یامبر گرامی اسلام فرمود: «أنا أول وافد علی العزیز الجبّار یوم القیامه و كتابُه و اهل بیتی ثم امتی ثم أسالهم ما فعله بكتابِ الله و بأهل بیتی»، «من و قرآن و اهل بیتم اولین كسانی هستیم كه در روز قیامت به پیشگاه خداوند بار مییابیم، سپس امت من بار می یابد. آنگاه سؤال می كنم كه با قرآن و اهل بیتم چه كردند».
مضمون حدیث دیگری از امام صادق ـ علیه السلام ـ این است كه اگر آل ابوبكر و عمر و بنی امیه و اولاد طلحه و زبیر از قرآن فاصله نمی گرفتند و به ابطال سنن و تعطیل احكام روی نمی آوردند، هرگز به خلافت دست نمی یافتند؛ چرا كه قرآن، مانع ضلالت و كوری و لغزش و سرگردانی و هلاكت است. «و ما عدل أحد من القرآن إلا الی النار» هیچ كس از قرآن عدول نكرد، مگر اینكه در آتش جهنم فرو غلتید.
معاویه بن ابوسفیان در نامه ای به مظلوم ترین مظلومان تاریخ و مولای متقیان و امیرمؤمنان می نویسد: تو همان هستی كه مانند شتر مهار كرده می راندند تا از تو بیعت بگیرند و از این رهگذر، پایه های خلافت خود را مستحكم سازند.
حضرت در پاسخ وی نوشت: «و قلت: انی كنت أقادُ كما یُقاد الجمل المخشوش حتی أبایع ولعمر الله لقد أردت ان تذُمَ فمدحتَ و ان تفضحَ فافتضحتَ و ما علی المسلم من غضاضه فی أن یكون مظلوماً ما لم یكن شاكا فی دینه ولا مرتابا أبیتینه»؛ «و گفتی: مرا مانند شتری كه چوب در بینیش كرده و می كشند، كشان كشان به سوی مسند خلیفه می بردند تا از من به زور، بیعت بستانند. به خدای لایزال سوگند كه خواستی مرا نكوهش كنی، ولی ستایش كردی و خواستی رسوایم كنی، ولی خودت رسوا شدی (چرا كه اقرار كردی كه از من به زور و ستم بیعت گرفته اند و من به طیب خاطر و از روی آزادی و اختیار، بیعت نكرده ام.) بر مسلمانی كه در دینش گرفتار شك و شبهه نباشد و در یقین و باورش دستخوش تردید نگردد، نقص و عیبی نیست كه مظلوم واقع شود.»