نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: دختر کشی .زنده به گور کردن دختران . . .

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,853 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    دختر کشی .زنده به گور کردن دختران . . .

    دختر كشى و زنده به گور كردن دختران قبل از ظهور اسلام

    يكى از دردناك ترين و وحشيانه ترين پديده هاى عصر جاهليت عرب پديده واءد است كه در قرآن مجيد مكرر به آن اشاره شده . گرچه بعضى معتقدند كه اين جنايت در همه قبائل عرب عموميت نداشته ، و تنها در قبيله كنده (يا بعضى از قبايل ديگر) بوده است ، ولى مسلما مساءله نادرى نيز محسوب نمى شده ، وگرنه قرآن با اين تاءكيد و به طور مكرر، روى آن صحبت نمى كرد.



    مفسران گفته اند: در جاهليت عرب ، هنگامى كه وضع حمل زن فرا مى رسيد، حفره اى در زمين حفر مى كرد و بالاى آن مى نشست ، اگر نوزاد دختر بود، آن را در ميان حفره پرتاب مى كرد و اگر پسر بود، آن را نگه مى داشت .



    اين واقعا وحشت آور است كه انسان ، آنقدر عاطفه خود را زير پاى بگذارد كه به كشتن انسان آن هم در زشت ترين صورتش افتخار و مباهات نمايد، انسانى كه پاره تن خود اوست ، انسانى كه بى دفاع و ضعيف است ، او را با دست خويش زنده زنده به خاك سپارد.



    اين يك امر ساده نيست كه انسان هر چند نيمه وحشى دست به چنين جنايت وحشتناكى بزند، قطعا داراى ريشه هاى اجتماعى و روانى و اقتصادى بوده است .



    اميرمومنان عليه السلام در خطبه قاصعه در مقام تشريع زندگى جاهلى به اين كردار زشت اشاره نموده مى فرمايد:



    من بنات موؤ دة و اصنام معبودة . دخترهاى كشته و بت هاى مورد پرستش شعار آنان بود، سخن در اينجا است كه آيا اين رسم جاهلى در ميان چه قبايلى رواج داشت ، مورخان عموما نظر مى دهند كه به طور مسلم قبيله بنى تميم به خون فرزندان خود آلوده بودند و به عقيده گروهى اين بيمارى به قبايل ديگرى مانند قيس ، اسد، هذيل و بكربن وائمل نيز سرايت كرده بود.


    عامل پيدايش اين جنايات



    علت شيوع اين عمل در ميان قبيله بنى تميم اين بود كه قبيله ياد شده از پرداخت ماليات به نعمان بن منذر خوددارى كردند و او براى سركوبى آنان به سرزمين آنان لشكر كشيد، احشام آنان را به غارت و زنان را به اسارت برد.



    پس از چندى مردان قبيله براى جلب عواطف نعمان به حضور او رفتند و درخواست كردند كه اسيران بنى تميم را كه غالبا دختر بودند آزاد كند، وى گفت :



    اختيار با دختران است ، آنان مى توانند در خانه هاى اسير كننده خود بمانند يا با پدران خود به وطن خويش بازگردند. همه دختران بازگشتن به وطن را همراه پدران خود بر اقامت در آن منطقه ترجيح دادند جزء دختر قيس بن عاصم كه اقامت نزد اسير كننده را بر رفتن همراه پدر ترجيح داد، اين كار بد بر قيس گران آمد، از اين جهت عهد كرد از آن به بعد اگر داراى دختر شد، در همان دوران كوچكى به زندگى او خاتمه دهد، وى به دنبال اين جريان در طول عصر خود 17 دختر را زنده زنده به گور كرد و عمل او براى قبايل ديگر الگو گرديد.


    از برخى تواريخ استفاده مى شود كه انگيزه آنان براى كشتن دختر احساس ‍ نفرت از دختر داشتن بود.



    و اذا بشر احدهم بالاءنثى ظل وجهه مسودا و هو كظيم .



    هنگامى كه يكى از آنان بشارت (تولد) دختر بدهد، چهره او تيره شده و خشم خود را فرو مى برد.



    يتوارى من القوم من سوء ما بشر به اءيمسكه على هون اءم يدسه فى التراب الاساء ما يحكمون



    از بدى بشارت از قوم خود پنهان مى شود و نمى داند كه آنها را به ذلت نگاه دارد يا در خاك پنهان سازد، چه بد است قضاوتى كه مى كنند.



    انگيزه ديگر قتل فرزند اين بود كه نذر مى كردند كه اگر تعداد فرزندان به حد خاصى رسيد و يا حاجت بزرگ او برآورده گرديد يكى از فرزندان خود را در برابر بتان قربانى كنند و دو آيه زير اشاره به چنين انگيزه اى است :



    قد خسروا الذين قتلوا اولادهم بغير علم .



    براستى همه كسانى كه فرزندان خود را از بى خردى كشته اند زيانكار شدند.


    و كذلك زين لكثير من المشركين قتل اولادهم شركائهم ليردوهم و ليلبسوا عليهم دينهم


    شريكان عبادت (خدايان باطل )، كشتن فرزندان مشركان را براى آنان زيبا جلوه داد، تا آنان را هلاك سازند و دينشان را بر آنان وارونه نشان دهند.



    خوب ملاحظه مى كنيد كه وحشتناك ترين جنايات زير پوشش دروغين دفاع از ناموس و حفظ شرافت و حيثيت خانواده انجام مى گرفت و عاقبت اين بدعت زشت و ننگين مورد استقبال گروهى واقع شده و مساءله وئاد (زنده به گور كردن دختران ) يكى از رسوم جاهليت شد و همان است كه قرآن شديدا آن را محكوم ساخته و...



    اين احتمال نيز وجود دارد كه توليد كننده بودن پسران و مصرف كننده بودن دختران ، در آن جوامع ، نيز به اين جنايت كمك كرده باشد، زيرا پسر براى آنها، سرمايه بزرگى محسوب مى شد كه در غارتگريها و نگهدارى شتران و مانند آن از وجودش استفاده مى كردند، در حالى كه دختران چنين نبودند.



    از سوى ديگر وجود جنگها و نزاعهاى دائمى قبيلگى ميان آنها سبب فقدان سريع مردان و پسران جنگجو مى شد و طبعا تناسب تعادل ميان تعداد دختران و پسران بهم مى خورد، و تا آنجا وجود پسران عزيز شده بود كه تولد يك پسر، مايه مباهات بود و تولد يك دختر، مايه ناراحتى و رنج يك خانواده !.



    اين امر تا آنجا رسيد كه به گفته بعضى از مفسران ، به محض اين كه حالت وضع حمل به زن دست مى داد شوهر، از خانه متوارى مى گشت ، مبادا دخترى براى او بياورد و او در خانه باشد! سپس اگر به او خبر مى دادند، مولود پسر است ، با خوشحالى و هيجان وصف ناپذيرى به خانه بازمى گشت ، اما واى اگر به او خبر مى دادند كه نوزاد دختر است آتش خشم و اندوه جان او را در بر مى گرفت .



    http://www.eteghadat.com/
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .





  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi