (روز رستاخيز) زنده مى كند. ولى اين انسان بسيار ناسپاس است.

    در اين آيه نيززندگى پس از مرگ، منحصر به يكى شمرده شده است و آن زنده شدن در رستاخيزاست.

    5 ـ قالُوا رَبَّنا اَمَتَّنا اثْنَتَيْنِ وَ اَحْيَيْتَنا اثْنَتَيْنِفَاعْتَرَفْنا بِذُنُوبِنا فَهَلْ اِلى خُرُوج مِنْ سَبيل(7);

    (كافران در آن جهان) مى گويند: پروردگارا! ما رادوبار ميراندى و دوبار زنده كردى; اكنون به گناهان خود معترفيم; آيا راهى براى خارجشدن (از دوزخ) وجود دارد؟

    ممكن است بعضى جمله «ما را دوبار ميراندى» رادستاويز قرار دهند و بخواهند چنين استدلال كنند: «دوبار ميراندن» دليل بر اين استكه انسان يك بار ديگر به زندگى اين جهان باز مى گردد و سپس مى ميرد و در صورتى كهباز نگردد، يك بار ميراندن بيشتر نيست.
    امّا با توجّه به آيات گذشته، كاملاًروشن است كه منظور از «مرگ اوّل» همان حالت قبل از زندگى اين جهان است كه انسان بهصورت موجودى بى جان (خاك) بوده و سپس لباس زندگى به اندامش پوشانيده شده، و اگرتعبير به «ميراندن» شده، به اصطلاح علمى از باب «تغليب» است. (منظور از تغليب ايناست كه هنگام نام بردن از دو چيز با هم، تعبير اصلى را از يكى از آن دو انتخاب كردهو هر دو را با يك عبارت ذكر كنند; مثلاً به جاى اين كه گفته شود: «شمس» و «قمر» گفته مى شود: «قمرين» و به جاى اينكه گفته شود اَب (پدر) و اُم (مادر)، گفتهمى شود: «ابوين».
    در اينجا نيز به جاى اين كه گفته شود: يك مرتبه مرده بودن و يكمرتبه ميراندن، دو مرتبه ميراندن ذكر شده است. (دقّت كنيد!)
    شاهد زنده و گوياىاين معنى جمله ديگر آيه است; زيرا تعداد اِحياء و زنده شدن در اين آيه صريحاً دومرتبه ذكر شده در حالى كه اگر حيات جديدى در اين دنيا داشته باشيم، به ضميمه حياتآخرت، مجموعاً سه بار «زنده شدن» خواهيم داشت.
    بنابراين آيه فوق نيز از آياتىاست كه تناسخ را ابطال مى كند.
    در سخنان على(عليه السلام) در نهج البلاغه نيز تعبيراتى ديده مى شودكه با صراحت اين عقيده خرافى را طرد مى كند; مثلاً، درباره مردگان چنينمى فرمايد:

    لا عَنْ قَبيح يَسْتَطيعُونَ انْتِقالاً وَ لا فى حَسَنيَسْتَطيعُونَ ازْدِياداً(8);

    آنها نه مى توانندكارهاى بد خود را ديگر جبران نمايند و نه توانائى دارند چيزى بر حسنات خودبيفزايند.

    بديهى است كسانى كه معتقد به تناسخ هستند، مى گويند انسان پس ازمرگ به اين جهان باز مى گردد تا اعمال گذشته خود را جبران نمايد و به گفته آنهاتكامل ناقص خود را به انجام برساند و گذشته را جبران كند. در اينجا مدارك ديگرى نيزهست كه براى دورى از اطاله كلام از ذكر آن صرفنظر مى شود.



  7. تشكر

    رایکا (06-10-2009)

صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi