نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 10

موضوع: ◕۩❀۩❀۩◕شان نزول آیات قرآن◕۩❀۩❀۩◕

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض ◕۩❀۩❀۩◕شان نزول آیات قرآن◕۩❀۩❀۩◕

    ایمان راستین

    «مَنْ کَفَرَ بِاللّهِ مِنْ بَعْدِ إیمانِهِ إِلاّ مَنْ أُکْرِهَ وَ قَلْبُهُ مُطْمَئِنٌّ...» (نحل، 106)
    یعنی: کسانی که بعد از ایمان، کافر شوند، مگر کسی که به اکراه واداشته شود و قلب او به ایمانْ ثابت است، لیکن کسانی که بدون اجبار و اکراه کافر شوند، برای آنان عذابی بزرگ است.
    شان نزول:
    ابن عباس گوید: این آیه در شأن عمار یاسر نازل شده است. جریان چنین است که: مشرکانْ عمار و پدر و مادر او، سمیه و یاسر و برخی دیگر از تازه مسلمانان را گرفتند. سمیه مادر عمار را به دو شتر بستند و بر او حربه ای وارد کردند و گفتند: تو به خاطر مردانْ اسلام آورده ای. سپس سمیه و همسر او یاسر را کشتند و این دو اولین شهید در اسلام هستند.
    و اما عمار یاسر را هر چه می خواستندْ بر زبانش گذاردند و او هم در حالی که اِکراه داشت، آنها را بیان کرد. به نبی اکرم صلی الله علیه و آله خبر دادند که عمار کافر شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله فرمود: نه، چنین نیست. اسلام از سر تا قدم عمار را پوشانده است و ایمان با گوشت و خون عجین شده است.
    عمار پس از مدتی نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد در حالی که می گریست. حضرت اشک او را پاک کرد و گفت: اگر آنان نزد تو بازگشتند، هر چه خواستند، بگو. پس خداوند این آیه را فرو فرستاد.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    خداوند در آیه 97 سوره "بقره" می فرماید:
    " بگو هر کس دشمن جبرئیل است (بداند که) جبرئیل، آن (قرآن) را بر دل تو نازل کرده است و آن تصدیق کننده کتابهایی است که پیشاپیش آن است و این قرآن راهنما و مژده بخش مومنان است."

    درباره سبب نزول این سوره نقل شده است که روزی "ابن صوریا" (یکی از بزرگان یهود) و عده ای از یهود ساکن در منطقه "فدک" نزد پیامبر اسلام (ص) آمدند و از وی سوالاتی کردند و نشانه هایی پرسیدند که گواه نبوت و رسالت او باشد؛ و پی از دریافت پاسخ هر یک از سوالهایشان، صحت جواب را تصدیق کردند.

    آخرین سوالشان این بود که فرشته ای که وحی برای تو می آورد، چه نام دارد؟
    ابن صوریا اضافه کرد: "اگر این را هم درست پاسخ دهی، ایمان می آورم."

    رسول اکرم (ص) در پاسخ فرمودند:
    "نام او جبرئیل است."

    ابن صوریا، با اینکه جواب را صحیح یافت، گفت:
    جبرئیل دشمن ماست؛ چون او همیشه دستور جهاد و دستورهای سخت می آورد و ما را دچار مشکلاتی می کند، ولی میکائیل همیشه آسانی و راحتی را با خود می آورد.

    اگر فرشته وحی میکائیل بود، ما به تو ایمان می آوردیم."


    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    شأن نزول سوره تبت


    شأن نزول سوره تبت از ابن عباس چنین نقل شده است: هنگامى كه آیه: { وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَكَ اْلأَقْرَبِینَ نازل شد و پیغمبر(ص) مأموریت یافت فامیل نزدیك خود را انذار كند و به اسلام دعوت نماید (دعوت خود را علنىسازد) پیغمبر اكرم(ص) بر فراز كوه صفا آمد و فریاد زد: «یا صباحاه!» (اینجمله را عرب زمانى مى گفت كه مورد هجوم غافلگیرانه دشمن قرار مى گرفت، براىاینكه همه را با خبر سازند و به مقابله برخیزند، كسى صدا مى زد یا صباحاه! انتخاب كلمه صباح به خاطر این بود كه هجوم هاى غافلگیرانه غالبا در اول صبح واقع مى شد).

    هنگامى كه مردم مكه این صدا را شنیدند پرسیدند كیست كه فریاد مى كشد؟ گفته شد محمد است، جمعیت به سراغ حضرتش رفتند، او قبایل عرب را با نام صدا زد و با صداى او جمع شدند، فرمود: «به من بگویید اگر به شما خبر دهم كه سواران دشمن از كنار این كوه به شما حمله ور مى شوند،آیا مرا تصدیق خواهید كرد؟ در پاسخ گفتند: ما هرگز از تو دروغى نشنیده ایم.

    فرمود: «اِنِّی نَذِیرٌ لَكُمْ بَیْنَ یَدَیْ عَذابشَدِید»; «من شما را در برابر عذاب شدید الهى انذار مى كنم» (شما را به توحید و ترك بت ها دعوت مى نمایم) هنگامى كه ابو لهب این سخن را شنید گفت: «تباً لك! أ ما جمعتنا الاّ لهذا؟!»; «زیان و مرگ بر تو باد! آیا تو فقط براى همین سخن ما را جمع كردى؟!» در این هنگام بود كه این سوره نازل شد: { تَبَّتْ یَدا أَبِی لَهَب وَ تَبَّ ; «زیان و هلاكت بر دستان ابو لهب باد كه زیانكار و هلاك شده است.» بعضى در اینجا افزوده اند: هنگامى كه همسر ابولهب (نامش ام جمیل بود) با خبر شد كه این سوره در باره او و همسرش نازل شده، به سراغ پیغمبر اكرم(ص) آمد در حالى كه آن حضرت را نمى دید، سنگى در دست داشت و گفت: من شنیده ام محمد مرا هجو كرده، به خدا سوگند اگر او را بیابم با همین سنگ بر دهانش مى زنم! من خودم نیزشاعرم!سپس به اصطلاح اشعارى در مذمت پیغمبر و اسلام بیان كرد.

    خطر ابو لهب و همسرش براى اسلام و عداوت آنها منحصر به این نبود و اگر مى بینیم قرآن لبه تیز حمله را متوجه آنها كرده و با صراحت از آنها نكوهش مى كند، دلایلى بیش از این دارد
    1ـ مجمع البیان، ج10، ص558

    درروایتى آمده است كه شخصى به نام طارق محاربى مى گوید: من در بازار ذى المجاز بودم (ذى المجاز نزدیك عرفات در فاصله كمى از مكه است) ناگهان جوانى را دیدم كه صدا مى زند: اى مردم! بگویید: «لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ» تا رستگار شوید، و مردى را پشت سر او دیدم كه با سنگ به پشت پاى او مى زند، به گونه اى كه خون از پاهایش جارى بود و فریاد مى زد: اى مردم! این دروغگو است، او را تصدیق نكنید! من سؤال كردم این جوان كیست؟ گفتند: محمد است كه گمان مى كند پیامبر است و این پیرمرد عمویش ابو لهب است كه او را دروغگو مى داند

    مجمع البیان، ج10، ص559 ]

    در خبر دیگرى آمده است كه ربیعة بن عباد مى گوید: من با پدرم بودم، رسول الله(صلى الله علیه وآله)را دیدم كه به سراغ قبایل عرب مى رفت و هر كدام را صدا مى زد و مى گفت: من رسول خدا به سوى شما هستم، جز خداى یگانه را نپرستید و چیزى را همتاى او قرار ندهید...

    هنگامى كه او از سخنش فارغ مى شد مرد احول خوش صورتى كه پشت سرش بود صدا مى زد: اى قبیله فلان! اینمرد مى خواهد كه شما بت لات و عزى و هم پیمان هاى خود را از جن رها كنید وبه سراغ بدعت و ضلالت او بروید. به سخنانش گوش فرا ندهید و از او پیروىنكنید! من سؤال كردم او كیست؟ گفتند: عمویش ابو لهب است.

    در خبر دیگرى مى خوانیم: هر زمان گروهى از اعراب خارج مكه وارد آن شهر مى شدند، به سراغ ابو لهب مى رفتند، به خاطر خویشاوندیش نسبت به پیامبر(صلى الله علیه و آله) و سن و سال بالاى او و از رسول الله (صلى الله علیه وآله) تحقیق مى نمودند، او مى گفت: محمد مرد ساحرى است، آنها نیز بى آنكه پیغمبر (صلى الله علیه وآله)را ملاقات كنند باز مى گشتند، در این هنگام گروهى آمدند و گفتند: ما از مكه بازنمى گردیم تا او را ببینیم، ابو لهب گفت: ما پیوسته مشغول مداواى جنون او هستیم! مرگ بر او باد!

    از این روایات به خوبى استفاده مى شود كه او در بسیارى از مواقع همچون سایه به دنبال پیغمبر (صلى الله علیه وآله)بود و از هیچ كارشكنى فروگذار نمى كرد، مخصوصاً زبانى زشت و آلوده داشت و تعبیرات ركیك و زننده مى كرد و شاید از این نظر سرآمد تمام دشمنان پیغمبر اسلام(صلى الله علیه وآله)محسوب مى شد و به همین جهت آیات مورد بحث با این صراحت و خشونت او و همسرش ام جمیل را به باد انتقاد مى گیرد
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    عكس العمل شیطان هنگام نزول آیه الكرسی


    امام محمد باقر از امیر المومنین (ع) روایت فرموده: هنگامی كه آیت الكرسی نازل شد رسول خدا (ص) فرمود آیه الكرسی آیه ای است كه از گنج عرش نازل شده و زمانی كه این آیه نازل گشت هر بتی كه در جهان بود با صورت به زمین خورد.
    در این زمان ابلیس ترسید و به قومش گفت :"امشب حادثه ای بزرگ اتفاق افتاده است باشید تا من عالم را بگردم و خبر بیاورم.
    ابلیس عالم را گشت تا به شهر مدینه رسید مردی را دید و از او سوال كرد: " دیشب چه حادثه ای اتفاق افتاد"
    مرد گفت "رسول خدا فرمود:" آیه ای از گنج های عرش نازل شد كه بت های جهان به خاطر آن آیه همگی با صورت به زمین خوردند. ابلیس بعد از شنیدن حادثه به نزد قومش رفت و حادثه را به آن ها خبر داد.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    (وَ قَالُوا لَنْ نُؤْمِنَ لَکَ حَتّی تَفْجُرَ لَنَا مِنَ الْاَرْضِ یَنْبُوعا) (اسراء: 90)

    «[مشرکان به پیامبر] گفتند: هرگز ایمان نمی آوریم تا این که از برای ما از زمینْ چشمه آبی بیرون بیاوری»

    در شأن نزول این آیه روایت است که: روزی رؤسای قریش، پشت خانه خدا اجتماع کردند و تصمیم گرفتند که کسی را در پی پیامبر بفرستند. هنگامی که رسول الله صلی الله علیه و آله در جمع آنان شرکت کرد، قریش گفتند: ای محمد! به خدا قسم ما هنوز از اَعراب، کسی را ندیده ایم که بر قوم خود، کاری کند که تو کرده ای. تو به نیاکان و پدران خود ناسزا گفتی، دین آنان را هیچ انگاشتی و به سُخره گرفتی و... . اگر این امور را برای کسب ثروت می کنی، ما آن را به تو می دهیم تا از ثروتمندان عرب گردی و دارایی تو از ما بیشتر باشد و اگر پادشاهی مُلک خواهی، ما تو را سلطان و فرمانروای خویش خواهیم کرد.

    پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من آن مردی نیستم که شما انگاشته اید که برای به دست آوردن مال و مقام و فرمانداری و حکمروایی آمده باشم، بلکه الله عزّ و جلّ مرا به رسالتْ نزد شما فرستاد و کتابی بر من فرو فرستاد و مرا دستور فرمود که بشارت دهنده و بیم کننده باشم. «ای قوم! من پیام پروردگارم را به شما رساندم و شما را نصیحت کردم» (اعراف، 80) رسالت پروردگار خویش را به شما رسانیدم و شما را اندرز دادم. اگر آن چه را که آورده ام پذیرفتید، بهره دنیا و آخرت را بُرده اید و اگر آن را قبول نکردید، من شکیبایی اختیار می کنم تا الله بین من و شما حکم کند.

    قریش اظهار داشتند: ای محمد! اگر آن چه را که گفتیم و عرضه کردیم نپذیری، بِدان در روی زمین همانند ما کسی نیست که از لحاظ وسعت شهر و ثروت و وسایل زیستن در تنگنا و سختی باشد. از خدای خود، آن خدایی که تو را برانگیخته است بخواه تا این کوه ها را که جای ما را تنگ ساخته است، از اینجا حرکت دهد و برگیرد تا شهر ما بزرگ شود، و از خدا بخواه که چشمه های آب روان در آن جاری سازد، و... . رسول اکرم صلی الله علیه و آله در پاسخ آنان فرمود: من برای این امور که شما اظهار می دارید نیامده ام. بلکه الله تعالی مرا فرستاده است تا رسالتی که بر عهده من گذارده به شما برسانم.

    قریش گفتند: اگر این کارها را انجام نمی دهی، پس از خدای خود، خدایی که تو را برای ما فرستاده است که تو را تصدیق کنیم، بخواه تا برای تو، باغ ها و گنج ها و کوشْک هایی از زر و سیم تهیه کند تا تو را از تنگدستی وا رَهانَد و بی نیاز گردانَد. نبی اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: من برای این کارها نیامده ام، بلکه الله مرا بشارت دهنده و ترساننده، فرستاده است. آنان اظهار داشتند: پس بر ما آسمان را بیفکن همانطوری که گمان می کنی که اگر خدای تو بخواهد چنین کند.

    رسول الله صلی الله علیه و آله در پاسخ فرمود: اگر الله خواهد، این کار را خواهد کرد. یکی از آنان گفت: ما به تو ایمان نمی آوریم تا این که خدا و فرشتگان را برای ما بیاوری. دیگری گفت: من به تو نمی گروَم تا اینکه نردبانی برگیری و بر آسمان شوی و من مشاهده کنم که به آسمان می روی و از آنجا فرمانی با خود بیاوری و چند فرشته هم بیایند و سخنان تو را گواهی دهند.

    پیامبر گرامی چون دریافت که قوم او از پیروی او سر باز می زنند و از راه حق دوری می جویند، غمگین به خانه بازگشت. پس خداوند تعالی این آیه را فرو فرستاد که: «گفتند: هرگز ایمان نمی آوریم تا این که برای ما از زمینْ چشمه آبی بیرون بیاوری» (اسراء، 90)
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    از جمله فضایل خانه پیامبر اكرم(ص) و حضرت خدیجه(س) نزول قلب قرآن؛ یعنی سوره ی­ یاسین، در آن خانه بود.
    همچنین در روایات آمده است كه روزی پیامبر(ص)، در خانه خویش حضور داشتند كه ناگهان، همهمه و سر و صدایی، از پشت در به گوش مباركشان می رسد. به منظور پی بردن به علت سر و صدا، خود را به پشت در می رسانند و آرام، از روزنه در، نظری به بیرون می افكنند . دیدند كه كفار قریش و عده ای از دشمنان ایشان به قصد كشتن آن حضرت، اجتماع كرده و با خشم، ناسزا می گویند. رسول خدا (ص)، با دیدن چهره هایی كه از شدت غضب، به سرخی گراییده بود، به مقصود آنان پی می برند و لحظه ای درنگ می كنند كه چه باید كرد؟ در خانه بمانم؟ تا كی؟ بیرون بروم یا خیر؟
    در حالی كه رسول خدا(ص) در خانه قدم می زدند، جبرئیل به محضر ایشان شرفیاب می شود و سوره ی «یاسین» را، بر حضرت تلاوت می كند، سپس از پیامبر(ص) می خواهد كه آیات این سوره ی شریف را، با خود بخوانند و از خانه بیرون روند. رسول خدا (ص) نیز بی هیچ درنگی، گفته فرشته وحی را كه در حقیقت امر خداوند بود، اجرا می فرمایند و در حالی كه آیات سوره ی «یاسین» را می خواندند، از خانه خارج می شوند، اما گویی كافران و دشمنان، آن حضرت را نمی بینند. پیامبر(ص) نیز آهسته، گام بر می دارند، و در كنار آنان می ایستند و به ایشان نگاه می كنند. سپس مشتی خاك بر می دارند و بر سر و روی ایشان می پاشند ـ شاید این خاك، خاك مرگ بود؛ چرا كه همه ی آنان در جنگ بدر كشته شدندـ1 در عین حال مشركان، خاك را می دیدند، لكن پیامبر(ص) را نمی دیدند و بدون تعجب از ریخته شدن خاك بر سر و رویشان، آن را از چهره ی خود پاك می كردند و همچنان، به حضرت ناسزا می گفتند. نتیجتاً رسول خدا(ص) بدون هیچ خطری به مسجدالحرام می روند. فردی كه از مقابل آن جمعیت عبور می كرد، از آنان می پرسد: برای چه این جا نشسته اید؟ پاسخ می­دهند: آمده­ایم تا كار محمد(ص) را یكسره كنیم. آن مرد می­گوید: چه نشسته اید كه ایشان را در مسجد الحرام دیده ام! آنان شرمگین و شكست خورده، به یكدیگر نگاه می كنند و آنجا را ترك می گویند.2
