نمایش نتایج: از شماره 1 تا 8 , از مجموع 8

موضوع: بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    تصدیق حقانیت شیعه در غریب بودن و مظلومیت آن است تا ظهور حضرت ولیعصر (عج)

    جورج جرداق مسیحی می نویسد: «شیعه دارای دو عاطفه بارز و قوی است كه مرجع ادبیات حماسی شیعه هستند: عاطفه خشم و عاطفه حزن و اندوه. خشم آنها برای این است كه معتقدند حقشان را به ظلم و عداوت غصب كرده اند. خشم شدید، آنها را وادار كرده است كه در هجو غاصبان و بیان حق خود و شرح ستمگری های دشمن و توجیه عقاید خویش و... به اندازه كافی و رسا سخن بگویند. حزن و اندوه آنها از این جهت، بسیار شد كه دولت اموی و عباسی تا توانستند نسبت به آنها سختگیری كردند و برای آنها قتلگاه های بسیار ترتیب دادند و هنوز خونی نخشكیده بود كه خون دیگری جاری می شد. در كشتار هم تنوع‎طلب و طالب تفنن بودند. گردن زدن، به دار آویختن، آتش زدن و خاكستر به باد دادن و كشتن تدریجی به وسیله محرومیت از نور و هوا و آب و غذا در كنج زندانها، انواع مرگ هایی بود كه برای شیعیان مظلوم ترتیب داده بودند. اینها و خیلی كمتر از اینها برای جاری كردن اشك و آتش زدن قلب، كافی هستند و زبان گنگ را به سخن درمی آوردند، تا چه رسد به اینكه این مصیبتها برای كسانی واقع شود كه دارای روح انقلابی و زبان گویا و بیان رسا هم باشند. نخستین قتلگاه را در كربلا برای حسین و خاندانش درست كردند. به دنبال آن، قصایدی گویا و سخنانی سوزان و خطابه های خونین به یاد خونهایی كه بر زمین ریخته شده و پیكرهایی كه در خاك و خون غلتیده بود، به وجود آمد... به دنبال ماجرای خونین كربلا ماجراهای خونین دیگری هم روی داد... هرگاه عاطفه خشم تحریك می شد، ترانه های غم و اشك، سروده می شد. در ادبیات شیعه، هم نیرو نهفته است هم ضعف، هم نرمی است هم درشتی. خشم، ادبیات انقلابی و حماسی آفریده و خون، ادبیات و وفا و محبت.»
    در حقیقت اساس مظلومیت شیعه، مظلومیت اسلام و قرآن است. اگر قرآن مظلوم واقع نمی شد، تشیع هم دستخوش ظلم و ستم نمی شد. مظلومیت تشیع، زاییده مظلومیت عترت است. همان عترتی كه در حدیث متواتر ثقلین كه اهل حدیث بر صدور آن، اتفاق نظر دارند، همتای قرآن معرفی شده و بر جدایی ناپذیری آنها از یكدیگر تا قیام قیامت، تأكید شده است.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكرها 2


  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    یامبر گرامی اسلام فرمود: «أنا أول وافد علی العزیز الجبّار یوم القیامه و كتابُه و اهل بیتی ثم امتی ثم أسالهم ما فعله بكتابِ الله و بأهل بیتی»، «من و قرآن و اهل بیتم اولین كسانی هستیم كه در روز قیامت به پیشگاه خداوند بار می‎یابیم، سپس امت من بار می یابد. آنگاه سؤال می كنم كه با قرآن و اهل بیتم چه كردند».
    مضمون حدیث دیگری از امام صادق ـ علیه السلام ـ این است كه اگر آل ابوبكر و عمر و بنی امیه و اولاد طلحه و زبیر از قرآن فاصله نمی گرفتند و به ابطال سنن و تعطیل احكام روی نمی آوردند، هرگز به خلافت دست نمی یافتند؛ چرا كه قرآن، مانع ضلالت و كوری و لغزش و سرگردانی و هلاكت است. «و ما عدل أحد من القرآن إلا الی النار» هیچ كس از قرآن عدول نكرد، مگر اینكه در آتش جهنم فرو غلتید.
    معاویه بن ابوسفیان در نامه ای به مظلوم ترین مظلومان تاریخ و مولای متقیان و امیرمؤمنان می نویسد: تو همان هستی كه مانند شتر مهار كرده می راندند تا از تو بیعت بگیرند و از این رهگذر، پایه های خلافت خود را مستحكم سازند.
    حضرت در پاسخ وی نوشت: «و قلت: انی كنت أقادُ كما یُقاد الجمل المخشوش حتی أبایع ولعمر الله لقد أردت ان تذُمَ فمدحتَ و ان تفضحَ فافتضحتَ و ما علی المسلم من غضاضه فی أن یكون مظلوماً ما لم یكن شاكا فی دینه ولا مرتابا أبیتینه»؛ «و گفتی: مرا مانند شتری كه چوب در بینیش كرده و می كشند، كشان كشان به سوی مسند خلیفه می بردند تا از من به زور، بیعت بستانند. به خدای لایزال سوگند كه خواستی مرا نكوهش كنی، ولی ستایش كردی و خواستی رسوایم كنی، ولی خودت رسوا شدی (چرا كه اقرار كردی كه از من به زور و ستم بیعت گرفته اند و من به طیب خاطر و از روی آزادی و اختیار، بیعت نكرده ام.) بر مسلمانی كه در دینش گرفتار شك و شبهه نباشد و در یقین و باورش دستخوش تردید نگردد، نقص و عیبی نیست كه مظلوم واقع شود.»
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. تشكرها 2


  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    مظلومیت امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ آنقدر گسترده و جان گداز است كه خود فرمود: «مازلت مظلوماً منذ ولدتنی أمی»[11]، «از آن روزی كه مادرم مرا به دنیا آورد، مظلوم بودم.» و به دنبال آن ادامه داد: «حتی برادرم عقیل هرگاه دچار چشم درد می شد، می گفت: تا در چشم علی داوا نریزید، در چشم من دوا نریزید. با اینكه چشم درد نداشتم، در چشمم دوا می ریختند.»[12]
    حضرتش فرمود: «كنت حسب أن الأمراء یظلمون الناس فاذا الناس یظلمون الأمراء.»[13]، «گمان می كردم كه امرا و زمامداران به مردم ظلم می كنند. اكنون می بینیم كه مردم به زمامداران ظلم می كنند.»
    پیامبر گرامی اسلام درباره زهرای مرضیه فرمود: «او اولین كسی است كه از اهل بیتم به من ملحق می شود. او نزد من می آید در حالی كه محزون، دل شكسته و مغموم، مغصوب و مقتول است.[14] سپس فرماید: «اللهم العن من ظلمها و عاقب من غصبها و ذلل من أذلَّها و خلد فی نارك من ضرب جنبیها حتی ألقت ولدها.»[15]، «خدایا، كسی كه به او ستم كرده، لعنت كن و كسی كه حقش را غصب كرده، كیفر ده و كسی كه بر پهلوهایش ضربه وارد كرده و سبب انداخته شدن فرزندش شده، در آتش جهنم مخلد ساز.»
    اگر بخواهیم از این نمونه ها ذكر كنیم، مثنوی هفتاد من ـ بلكه هفتصد من ـ كاغذ شود. تنها خواستیم شاهد و نمونه‎هایی برای آنچه آن نویسنده مسیحی لبنانی ذكر كرده، بیاوریم، تا جایگاه تاریخی شیعه و رهبرانش در قبال حكام جور و عالمان جیره خوار در بارها معلوم گردد.
    دو نکته ظریف :
    نكته اول: مظلومیت شیعه و رهبرانش همواره به خاطر ستم ستیزی و مخالفت با جباران و ستم پیشگانی بوده است كه هرگز برای حقوق انسان ها ارزشی قائل نبوده و جز طغیان و غصب و نهب اموال مردم و خونریزی و جنایت، راه و رسمی نداشته اند.
    نكته دوم: مظلومیت و ستم ستیزی شیعه همچنان ادامه دارد. امروز هر چند سلاحهای مرگبار ظالمان كند شده و از كار افتاده و به جان و مال شیعیان كمتر تعدی و تجاوز می شود، ولی قلمهای مسموم، همچنان مشغول تخریب پایه های تشیع و جریحه دار كردن احساسات پاك شیعیان و جسارت به ساحت پیشوایان آنهایند.


    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  7. تشكرها 2


  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    به كارگیری این گونه قلم های مسموم، در كنار جنایتهایی است كه وهابیت، علیه شیعه مرتكب شده و می شود. در كشور پاكستان با تشكیل سپاه صحابه، همواره به مساجد و محافل و تكایای شیعیان حمله ور می شوند و افراد بی گناه را به جرم تشیع و عشق به ساحت مقدس اهل بیت و اعتقاد به ولایت، به خاك و خون می كشند. در خود عربستان هم شیعیان در موقعیت بسیار سخت و چندش آوری به سر می برند و از حقوق اجتماعی و سیاسی محرومند. با این كه جمعیت آنها، مخصوصاً در قطیف، چشم گیر است.

    یكی از شیعیان عربستان كه از شیراز عازم قم و مشهد بود، می گفت: «عربستان به ما اجازه ورود به ایران نمی دهد. ما ناگزیر به قطر می رویم. در آنجا سفارت جمهوری اسلامی ایران برای ما كارتی صادر می كند. ما با همان كارت به ایران می آییم. دو روز در قم توقف می كنیم و برای زیارت حضرت معصومه ـ علیه السلام ـ و ده روز در مشهد برای زیارت امام هشتم علی بن موسی الرضا ـ علیه السلام ـ روز هشتم ماه شوال، سالروز تخریب حرم مطهر چهار امام مدفون در بقیع است كه به دست وهابیت در سال 1344 ه.ق صورت گرفته است.»





    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  9. تشكرها 2


  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    در حقیقت، استكبار دو مأموریت را برنامه ریزی كرده است: یكی از برنامه ریشه دار وهابیت و دیگری برنامه ویرانگر بهائیت كه این هر دو توطئه ای است علیه تشیع و سندی است برای اثبات مظلومیت تشیع در جهان معاصر.
    صدام هم با به راه انداختن جنگ تحمیلی مأموریت داشت كه انقلاب اسلامی را كه روح و حقیقت آن، شیعی و اثنا عشری است، از پای درآورد و چون در انجام مأموریت خود ناكام ماند، استكبار درصدد حذفش برآمد، تا بتواند توطئه دیگری برای شیعیان عراق و نقشه دیگری برای انقلاب اسلامی پیاده كند.
    دكتر ناصربن عبدالله بن علی القفاری پایان نامه دكتری خود را در عربستان تحت عنوان «اصول مذهب الشیعه» به نگارش درآورد و با این كه در آغاز متعهد شده بود كه از راه عقل و انصاف خارج نشود، ولی تا آنجا كه توانست از حربه پوسیده تهمت و افترا بهره گرفت؛ چرا كه چون حرف حسابی در چنته نداشت، راهی جز به كارگیری شیوه ناجوانمردانه توهین و نسبت های دروغ برایش باقی نمانده بود. این كتاب در كشور عربستان كتاب سال شناخته شده است.
    از آنجا كه این كتاب شیعه را متهم كرده كه به تحریف قرآن معتقد است و در اعتقادات و اصول به تخطئه شیعه پرداخته است، دو دانشجوی دكتری دانشكده الهیات دانشگاه تهران كه هر دوی آنها از فضلای حوزه علمیه قم می باشند و در رشته های علوم قرآنی و فلسفه اسلامی فارغ التحصیل شده اند، به طور جداگانه به نقد كتاب مزبور پرداخته اند كه باید بگوییم: سعیشان مشكور باد! پایان نامه های دكتری این دو دانشجو در رد دكتری قفاری با درجه عالی به تصویب رسیده است.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  11. تشكرها 2


  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    نگاهی به كتاب «التفسیر و المفسرون»
    نویسنده كتاب مزبور ـ كه در برخی از مراكز داخل و خارج از كتب درسی است ـ در «دشمنی و ناسازگاری با شیعه و پیرامون ائمه» در عین «عدم اطلاع از تفاسیر به ویژه تفاسیر معاصر» راه افراط پیموده و از جاده انصاف، خارج شده است.
    او درباره آیه 55 سوره مائده كه از آیات متقن امامت و ولایت است، مفسرین شیعه و مخصوصا طبرسی را مورد طعن و جسارت قرار می دهد و می گوید: «در تفسیر این آیه از روایت: «تصدق علی بخاتمه فی الصلاه»، (انگشتر بخشی علی در نماز) استفاده شده و این روایت، موضوعه (جعلی) است».
    آری دكتر ذهبی با گرایش به اشعریت، چنان برخورد ظالمانه ای با شیعیان و پیروان اهل بیت كرده و چنان بی انصافی هایی از خود بروز داده كه از اعتبار مطالب منصفانه و قوی كتاب خود هم كاسته است، او تفسیر به رأی را به ممدوح و مذموم تقسیم كرده است. «هر تفسیری كه موافق عقاید خودش بوده و دوست داشته، می گوید: تفسیر به رأی ممدوح است و چون گرایش اشعری داشته، عموماً تفاسیر اشعری را ممدوح دانسته است. مثلاً تفسیر فخر رازی را ممدوح می شمارد و در مورد تفاسیری كه به مكتب (مؤلف) آن علاقه نداشته ـ مثل معتزله ـ ... تفسیر به رأی... معرفی می كند.»
    او معتقد است كه رد سخنان صحابه و تابعین جایز نیست و مفسر به هیچ وجه حق رد سخنان صحابه را ندارد. «مگر امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ از صحابه نیست؟ مگر حضرت زهرا ـ علیها سلام ـ از صحابه نیست؟ ... دكتر ذهبی با یك معیار برخورد نكرده... می گوید: كتابهای شیعه اوهام و اباطیل است و كتابهای اهل سنت» از هرگونه خطایی منزه است. او «امام علی را در رتبه سوم صحابه قرار داده» یعنی ابن عباس كه شاگرد حضرت است و ابن مسعود را بر وی مقدم شمرده است.
    او به مسأله ظهر و بطن قرآن می تازد و شیعه را به لحاظ اینكه طبق احادیق نبوی معتقد است كه قرآن را ظهری و بطنی است، مورد نكوهش قرار می دهد، در حالی كه «شافعی كه از محققین اهل سنت است، در مسأله تفسیر، ظهر و بطن را مطرح می كند و این طور نیست كه فقط شیعه بگوید. این بطن غیر از بطنی است كه فرق باطله می گویند. آنها بی ضابطه چیزهایی را بر قرآن حمل می كنند. اما شیعه برای بطن صحیح ضابطه مطرح می كند.»
    مقصود از بطن آیات چیست كه امثال دكتر ذهبی را علیه شیعه بر می آشوبد و برگی بر اوراق بی شمار پرونده مظلومیت شیعه می افزاید؟ «بطن آیات یعنی پیامهای نهفته در دل آیات كه باید استخراج كرد»
    ظهر و بطن آیات، از هم جدا نیستند. اگر از ظهر قرآن چشم بپوشیم و فقط در پی به دست آوردن بطن باشیم، به همان مشكلی گرفتار می شویم كه فرقه های باطل گرفتار شدند و اگر از بطن قرآن چشم بپوشیم. قرآن را از پویندگی و انطباق بر همه شرایط و اوضاع و احوال زندگی و راهگشایی بازداشته و در قالب زمان محدودی كه همان زمان نزول آن است، محدود كرده ایم. هنر بزرگ مفسران قرآن در هر عصری این است كه با درك پیام های نهفته در دل آیات، بتوانند پاسخگوی نیازها و حلال مشكلات هر دوره ای باشند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  13. تشكرها 2


  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    آنچه ذهبی را وادار كرده كه درباره مسأله ظهر و بطن قرآن به پرخاش و جسارت بپردازد، این است كه او با مسأله امامت و ولایت در تضاد است و با دشمنان امامت و ولایت دمساز و مهربان است و به همین جهت است كه كعب الاحبار یهودی الاصل را به دلیل این كه «معاویه از او تجلیل كرده» می ستاید و عدالت و وثاقت او را مسلم می شمارد. در حالی كه «عمر او را ممنوع الحدیث كرد. تا ا ین كه برای قصه پردازی به شام رفت و معاویه از او حمایت كرد و او هم جایگاه معاویه را تثبیت كرد». كعب الاحبار كسی است كه «همه محققین و مورخین شیعه و اهل سنت... می گویند از شخصیت های مهم نقل كننده اسرائیلیات است».
    آری «بخش عمده و اساسی باطن قرآن مربوط به امامت است و روایات تأویل زیاد داریم كه مفسران كمتر به آن پرداختند» مخالفین شیعه می خواهند به تشكیك در مورد ظهر و بطن قرآن و تأویلات اساسی آن به كمك عقل و نقل، آن هم بر طبق ضابطه های متقن و محكم، اساس تشیع را كه همان اعتقاد به امامت و ولایت است خدشه دار كنند. اگر تآویلایت اساسی قرآن ناشناخته می ماند و نتیجه ای جز مجهوریت آن ندارد. مجهوریت قرآن چیزی جز عدم توجه به بطن قرآن و نادیده گرفتن پیام های جدی آن نیست.
    اگر ذهبی به تاویل ضابطه قرآن و سیر مفسر از ظاهر به باطن انگ تفسیر به رأی می زند و چون می بیند كه پیشوایان و هم مسلكان خودش نیز به تفسیر به رأی روی آورده اند، كارشان را تفسیر به رأی ممدوح می شمارد، به این انگیزه است كه در خانه ائمه اطهار را همچنان بسته نگاه دارد و عاشقان مظلوم آنها را در كنج انزوا قرار دهد.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  15. تشكرها 2


  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,881
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,852 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    kabotar. پاسخ : بشنو از نی چون حکایت میکند ، شیعه را در خون روایت میکند

    در پایان این نوشتار داستانی نقل می كنم كه سند مكتوبی درباره آن ندیده ام، ولی از افراد موثق شنیده ام. داستان این است كه زمانی كه مرحوم آیت الله حكیم به زیارت بیت الله الحرام مشرف شده بود، بن باز كه سابقاً مفتی وهابیت بود و بینایی خود را از دست داده بود، به دیدن ایشان می شتابد.

    او پس از تعارفات معمولی به آیه الله حكیم می گوید: شما عالمان شیعه چرا آیات قرآن را تأویل می كنید؟ وی در جواب می گوید: مگر چه اشكالی دارد. بن باز می گوید: بسیار اشكال دارد آیه الله حكیم می گوید: ممكن است در بعضی آیات، لازم شود كه تأویل كنیم. بن باز می گوید: به هیچ وجه لازم نمی شود. آیه الله حكیم می گوید: شاید لازم شود و او اصرار می ورزد كه اصلاً لازم نمی شود. آیه الله حكیم می گوید: ممكن است لازم شود. مثلاً در این آیه شریفه می فرماید: «من كان فی هذه اعمی فهو فی الاخره اعمی و اضل سبیل»، «هر كس در این جهان كور است، در آخرت هم كور و گمراه تر است.» اگر این آیه را تأویل نكنیم و به معنای كوری ظاهر بگیریم، معنای آن این است كه شما كه در این جهان به كوری چشم مبتلا شده ای، در آخرت هم گرفتار كوری چشم باشی. ولی اگر تأویل كنیم، معنای آن این است كه هر كس در این جهان گرفتار كوری دل باشد، در آخرت هم دچار كوردلی و گمراهی است؛ بلكه گمراه تر است.
    بن باز از شنیدن این جواب دندان شكن ناراحت می شود و برمی خیزد و در حین رفتن می گوید: با شما علمای شیعه نمی شود بحث كرد.
    از خداوند بزرگ مسألت و از پیشگاه اولیای تشیع استمداد می كنیم كه شیعیان را در ادامه راهشان پایدارتر از همیشه بدارند.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  17. تشكرها 2


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi