صفحه 44 از 44 نخستنخست ... 344041424344
نمایش نتایج: از شماره 431 تا 433 , از مجموع 433

موضوع: ۞|*|۩|*|۞سرهاي قدسيان همه برزانوي غم است...۞اشعار عاشورايي۞|*|۩|*|۞

  1. Top | #431

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سلام برخانم زینب(س)

    قرآن بخوان از روي نيزه دلبرانه

    ياسين و الرحمان بخوان پيغمبرانه

    قرآن بخوان تا خون سرخت پا بگيرد

    همچون درخت روشني در هر کرانه

    بايد بلرزاني وجود کوفيان را

    قرآن بخوان با آن شکوه حيدرانه

    خورشيد زينب شام را هم زير و رو کن

    قرآن بخوان با لهجه اي روشنگرانه

    کوثر بخوان تا رود رود اينجا ببارم

    در حسرت پلک کبودت خواهرانه

    قرآن بخوان شايد که اين چشمان هرزه

    خيره نگردد سوي ما خيره سرانه

    اما چه تکريمي شد از لب هاي قاري

    تشت طلا و بوسه هاي خيزرانه

    گل داده از اعجاز لب هاي تو امشب

    اين چوب خشک اما چرا نيلوفرانه

    در حسرت لب هاي خشکت آب مي‌شد

    ريحانه ات با التماسي دخترانه

    آن شب که مي‌بوسيد چشمت را سه ساله

    خم شد ز داغت نيزه هم ناباورانه

    از داغ تو قلب تنور آتش گرفته

    تا صبح با غمناله هايي مادرانه

    (یوسف رحیمی)

    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند





  2. تشكرها 5



  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #432

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,771
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض






    بخوان با آتش و با زمزمه عشق
    محرم، دفتری از علقمه: عشق

    دوبیتی آمده الحمدلله
    سراپا نی، تماماً غم، همه عشق

    دوبیتی، سوز عاشورا، دل من
    پیام آموز عاشورا: دل من

    چه توفیقی! که می­افتد به پایِ
    دو دست روز عاشورا، دل من!

    کسی از خود ندارد چیزی ای شعر
    تو هم در معرض پاییزی ای شعر

    تمام بودنت را گفته باشم
    به پای کربلا می­ریزی ای شعر

    تو ای دل در هبوط خود اسیری
    برای لذتِ پرواز، پیری

    تو امسال از محرم بی ­نصیبی
    اگر رنگ غزل گریه نگیری

    محرم چون دلی پرشور پیداست
    سیاهِ جامه­ها با نور پیداست

    نگاه زائرم تا شهر غم رفت
    جمال کربلا از دور پیداست

    بهار پر ثمر: ماه محرم
    امید سبز در ماه محرم

    دوبیتی­ زار چشمم خشک می­ماندْ
    نمی­بارید اگر ماه محرم

    ز گردش چرخ گردون چون نیفتد؟
    به جز آتش به پیرامون نیفتد

    دلم طاقت ندارد، کاش می­شد
    به عاشورا گذار خون نیفتد

    شریعه ضجه زد بر حال دستت
    خدا آمد به استقبال دستت

    شبی گفتم دو قطره نی بنالم
    ... و این هم یک دوبیتی مالِ دستت

    غزل آمد به غمخواری احساس
    موازی با فضای روشنِ یاس

    غزل آمد بگویید: هرچه دارم
    فدای جان­نثاری­های عباس!

    سرانجام خوشی تصویر کرده است
    کسی که دل به می تطهیر کرده است

    به تقدیر خداوندی خلل نیست
    که «حُر» با ساعت ما دیر کرده است

    دلت را مِهر درگاهی کشیده است
    به آن راهی که می­خواهی کشیده است

    دوبیتی می ­طپد، شاید که زینب
    به یاد کربلا آهی کشیده است

    اگر غم اعتنایی کرد، کافی است
    برای درک عاشق، درد کافی است

    به تلّ زینبیه رفت، زینب
    همین روضه برای مرد کافی است

    مقام پُر چراغ یاس، عباس
    مقیم آبیِ احساس، عباس

    بگو با ذره­های تشنه جان
    به عشق حضرت عباس، «عباس»

    گل مهتاب، بوی تب گرفته است
    ز حجم غم، فضای شب گرفته است

    ببین دستان عجز استقامت
    چگونه دامن زینب گرفته است

    چه دارد این قلم در سر؟ چه جز عشق
    نمی­یابی در این دفترچه جز عشق

    نباید لحظه­ ای باقی بماند
    به دستور محرم، هرچه جز عشق

    محمد کاظم بدرالدین



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  5. Top | #433

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 2009
    شماره عضویت
    9367
    نوشته
    16,655
    صلوات
    542
    دلنوشته
    5
    اللهم صل علی محمد و آل محمد
    تشکر
    12,544
    مورد تشکر
    14,359 در 5,347
    وبلاگ
    4
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    سلام بربزرگ بانوی دشت کربلا

    هر چند پاي بي رمق او توان نداشت
    هر چند بين قافله جانش امان نداشت

    بار امانتي که به منزل رسانده است

    چيزي کم از رسالت پيغمبران نداشت


    جز گيسوان غرق به خون روي نيزه ها
    در آتش بلا به سرش سايه بان نداشت

    آيا به جز حوالي گودال، ساربان

    راهي براي رفتن اين کاروان نداشت؟


    يک شهر چشم خيره به ... بگذار بگذريم
    شهري که از مروّت و غيرت نشان نداشت

    آري هزار داغ و مصيبت کشيده بود
    اما تنور و تشت طلا را گمان نداشت

    ديگر لب مقدس قرآن کربلا
    جايي براي بوسه‌ی آن خيزران نداشت!

    (یوسف رحیمی)


    امضاء
    سمن بویان غبار غم چو بنشینند بنشانند
    پری رویان قرار از دل چو بستیزند بستانند
    در این حضرت چو مشتاقان نیاز آرند ناز آرند
    که با این درد اگر دربند درمانند درمانند






صفحه 44 از 44 نخستنخست ... 344041424344

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi