آن حقيقتی را كه به من وحی میكنی ، به مردم القاء كنم و مردم بفهمند ، درك كنند . رابطهای بين من و مردم برقرار كن كه مردم مطلب را عينا آنطوری كه تو میخواهی از من بگيرند نه اينكه من چيزی بگويم و آنها پيش خود چيز ديگری خيال بكنند ( نه اينكه من نتوانم آنچه را كه دارم بيان كنم ) . قدرت و قوه بيان يك امر طبيعی است ( البته مقداری از آن اكتسابی است ) ، ولی امور طبيعی بايد با تمرين و اكتساب تقويت بشوند . مثل كارهای ورزشی كه شخص بايد يك استعدادی داشته باشد و اين استعداد در اثر تمرينهای ورزشی تكميل میشود . در عين حال خوشبختانه بايد گفت كه در جهان شيعه در اثر بركت امام حسين عليه السلام خطبای بسيار قوی و نيرومند و عاليقدر ، چه از نظر بيان و چه از نظر غير بيان ظهور كردهاند و الحمد لله الان هم چنين افرادی هستند كه انصافا از نظر نطق و سخنوری آيتی هستند . من در نظر ندارم اسم كسی را ببرم ، ولی چنين اشخاصی وجود دارند و جای تشكر است و افراد زحمت كشيدهای هستند و انصاف اين است كه در كار خودشان به اندازهای كه شرايط برايشان مساعد بوده ، زحمات زيادی كشيدهاند .
موسی عليهالسلام در ادامه سخنانش میگويد : « و اجعل لی وزيرا من اهلی هارون اخی »( 1 ) خدايا من فكر میكنم كه به تنهايی از عهده كار تبليغ و هدايت مردم بر نمیآيم ، شريك و همكار میخواهم . اما من
پاورقی :
1 - سوره طه ، آيات 29 و . 30