در طول سفر كاروان اسيران، هريك از زنان اهل بيت در موقعيت مناسب براي مردم به سخنراني مي پرداختند.
به عنوان نمونه
حضرت زينب كبري(س)
يكي از سخنراني ها، سخنراني زينب كبري(س) در كوفه بود. سخنان حضرت زينب(س) در كوفه چنان تأثيري در مردم گذاشت كه راوي گويد: پس از خطبه زينب(س) مردم را ديدم كه از شدت پشيماني حيرت زده دستان خود را به دندان مي گزند و در آن ميان پيرمردم سالخورده اي را در كنار خود مشاهده كردم كه چنان مي گريست كه محاسن سپيدش از اشك تر شده بود.(7)
از سخنراني ديگري كه در كوفه ايراد شد، سخنراني فاطمه دختر امام حسين(ع) بود او نيز با سخنان كوبنده و آتشين خود مردم كوفه را زيرباران نكوهش و ملامت قرارداد. سخنان اونيز آن چنان در مردم اثر كرد كه همه به گريه افتادند و گفتند:
اي دختر پاكان، بس است! دل هاي ما را سوزاندي، سينه هاي ما را تنگ كردي و اندرون ما را آتش زدي.(8)
پس از او ام كلثوم دختر اميرمؤمنان براي مردم به ايراد سخن پرداخت. پس از سخنان او آن چنان مردم منقلب شدند كه راوي مي گويد پس از سخنان ام كلثوم صداي ضجه و گريه و زاري مردم بلند شد. زنان موي خود را پريشان كردند و خاك بر سر خود مي ريختند. صورت هاي خود را خدشه مي زدند و سيلي به صورت خود مي نواختند و مرگ و نابودي خود را درخواست مي كردند و مردان نيز مي گريستند هيچ زن و مردي ديده نشده مثل آن روز گريه كنند.(9)
درتمام اين سخنراني ها تلاش اهل بيت بر بازگو كردن جزئيات حوادث كربلا به چشم مي خورد و اين مطلب علاوه بر آنكه سبب برانگيختن احساسات مردم مي گرديد. حادثه كربلا را از خطر تحريف و دستبرد حفظ مي كرد و مجال هرگونه شايعه پراكني و شايعه سازي را از حكومت امويان مي گرفت.
علاوه بر اهل بيت كه مسئولت اصلي پيام رساني نهضت امام حسين(ع) را به عهده داشتند، زنان در شهرهاي ديگر با عزاداري و گريه هاي خود پيام نهضت حسيني را به مردم مي رساندند و به اين وسيله وجدانهاي مردم را از خواب گراني كه در آن فرو رفته بودند بيدار مي كردند.
وقتي خبر شهادت امام حسين(ع) به مدينه رسيد. اسماء دختر عقيل با گروهي بر سر قبر پيامبر(ص) رفتند و در آنجا ناله سردادند و انصار را اين گونه مخاطب قرار دادند:
چه خواهيد گفت در پاسخ پيامبر اكرم(ص) در روز قيامت كه فقط سخن صدق پذيرفته مي شود؟ وقتي آن حضرت از شما پرسيد: چرا عترت مرا ياري نكرديد و شما آنان را در مقابل ستمگران تنها گذارديد و تسليم ظالمان كرديد.
امروز نيز در پيشگاه خدا كسي را شفاعت نمي كند. (10)
پي نوشت :
1- سيدمحسن الامين، اعيان الشيعه ج 7 ص 429
2- عبدالرزاق مقرم، مقتل الحسين(ع)، دارالثقافه للطباغه والنشر، الطبعه الثاني1411ق ص 255
3- سيدبن طاووس، ص 45 و 46/ مقتل الحسين، منشورات مكتبه المفيد ج 2 ص 12
4- جهت اطلاع رجوع شودبه.
- سيدبن طاووس، اللهوف المطبعه الحيدريه.
- ابن نما الحلي، مثيرالاحزان، مدرسه الامام المهدي، ص 25
- محمد الحسون، ام علي مشكور، اعلام النساء المؤمنات، انتشارات اسو- چاپ اول 1411- ص 373
5- مفاتيح الجنان، زيارت اربعين امام حسين
6- سيدبن طاووس، اللهوف ص 58
7- علي نظري منفرد، قصه كربلا، انتشارات سرور ص 430
8- عبدالرزاق مقرم ص 315
9- علامه مجلسي، بحارالانوار ج 45/ ص 11
10- شيخ طوسي، الامالي، دارالثقافه، چاپ اول 1414 ص 89 و 90