    نگاه به این رخداد، یادآور دو مطلب است: یكی حادثه ای كه موجب نزول سوره «یاسین» و شأن نزول آن را یادآور شده است و دیگری ـ كه حائز اهمیت بسیار است ـ كاركرد و اعجاز آفرینی «یاسین»، در ابتدای نزول آن است. سوره ای كه از همان ابتدا كه بر زبان پیامبر(ص) جاری شده، اعجاز آفریده و سبب حل مشكلات بسیاری شده است؛ این شأن و مرتبت، تنها مختص آن روز و آن واقعه نبوده، بلکه قرائت این سوره همواره مشكل گشا بوده است.
    «یاسین» پیوسته در بردارنده آثاری اعجاب انگیز و فراوان بوده است، از جمله: مرتفع ساختن بن بست های زندگی، آسان نمودن امور شاق و دشوار، گشودن درهای بسته، كلید گشایش در گرفتاری ها، نشان دادن راه نجات از رنج و تنگنا و فقر و فلاكت، بركت بخشی به علم و مال و عمر، تاباندن نظر لطف و رحمت خدا بر صفحه دل و بر صحنه زندگی، فریاد رس سریع در لحظه های نیاز، رسوا نمودن دشمنان و خنثی كردن نقشه های شوم آنان.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    سور مبارکه توبه آیه 95
    سَیَحْلِفُونَ بِاللّهِ لَكُمْ إِذَا انقَلَبْتُمْ إِلَیْهِمْ لِتُعْرِضُواْ عَنْهُمْ فَأَعْرِضُواْ عَنْهُمْ إِنَّهُمْ رِجْسٌ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ جَزَاء بِمَا كَانُواْ یَكْسِبُونَ
    وقتى به سوى آنان بازگشتید، براى شما به خدا سوگند مى‏خورند تا از ایشان صرفنظر كنید. پس، از آنان روى برتابید، چرا كه آنان پلیدند، و به [سزاى‏] آنچه به دست آورده‏اند جایگاهشان دوزخ خواهد بود
    این آیات درباره گروهى از منافقان كه تعدادشان بالغ بر هشتاد نفر مى‏شد نازل گردید زیرا به هنگامى كه پیامبر (صلی الله علیه و آله) از تبوك بازگشت دستور داد هیچكس با آنها مجالست نكند و سخن نگوید و آنها كه خود را در فشار شدید اجتماعى دیدند در مقام عذر خواهى برآمدند، آیات فوق نازل شد و وضع آنها را مشخص ساخت.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    شأن نزول سوره كوثر
    مفسرین از شیعه و اهل سنت در شان نزول این سوره این گونه نگاشته اند که; عاص بن وائل سهمی جلوی یکی از درهای مسجد الحرام بنام باب بنی السهم با رسول گرامی اسلام ملاقات کرد و با آن حضرت به گفتگو پرداخت. قریشی ها که شاهد این منظره بودند از او سؤال کردند: با چه شخصی سخن می گفتی؟ او با عبارات بیشرمانه گفت با ابتر.
    این جواب به آن جهت بود که عبدالله، آخرین فرزند پسر آن بزرگوار، زندگی را بدرود گفته بود. و عرب جاهلی کسانی را که دارای فرزند پسر نباشد «ابتر» قلمداد می کردند زیرا تنها راه استمرار اهداف فرد را در وجود پسر می دانستند.
    (مجمع البیان، ج 5، ص 549 و المیزان، ج 20، ص 372 و درالمنثور، ج 8، ص 652، دارالفکر.)

    در این باره فخر رازی، از علمای اهل سنت، در تفسیر خود می نویسد: «سومین نظر در معنای کوثر این است که منظور از آن فرزندان آن حضرت است و این به آن جهت است که; این سوره در رد کسانی نازل شده است که از آن حضرت به خاطر نداشتن فرزندان عیبجویی می کردند که در این صورت معنای آن این است که خداوند ترا فرزندان و نسلی عطا می کند که در طول تاریخ برقرار خواهند ماند سپس می گوید: ببین که چقدر انسانها از اهل بیت پیامبر(ص) به شهادت رسیده اند اما جهان همچنان شاهد رونق فزاینده آنان است آنگاه بنگر که چه تعداد از بزرگان اندیشمند مانند امام باقر، امام صادق، امام کاظم، امام رضا «علیهم الصلوة و السلام » و محمد نفس زکیه در میان آنها جلوه گر شده است » (تفسیر فخر رازی، ج 32، ص 124.) .
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    داستان آیات اول سوره حشر

    چند قبیله یهودی مدت ها قبل از ظهور اسلام به اطراف مدینه مهاجرت کرده و درآنجا ساکن شدند، تا به پیامبری که در کتب آنها نوید داده شده ایمان آورند، ولی با ظهور اسلام آنها از بیعت سر باز زده و ایمان نیاوردند.
    بعد از آنکه یهودیان از ایمان به اسلام سر باز زدند، پیامبر اکرم‌ صلی الله علیه و آله با آن ها عهدنامه ای بست که طبق مفاد آن نباید به مسلمانان ضرری برسانند و نیز به دشمنان مسلمانان کمک نکنند، ولی یهودیان این قبایل به عهد خود عمل نکرده و نقشه ترور پیامبر‌صلی الله علیه و آله را طراحی کردند که با مطلع شدن رسول اکرم‌ صلی الله علیه و آله، دستور اخراج آنها از مدینه صادر شد.
    این قرارداد موجب شد امروز بسیاری از خاورشناسان کتاب های فراوانی نوشته و برای این سه قبیله اشک تمساح بریزند که چرا رسول خدا آن ها را از مدینه خارج کردند، در حالی که در مفاد عهدنامه آنها با رسول خد ا‌صلی الله علیه و آله قید شده بود که در صورت تخلف، پیامبر می تواند مردان آنها را کشته، زنانشان را به اسیری برده و اموالشان را تصاحب کنند که بخاطر رأفت و عطوفت نبوی به آنها تخفیف دادند و فقط اخراجشان کردند.
    متن قرارداد پیامبر ‌صلی الله علیه و آله با این سه قبیله در کتاب بحارالانوار جلد 19 صفحه 119 است که علاقه مندان می توانند مراجعه کنند و بفهمند که اکثر خاورشناسان مطالب مسموم و ضد اسلامی را در کتب خویش نوشته اند و هرگز به خاطر اسلام مطلب ننوشته‌اند بلکه برای ایجاد اختلاف و تضعیف مسلمین به اظهارنظر های غیر کارشناسانه پرداخته‌اند.
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    55
    نوشته
    7,121
    صلوات
    14
    دلنوشته
    1
    اللهم عجل لولیک الفرج
    تشکر
    1,515
    مورد تشکر
    4,040 در 2,087
    دریافت
    6
    آپلود
    8

    پیش فرض پاسخ : شان نزول آیات قرآن

    شأن نزول آیه ۱۹۰ سوره بقره

    وَ قاتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ الَّذِینَ یُقاتِلُونَكُمْ وَ لا تَعْتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْمُعْتَدِینَ.

    و در راه خدا، با كسانی كه با شما می جنگند، بجنگید، ولی از اندازه درنگذرید، زیرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمی دارد؛



    این آیه در مورد صلح حدیبیه نازل شد. پیامبر با ۱۴۰۰ نفر از یاران خود عازم عمره شدند. وقتی به سر زمین حدیبیه رسیدند مشركان مانع ورود آنها به مكه شدند و پس از گفتگوهای زیاد با پیامبر به توافق رسیدند كه سال بعد پیامبر برای انجام مناسك عمره به مكه بیایند و قول دادند كه آنها مكه را سه روز برای پیامبر خالی كنند. سال بعد مسلمانان از این ترسان بودند كه آنها به قول خود وفا نكنند و جنگی به وقوع پیوندد و پیامبر هم از مقاتله در ماه حرام ناراحت بودند كه این آیه نازل شد و خداوند امر نمود كه اگر دشمن جنگ را شروع كرد مسلمانان هم با آنان به مقابله بر خیزند.
    (تفسیر البیان)
    امضاء
    خدایا...
    خسته ام از همه چیز...
    ...از فصول عاشقانه ام که بهاری ندارد
    خسته اماز اینکه دیگر دعاهایم اجابت نمی شوند
    نمی دانم در چنین راهی کجا می توانم آرامشم را بیابم
    خدایا...شنیده ام که مومنانت نمازشان را به درگاهت می آورند
    من ناتوانی ام را به درگاهت آورده ام .می پذیری؟

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi