نمایش نتایج: از شماره 1 تا 6 , از مجموع 6

موضوع: موارد جواز غیبت

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    کارشناس افتخاری سایت
    تاریخ عضویت
    September 2009
    شماره عضویت
    40
    نوشته
    474
    تشکر
    12,787
    مورد تشکر
    1,962 در 449
    دریافت
    1
    آپلود
    5

    پیش فرض موارد جواز غیبت

    به نام خدا و سلام بر شما
    وقت بخیر

    درست است که غیبت کردن از جمله بزرگ ترین گناهان هست، اما علماى اخلاق و همچنین فقها در این نكته اتفاق نظر دارند كه مواردى پیش مى آید كه غیبت كردن در آن جایز و حتى گاهى واجب است، و این به خاطر عوارض خاصى است كه بر غیبت مترتب مى شود.


    به عبارت دیگر:

    غیبت به عنوان حکم اولیه امری حرام و از گناهان كبیره است و همه علماى اسلام در آن اتفاق نظر دارند، ولى عناوین ثانویه و عوارضی که حاصل می شود ممكن است این عنوان اولیه و ذاتى غیبت را تحت الشعاع قرار دهند، و در موارد خاصى غیبت مجاز و یا حتی واجب گردد.

    و این موضوع در مواردى است كه پاى مصلحت مهمترى در میان است، كه حفظ آن مصلحت بر مفاسد عظیم غیبت غلبه مى كند.


    این موارد را فقها در کتب فقهی تحت عنوان «مستثنيات غيبت» دسته بندی کرده اند.


    مرحوم شيخ انصارى رحمة الله علیه در اوائل کتاب مکاسب محرمه چند مورد را جزء حرمت غيبت ندانسته و استثناء نموده و فرموده است در اين موارد غيبت جايز است:


    1- کسى که در مورد شخصى با انسان مشورت مى کند و از او مى خواهد که خوبى و بدى آن شخص را براى او بازگو کند، انسان بايد براى او خيرخواهى کند و واقعيت را براى او بيان کند، مخصوصا در کارهاى خير مانند ازدواج، که بخواهد دختر به او بدهد يا دختر از او بگيرد، و غيبت در اين موارد اشکال ندارد، زيرا که خيرخواهى براى مشورت کننده واجب، و خيانت به او حرام است، زيرا خيانت به او چه بسا مفسده اش از واقع شدن در غيبت بيشتر باشد.


    2- در مورد ظالم و ستمگر غيبت کردن و شنيدن غيبت اشکالى ندارد زيرا خداى متعال مى فرمايد: «لا يحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم» «خداوند دوست ندارد که آشکارا بدى کسى گفته شود مگر در مورد مظلوم و ستمديده»

    پس مظلوم و کسى که مورد ستم واقع شده مى تواند ظلم ظالم را در نزد کسى که از ظلم او خبر ندارد بر ملا کند و از دست او شکايت کند و بدى او در اين مورد اشکالى ندارد.


    3- اگر آدم فاسقى شهادت داد يا خبرى آورد که فلانى چنين و چنان است بايد به شهادت او ترتيب اثر داده نشود، و به محض شنيدن خبر نادرست او حکم نکنيم ، بلکه غيبت و بدگوئى او نيز در اين مورد جايز است، چون حکم نکردن به شهادت فاسق مصلحتش بيشتر از مفسده آن است، و بدگوئى او در اين مورد اشکالى ندارد، چون با شهادت به ناحق او يا به ترتيب اثر دادن به خبر دروغ او ممکن است بين چند طائفه بهم بخورد و بدينجهت مفسده عظيمى رخ دهد.


    4- اگر کسى به شخص عادلى تهمت زد بايد کلام او را رد کرد و الا غيبت خود او که به مؤمن عادل تهمت مى زند در اين مورد جايز است.


    5- کسى که ادعاى نسبى را مى کند که اهليت آن را ندارد، بايد او را رد کرد و حرفش را قبول نکرد و لو با غيبت نمودن و بدگوئى پشت سر او (در همين مورد.)


    6- کسى که حرف باطلى را در مورد دين اسلام مى زند و يا مقاله اى عليه دين اسلام مى نويسد، غيبتش در اين مورد اشکالى ندارد.


    7- کسى که علنا فسق و فجور انجام مى دهد، مثلا علنا روزه مى خورد و يا گناه کبيره انجام مى دهد و يا زنا مى کند و يا شراب مى خورد، غيبتش جايز است. و بايد قصدش از غيبت و بدگوئى او اين باشد که از کار زشتش بازدارد، و در واقع اين احسانى است به حق او. چون مى خواهد او را به کارهاى خوب وا دارد.


    8- غيبت بدعت گذار در دين جايز است ، در صورتى که خوف داشته باشى که او مردم را گمراه کند.


    9- غيبت در استفتاء از مجتهد جايز است، مثلا زنى مى رود پيش ‍ مرجع تقليدش و مى گويد آيا مى توانم طلاق بگيرم يا نه؟ اگر استفتاء موقوف باشد بر ذکر کردن نام او جايز است و الا جايز نيست.


    10- غيبت در مورد دفع ضرر از غيبت شده جايز است ، همان طورى که امام صادق (علیه السلام) بدگوئى زراره را مى نمود و قصد آن حضرت دفع ضرر دشمن از او بود، و به عبدالله بن زراره فرمود از جانب من به پدرت سلام برسان و بگو من بدى ترا پشت ترا گفتم، به جهت دفاع از تو، زيرا که دشمن و اهل سنت در اذيت و آزار به دوستان ما شتاب مى کنند، و با آنها دشمنى مى ورزند به جهت علاقمنديشان به ما، پس من غيبت تو را گفتم ، تا آزار و اذيت آنان را از تو دفع نمايم و تا اين که مورد تمجيد و ستايش آنان قرارگيرى.

    زيرا خداى متعال مى فرمايد: «و اما السفينة فکانت لمساکين يعلمون فى البحر فاردت ان اعيبها و کان وراءهم ملک ياخذ کل سفينة غضبا». «اما کشتى مال فقرائى بود که در دريا مى کردند، پس خواستم آن را عيب دار و ناقص کنم، چون در اطراف پادشاهى بود که کشتى سالم (سالمى ) را به زور و به غصب مى گرفت»

    امام در تجويز عيب زراره به اين آيه استدلال مى فرمايد که اين کلام خدا است، به خدا سوگند او آن را معيوب و ناقص نکرد جز آن که هدفش اين بود که از غضب نمودن شاه در امان باشد.


    11- جايز است عيبى از او بگويد که به عنوان صفت خصوصى او گشته، به طورى که تا آن عيب و نقص را نگوئيد، آن فرد شناخته نشود، مثل دست شل، و يا پا شل و يا لوچ و يک چشمى و يايک دستى ، و در حديث است که زينب عطاره لوچ آمد پيش زنان پيغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و با آنان ملاقات نمود.

    پس اين عيب را گفتن در صورتى که به اين صفت مشهور شده باشد و با شنيدن آن بدش نيايد اشکال ندارد. البته اين مبنى بر اين است که فقط آن عيب ظاهر گفته شود و قصد مذمت او را نداشته باشد، بلکه قصدش ‍ شناختن يا شناساندن او به طرف باشد.


    - بعد مرحوم شيخ مرتضى انصارى رحمة الله علیه مى فرمايد:

    البته فقهاء موارد استثناء حرمت غيبت را بيش از اين بيان نموده اند، ولى ما ضابطه و قاعده کلى را در اين مورد وجود مصلحت غالبه بر مفسده هتک احترام مؤ من مى دانيم، چون هتک احترام مؤمن حرام است و اين به اختلاف مصالح و مراتب مفسده هتک مؤمن متفاوت است، زيرا که مصلحت در قوت و ضعف مندرج است، چه بسا مؤمنى که عرض و آبرويش هيچ ارزشى ندارد، پى بايد در هر دو جانب مصلحت و مفسده را مورد سنجش قرار دهيم، اولويت با رعايت مصلحت بيشتر است اگر غيبت مصلحت بيشترى داشت غيبت جايز است و اگر حفظ آبروى مؤمن مصلحتش بيشتر بود غيبت جايز نيست.

    .
    امضاء

    دلا غافل ز سبحاني چه حاصل

    مطيع نفس و شيطاني چه حاصل
    بود قدر تو افزون از ملائک
    تو قدر خود نميداني چه حاصل


    و ناگهان چه زود دير مي شود، ولي هيچگاه براي شروع دير نيست...




  2.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi