صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 13 , از مجموع 13

موضوع: عرفان اصيل از ديدگاه امام خميني (ره)

  1. Top | #11

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : عرفان اصيل از ديدگاه امام خميني (ره)


    ● عرفان امام و مدارج توحید فردی و اجتماعی

    امام (رض) درسیر انسان، همان گونه که معتقدند فرد ابتدا باید به شریعت عمل کند، سپس به ولایت برسد و از طریق درک ولایت حقه به توحید برسد؛ طریق تهذیب جامعه را نیز همین می دانند؛ می گویند جامعه باید آراسته به احکام اسلامی شود و احکام حکومتی و شریعت اسلام در مقیاس جامعه پیاده شود و مدیریت اجتماعی اصل باشد؛ از طریق یک مدیریت صحیح، سیر به طرف توحید و مدارج رشد اجتماعی طی شود.
    بنابر این اسلام را عهده دار سرپرستی تکامل فرد وجامعه می دانند و معتقدند تکامل تاریخ و تکامل فرد و جامعه از بستر شریعت و ولایت عبور می کند . ولایت در مقیاس فردی - البته به شکل ناقص- ممکن است به همان سرپرستی های باطنی تفسیر شود، ولی در مقیاس اجتماعی ولایت به حکومت و مدیریت اجتماعی تعریف می شود.
    سرپرستی معنوی جامعه بدون مدیریت اجتماعی ممکن نیست. امکان ندارد انسان از طریق یک حکومت سکولار در مدارج توحید سیر کند. حکومت سکولار حیات اجتماعی را بستر توسعه ارضاء نیاز مادی قرار می دهد نه بستر توسعه نیاز و ارضاء الهی؛ نیازهای مادی انسان را متغیر اصلی قرار می دهد و نیازهای معنوی انسان را در این نیازها منحل می کند؛ در حالی که در یک مدیریت الهی نیازهای مادی بستر تقرب انسان می شود؛ یعنی نیاز به اکل، شرب، ازدواج، معاشرت و جامعه پردازی بستر پرستش و توحید می شود.
    در عرفان نظری، جریان «توحید، ولایت، شریعت» را هماهنگ می بینند و در عرفان عملی شان هم سیر انسان را، سیر از شریعت به ولایت و توحید می بینند! شریعت را انکار نمی کنند و دین را منحصر به شریعت، به این معنی که دین داری عمل به شریعت باشد، نمی دانند بلکه معتقدند دین دارای یک باطن قوی و نورانی است که همان درک ولایت حقه است، و از این طریق است که تهذیب حاصل می شود. اینجا بحث از قطب نیست که فرد را رهبری کند، بحث از ولی اجتماعی است. ولی اجتماعی در مقیاس تاریخی معصوم(ع) است؛ یعنی نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) تاریخ را تهذیب می کنند؛ مثل سیدالشهدا که قیام تاریخی ایشان عاملی اثرگذار بر کل تاریخ بشریت است؛ این حادثه فقط بر جامعه سال ۶۱ اثر نمی گذارد، قیامی نیست که فقط ۷۲نفر را تهذیب کند و به خدا برساند، بلکه دارای یک تصرف تاریخی است که همه تاریخ بشر را تحت تصرف قرار داده است که بخشی از آثارش در جامعه جهانی در حال ظهور است. بلکه می توان گفت تصرفی در کل تکوین است؛ «اشهد ان دمک سکن فی الخلق... و بکت له جمیع السماوات و الارض».
    ولایت تاریخی معصوم(ع) طریق جریان توحید در کل تاریخ است؛ ولایت تکوینی معصوم(ع)، طریق جریان توحید در عالم تکوین است، در مواجهه با جامعه نیز باید همان ولایت حقه در جامعه جریان پیدا کند؛ بنابراین نظام مدیریت اجتماعی باید نظام ولایت حقه باشد. در دستگاه باطل هم همین گونه است البته نظام ولایت در آنجا ولایت کفر است . این تلقی امام از عرفان است.


    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  3. Top | #12

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : عرفان اصيل از ديدگاه امام خميني (ره)



    ● عرفان امام و مدارج توحید فردی و اجتماعی

    امام (رض) درسیر انسان، همان گونه که معتقدند فرد ابتدا باید به شریعت عمل کند، سپس به ولایت برسد و از طریق درک ولایت حقه به توحید برسد؛ طریق تهذیب جامعه را نیز همین می دانند؛ می گویند جامعه باید آراسته به احکام اسلامی شود و احکام حکومتی و شریعت اسلام در مقیاس جامعه پیاده شود و مدیریت اجتماعی اصل باشد؛ از طریق یک مدیریت صحیح، سیر به طرف توحید و مدارج رشد اجتماعی طی شود.
    بنابر این اسلام را عهده دار سرپرستی تکامل فرد وجامعه می دانند و معتقدند تکامل تاریخ و تکامل فرد و جامعه از بستر شریعت و ولایت عبور می کند . ولایت در مقیاس فردی - البته به شکل ناقص- ممکن است به همان سرپرستی های باطنی تفسیر شود، ولی در مقیاس اجتماعی ولایت به حکومت و مدیریت اجتماعی تعریف می شود.
    سرپرستی معنوی جامعه بدون مدیریت اجتماعی ممکن نیست. امکان ندارد انسان از طریق یک حکومت سکولار در مدارج توحید سیر کند. حکومت سکولار حیات اجتماعی را بستر توسعه ارضاء نیاز مادی قرار می دهد نه بستر توسعه نیاز و ارضاء الهی؛ نیازهای مادی انسان را متغیر اصلی قرار می دهد و نیازهای معنوی انسان را در این نیازها منحل می کند؛ در حالی که در یک مدیریت الهی نیازهای مادی بستر تقرب انسان می شود؛ یعنی نیاز به اکل، شرب، ازدواج، معاشرت و جامعه پردازی بستر پرستش و توحید می شود.
    در عرفان نظری، جریان «توحید، ولایت، شریعت» را هماهنگ می بینند و در عرفان عملی شان هم سیر انسان را، سیر از شریعت به ولایت و توحید می بینند! شریعت را انکار نمی کنند و دین را منحصر به شریعت، به این معنی که دین داری عمل به شریعت باشد، نمی دانند بلکه معتقدند دین دارای یک باطن قوی و نورانی است که همان درک ولایت حقه است، و از این طریق است که تهذیب حاصل می شود. اینجا بحث از قطب نیست که فرد را رهبری کند، بحث از ولی اجتماعی است. ولی اجتماعی در مقیاس تاریخی معصوم(ع) است؛ یعنی نبی اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) تاریخ را تهذیب می کنند؛ مثل سیدالشهدا که قیام تاریخی ایشان عاملی اثرگذار بر کل تاریخ بشریت است؛ این حادثه فقط بر جامعه سال ۶۱ اثر نمی گذارد، قیامی نیست که فقط ۷۲نفر را تهذیب کند و به خدا برساند، بلکه دارای یک تصرف تاریخی است که همه تاریخ بشر را تحت تصرف قرار داده است که بخشی از آثارش در جامعه جهانی در حال ظهور است. بلکه می توان گفت تصرفی در کل تکوین است؛ «اشهد ان دمک سکن فی الخلق... و بکت له جمیع السماوات و الارض».
    ولایت تاریخی معصوم(ع) طریق جریان توحید در کل تاریخ است؛ ولایت تکوینی معصوم(ع)، طریق جریان توحید در عالم تکوین است، در مواجهه با جامعه نیز باید همان ولایت حقه در جامعه جریان پیدا کند؛ بنابراین نظام مدیریت اجتماعی باید نظام ولایت حقه باشد. در دستگاه باطل هم همین گونه است البته نظام ولایت در آنجا ولایت کفر است . این تلقی امام از عرفان است.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  4. Top | #13

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    جديد پاسخ : عرفان اصيل از ديدگاه امام خميني (ره)



    ● دسته بندی انسان ها در عرفان امام

    نکته قابل تامل دیگر این است که امام جامعه های انسانی و آحاد را، براساس تقسیم قرآنی، به سه دسته مومن و منافق و کافر تقسیم می کنند؛ این تقسیم بندی در آثار ایشان، به ویژه آثار عرفانی و آثار سیاسی بسیار فراوان است. ایشان معتقد به صلح کل نیستند، این نکته امتیاز ایشان است. ایشان معتقدند بین جامعه مومنین و کفار و منافقین بی تردید درگیری رخ می دهد و این درگیری تا پیروزی یک طرف تعطیل بردار نیست. این معنای آن حرفی است که فرمودند: «ما تا آخرین سنگر، آخرین نفر و آخرین قطره خون ایستاده ایم». در نگاه عرفانی ایشان، صف آرایی حق و باطل یک صف آرایی تاریخی است و تا عصر ظهور و پیروزی مطلق حق، این درگیری تمام شدنی نیست؛ به همین دلیل از عرفان ایشان مجاهده و شهادت برمی خیزد؛ این عرفان نظری در میدان عمل، به جهاد و شهادت تبدیل می شود؛ ایشان در حوزه عرفان عملی هم این جهاد را، طریق سلوک و تهذیب می دانند. امام از بهترین ابزارهایی که در پرورش جامعه به کار گرفتند جنگ بود. گرچه جنگ را آغاز نکردند ولی هرگز به جنگ پشت نکردند؛ در بیانات امام تعابیری مانند: جنگ ویرانگر، جنگ خانمان سوز نمی توان یافت.
    ایشان در بیانیه پذیرش قطعنامه به خدای متعال عرضه می دارند: «خدایا ما در آغاز راهیم، باب شهادت را به روی ما مبند» امام(رض) به تعبیر امیرالمومنین علیه السلام شهادت را دری از درهای بهشت می دانند؛ «ان الجهاد باب من ابواب الجنه فتحه الله لخاصه اولیائه». در نگاه ایشان یکی از بسترهای مهم تهذیب اجتماعی مجاهده است، که یک بعدش جهاد نظامی است؛ این را طریق تهذیب می دانستند و از آن استقبال می کردند. در همین دوران جنگ هشت ساله بود که انسان های کاملی را پرورش دادند جوانانی که بعضی از آنان ره صد ساله را یک شبه پیمودند.


    حجت الاسلام سیدمحمد میرباقری





    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  5. تشكر


صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi