سردار عرفه
دوباره عرفه و دوباره روز پیمان گرفتن از آدم که «الست بربکم؟»
آری شهدا چقدر زیبا هم پیمان با خدا، به سمت او رفتند....
و چه زیبا نوشت شهید کاظمی در آخرین دست نوشته اش که :"سلام بر شهیدان راه خدا، سلام بر دلیر مردان و شیران روز و زاهدان شب، سلام بر شهدای خطه ی شجاعان، مردان ایثار، مجاهدان راه خدا و یادگاران دفاع مقدس.
سلام بر همرزمان ، یاوران امام (ره)، سلام بر شما رزمندگان که یکایک ایستاده اید پشت در پشت هم، گوش به فرمان سید علی، پا جای پای حمید و مهدی (باکری) رو به کربلا ،به قدس با آرزوی دیدار مولایمان ."
در گذر ایام بازهم به روز عرفه رسیدیم همان عرفه ای که اهمیت نیایش در آن تا حدی است که پیامبر اعظم (ص) فاصله ی بین نماز های ظهر و عصر را کم می کرد تا هر چه زودتر به میعادگاه معرفت و عرفان ، صحرای عرفه ، برسد و زمان بیشتری را برای نیایش در آن میعادگاه داشته باشند .
همان عرفه ایکه امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: عرفات خارج از مرز حرم است و مهمان خدا باید بیرون دروازه، آنقدر تضرع کند تا لایق ورود حرم شود.
و هان ای شهدای روز عرفه چه کردید که بعد از گذر سالها از دفاع مقدس، در روز هایی که در باغ شهادت بسته شده بود ، این گونه خود را به قافله شهدا رساندید .
چگونه خدا را خواندید که محرم حرم شدید ؟ این بصیرت را در کدامین کلاس آموختید که در سال های جنگ دست از یاری امامتان و بعد از آن سرباز جان بر کف رهبرتان بودید ؟
و ای کاش از ما نپرسند که بعد از شهدا چه کردید ، کاش نگویند برای بی بصیرت بودنتان عذری موجه بیاورید
ای کسانی که در قهقهه مستانه تان و در شادی وصولتان" عند ربهم یرزقون"بودید دست یاری ما جاماندگان را بفشارید به گرمای کرمتان .
خداوندا فقط می خواهم شهید شوم شهید در راه تو، خدایا مرا بپذیر و در جمع شهدا قرار بده.
خداوندا روزی شهادت می خواهم که از همه چیز خبری هست الا شهادت، ولی خداوندا تو صاحب همه چیز و همه کس هستی و قادر توانایی، ای خداوند کریم و رحیم و بخشنده، تو کرمی کن، لطفی بفرما، مرا شهید راه خودت قرار ده.
با تمام وجود درک کردم عشق واقعی تویی و عشق شهادت بهترین راه برای دست یافتن به این عشق.
(قسمتی از وصیت نامه شهید احمد کاظمی)
التماس دعا ...