صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 54

موضوع: ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞

  1. Top | #21

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞




    ارتباط امام سجاد(ع) با قیام مختار

    با وجود جو خفقان و اختناق، انتظار ارتباط علنی میان امام و مختار بی مورد است. امام شخصا از رهبری قیام سرباز زد، اما به عمویش محمد بن حنفیه ولایت داد که رهبری و پشتیبانی معنوی قیام را به عهده بگیرد و مختار مردم را به بیعت با محمد بن حنفیه فرا می خواند. از آثار و فواید این کار، ایجاد امنیت برای امام، مشغول کردن ذهن دشمن و جاسوسان آن به غیر امام، و مصونیت آن حضرت(ع) از خطر را می توان نام برد.
    امام، مردم و انقلابی ها را به همراهی با مختار تشویق و ترغیب می کرد و به عمویش می فرمود: یا عم ، لو عبدا زنجیا تعصب لنا اهل البیت لوجب علی الناس موازرته و قد ولیتک هذا الامر فاصنع ما شئت، فخرجوا و قد سمعوا کلامه و هم یقولون أذن لنا زین العابدین و محمد بن الحنفیة(22) ای عمو! اگر برده سیاهی برای ما اهل البیت قیام کند، بر مردم است که او را یاری رسانند و من تو را بر این امر گماردم. پس هر چه خواهی کن. آنگاه آنان پس از شنیدن کلام امام خارج شدند، در حالی که می گفتند: زین العابدین و محمد بن حنفیه به ما اجازه دادند.
    امام با پذیرفتن هدایایی که مختار برای حضرت فرستاده بود، در واقع او را تأیید می کرد. در چند مورد گزارش شده که امام در حق مختار دعا کرده است.(23) و همه این موارد، حاکی از موضع گیری مثبت امام سجاد(ع) در مورد قیام مختار است. افزون بر آنچه گفته شد، نظر آیت الله خویی این است که از ظاهر روایات استفاده می شود که قیام مختار به اذن خاص از طرف امام بوده است.(24) نیز، پس از بازگشت آن هیئت به کوفه، مختار از ایشان در مورد ملاقات و گفتگوها پرسید، گفتند: قد أمرنا بنصرتک(25)
    با توجه به تحلیلها و ارزیابی مثتبی که از اقدامات امام سجاد(ع) وجود دارد، این سؤال مطرح می گردد که:
    علل عدم قیام امام سجاد(ع)
    این سؤال همواره درباره امام سجاد(ع) و برخی از امامان نیز مطرح بوده که چرا قیام نکردند و شخصا رهبری قیامی را به عهده نگرفتند. اهمیت سؤال و پاسخی که به آن داده می شود، تبیین کننده اصلی مهم و اساسی در تاریخ تشیع خواهد بود و به تبع آن، پرسشها و فرضیه های متعددی طرح خواهد گردید.
    - آیا امامان به دنبال تشکیل حکومت بودند یا خیر؟
    - آیا تشکیل حکومت اسلامی، بر اساس تعلیم صحیح اسلام به رهبری امامی معصوم، یک تکلیف بوده است یا خیر؟
    - در منظر امامان شیعه(ع) مبارزات سیاسی اولویت داشته است یا فعالیتهای علمی و فرهنگی؟
    - اساسا ملاکهای تعیین کننده‏ى نوع فعالیتهای سیاسی یا فرهنگی چیست؟
    - چه موانعی مجوز عبور از حوزه ای به حوزه دیگر است؟
    - آیا کم رنگ شدن فعالیت سیاسی امامان، دلیل کم اهمیت بودن آن است؟
    - آیا تفاوتی که در عملکرد برخی از امامان با یکدیگر مشاهده می شود، توجیه پذیر است یا خیر؟ چگونه؟
    - ایا از منظر تاریخی، تاریخ تشیع آن قدر شفاف و روشن است که شیعیان بتوانند راه مبارزه را بجویند و الگوی خویش را در انتخاب هر یک از فعالیتهای سیاسی یا فرهنگی بیابند؟ و از این دست سؤالها.
    برای پاسخ به سؤال اصلی در مورد علت عدم قیام امام سجاد(ع) به مواردی اشاره می کنیم که نتیجه گیری و دستیابی به پاسخ، برای برخی از پرسشهای بالا را تسهیل می کند.
    1. شرایط سیاسی برای حضرت فراهم نبود. سایه رعب، وحشت و ترس از کشته شدن بر مردم حاکم بود و مردم آمادگی مبارزه را از دست داده بودند.
    2. امام مردم را با اهداف قیام امام حسین(ع) آشنا و ابعاد آن را روشن کرده و از مشروعیت قیام امام حسین(ع) و حقانیت آن دفاع می کرد.
    3. حفظ شیعیان و پیروان از مرگ و هلاکت، و پرهیز از داخل کردن آنان در فتنه هایی که نامعلوم بود، هم چنانکه امام حسن(ع) حفظ جان و شیعیان را علت اصلی صلح بیان کرد.
    4. حرکت انتحاری بی ثمر، کار پسندیده ای نبود و امام رویکرد جدیدی به فعالیتهای فرهنگی نشان داد تا مبانی دینی را از انحراف و تزلزل رهایی بخشد.
    5. حرکت علمی، بهترین جایگزین برای حرکت سیاسی محکوم به شکست بود.
    6. امام که آگاه ترین مردم به مصالح عمومی است، با توجه به عواقب امور موضع گیری می کند و امام سجاد(ع) چنان کرد و مطابق شرایط و مقتضیات زمان عمل کرد.
    7. تصمیم گیری های امام عقلانی بود نه نفسانی. تحرکات احساسی موقتی و محکوم به شکست است و امام از آن نوع تصمیمها پرهیز می کرد.
    8. قیامها و انقلابهایی که به دگرگونی سیاسی می انجامد، به دنبال دگرگونی اجتماعی و به تبع آن حرکتی که هر دو تغییر سیاسی و اجتماعی را باعث شود، موفق است.
    اوضاع اجتماعی به سختی رو به پستی و انحطاط گذاشته، هرگونه انقلابی بی ثمر بود. از این رو، امام با حرکت فرهنگی و انقلاب علمی، به دنبال تغییرات اجتماعی و تأسیس جامعه اسلامی با اجرای امر به معروف و نهی از منکر ، دعوت مردم به راه خدا با بیان حکمت و شیوه‏ى موعظه نیکو بود، تا مردم را با خدا آشتی دهد و ضمیر خفته جامعه را بیدار کند. با توجه به شرایط و اوضاعی که پیشتر تبیین شد، زمینه های بروز انقلاب و شعله ور شدن آتش قیام، غیر قابل اعتنا می نمود.
    گواه روح مبارزه طلبی امامان آن است که مردم را به مبارزه تشویق می کردند و تکلیف شیعیان را در طول تاریخ تشیع روشن کرده اند و اگر این مبارزات به ثمر می رسید، میوه این درختی که با خون شیعیان و حق جویان بارور شده بود، همان حکومت اسلامی مطلوب امامان شیعه به شمار می آمد.



    پي نوشت :

    *ممکن است مشروعیت در عرف سیاسی، ناظر بر رضایت، حمایت و همکاری مردم باشد که از بحث ما خارج است.
    1- شورشهای خوارج ، نمونه های دیگری است که از یادآوری آن صرفنظر می کنیم.
    2- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 155.
    3- همان، ص 181.
    4- همان، ابن حزم اندلسی، علی بن احمد بن سعید، جمهرة انساب العرب، ص 158.
    5- همان.
    6- تاریخ الطبری، ج 2، ص 402.
    7- الفتوح، ج 1، ص 163-170.
    8- بلاذری، احمد، أنساب الأشراف، ج 6، ص 376.
    9- الاستیعاب فی معرفة الأصحاب، ج 2، ص 602.
    10- تاریخ الطبری، ج 5، ص 570. حمایت ابن عمر از مختار، بدان سبب است که خواهر مختار، همسر عبدالله بن عمر و دخترش ام سلمه نیز عروس ابن عمر و همسر عبدالله بن عبدالله بن عمر بود( پسر عمه و دختر دایی بودند. ) الطبقات الکبری، ج 8، ص 345؛ تاریخ الطبری، ج 10، ص 459.
    11- أنساب الأشراف ج 6، ص 377. مختار بن ابی عبید ثقفی با گروهی مسلح به قصد یاری حسین بن علی روی آورده بود و(همان دم) ابن زیاد او را گرفت. حبس کرد و چنان با چوب بر او زد که چشم وی شکافت. تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 201.
    12- تاریخ الطبری، ج 5، ص 577.
    13- همان، ص 560.
    14- همان، ج 4، ص 212.
    15- او که در واقعه حرّه ، فرماندهی مهاجران قریش را به عهده داشت با وخیم شدن اوضاع نظامی، از مدینه به مکه گریخت و از طرف ابن زبیر به حکمرانی کوفه نایل شد. یکی از دلایل ما بر شیعی نبودن قیام حره، حضور این شخص در سطح هسته مرکزی و رهبری آن قیام است. مختار او را مانعی بر سر راه قیام خویش می دید و با بیرون راندن او، راه را هموار کرد.
    16- أنساب الأشراف، ج 6، ص 394؛ تاریخ الطبری، ج 6، ص 6.
    17- تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 164.
    18- لقد تآمرهذا الرجل علینا بغیر رضی منا، و لقد أدنی موالینا فحملهم علی الدواب و أعطاهم و أطعمهم فیئنا، و لقد عصتنا عبیدنا.
    19- تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 261.
    20- الطبقات الکبری، ج 5، ص 79؛ أنساب الأشراف ج 7، ص 8 و 86؛ تاریخ الطبری، ج 6، ص 93؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص 164-165.
    21- برای اطلاع بیشتر از شرح حال مختار، ر.ک: ذهبی، محمد بن احمد بن عثمان، تاریخ الاسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، ج 4، ص 21-67 و 226-329؛ المعارف، ص 400؛ تاریخ الیعقوبی، ج 2، ص 258-267؛ جمهرة انساب العرب، ص 268؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، 262-268.
    22- ابن نما حلی، جعفر، ذوب النضار فی شرح الثار، ص 96؛ بحارالانوار، ج 45 ، ص 365؛ خویی، سید ابوالقاسم، معجم الرجال الحدیث، ج 18، ص 101.
    23- امام سجاد(ع) برای کشته شدن عبیدالله سجده شکر به جای آورد و در حق مختار چنین دعا کرد: جزّاه خیرا. تاریخ الیعقوبی ج 2، ص 259؛ طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفة الرجال( رجال الکشی) ص 125 و 127؛ قاضی نعمان، شرح الأخبار، ج 3، ص 270.
    23- معجم الرجال الحدیث، ج 18، ص 101.
    24- ذوب النضار فی شرح الثار.
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  2. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (30-12-2010), نرگس منتظر (30-12-2010)


  3. آیه های انتظار

    آیه های انتظار


    لیست موضوعات تصادفی این انجمن

     

  4. Top | #22

    عنوان کاربر
    مدیر افتخاری
    تاریخ عضویت
    May 2010
    شماره عضویت
    378
    نوشته
    9,715
    تشکر
    5,211
    مورد تشکر
    11,680 در 5,265
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    راز گریه های جانسوز امام سجاد (علیه السلام)



    امام چهارم، در مدت عمر شریف خویش، رنج و ناراحتی فراوانی را در زندگی متحمل گشت، به گونه ای که شنیدن آنها قلب هر مؤمنی را به درد می آورد، اوج این سختی و ناراحتی، در حادثه کربلای خونین بر قلب پاک و مطهّر حضرت وارد آمد. عمق مصیبت وارده بر ایشان، در حدّی است که بعد از شهادت سالار شهیدان، در طول 34 سال عمر با برکت خود، هر وقت از مصائب آن حادثه دلخراش یاد می کرد، اشک می ریخت. در روایتی آمده که: هرگاه غذایی نزد او می آوردند گریه می کرد، وقتی آبی برای ایشان می آوردند، اشک از دیدگان مبارک آن حضرت سرازیر می شد. 1
    در روایتی آمده است که: روزی یکی از غلامان حضرت، به خاطر شدّت گریه ایشان، گفت: آیا وقت آن نرسیده که گریه شما تمام شود؟! حضرت فرمود:وای بر تو! یعقوب دوازده پسر داشت و تنها یکی از آنها ناپدید شد، و در فراق او، آنقدر گریه کرد که چشمانش نابینا شد و از شدّت غم و اندوه، کمرش خم شد، با اینکه می دانست او زنده است، ولی من مشاهده کردم که پدرم و برادرانم و عموهایم و هفده نفر از خویشانم را در مقابل من کشتند و سر بریدند، پس چگونه نه ممکن است غم و اندوه من به پایان برسد؟! 2
    نکته قابل توجه در این باره آن است که: این اشکهای سوزان علاوه بر اینکه ریشه عاطفی داشته و برخاسته از قلب سوخته زین العابدین است، عاملی بسیار کارآمد و مؤثر در تحکیم اهداف حسینی و متزلزل ساختن کاخ ستمگری دستگاه بنی امیه است. زیرا این اشکهای سوزناک، در حقیقت اعلام برائتی است از جبهه ی باطل و طبلی طنین انداز است که بر حمایت از جبهه ی حق نواخته میشود.
    در واقع امام چهارم، با این گریه ها به جهانیان اعلام می دارد که حسین بن علی(علیه السلام) حق است و یزید و عمالش باطل. با این اشکهای پرسوز است که کاخ ستم به آتش کشیده شده و نابود می شود. این ناله ها است که یاد و خاطره کربلای خونین را همیشه در دلها زنده نگه می دارد. کربلایی که نام آن، تیری است دردناک بر قلب جنایتکران عالم که در اثر قساوت قلب و کوری چشم باطن از هر نوع ظلم و ستمی بر مردم بی پناه دنیا دریغ نمی ورزند.
    بنابراین می توان گفت: اشکهای مظلومانه امام چهارم، ضامن ماندگاری حادثه جانسوز کربلا است، که ما شیعیان نیز باید در زندگی به آن بزرگوار و سایر امامان عزیزمان (صلوات الله علیهم اجمعین) اقتدا نماییم و همواره آسمان دلمان را به وسیله باران اشکی که بر مظلومیّت حسین بن علی (علیه السلام) می ریزیم، بهاری نموده و به خانه قلب و جان خویش صفا و جلا بخشیم.





    پی نوشت ها:
    1- جلاءالعیون، علامه مجلسی، ص836
    2- همان، ص837
    امضاء



    جهان در حسرت آيينه مانده ست

    گرفتار غمي ديرينه مانده ست

    شب سردي ست بي تو بودن ما

    بگو تا صبح چند آدينه مانده ست؟


  5. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (30-12-2010), نرگس منتظر (30-12-2010)

  6. Top | #23

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,835
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,976 در 11,462
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    حال امام سجاد علیه السلام در هنگام نماز


    از امام باقر علیه السلام نقل شده است که امام علی بن الحسین علیهماالسلام در شبانه روز هزار رکعت نماز می‌خواند، همانند امیرمومنان علیه السلام که پانصد نخله خرما داشت و در کنار هر کدام از آنها دو رکعت نماز می‌خواند. امام زین‌العابدین علیه السلام آنگاه که برای نماز می‌ایستاد رنگ به رنگ می‌شد و در نماز همانند برده‌ای ذلیل در برابر پادشاهی بزرگ می‌ایستاد، اعضایش از خشیت خدای متعال می‌لرزید، نمازش همانند نماز کسی بود که آخرین نماز خود را می‌‌خواند و می‌داند که دیگر موفق به اقامه نماز نخواهد شد.

    روزی در بین نماز، عبا از یکی از شانه‌هایش افتاد، حضرت اعتنا نکرد تا از نماز فارغ شد. یکی از اصحاب سبب را پرسید، فرمود: وای بر تو! آیا می‌دانی در برابر چه کسی ایستاده بودم؟ از نمازِ هر کس به همان مقدار پذیرفته می‌شود که قلبش متوجه خدایش باشد، آن مرد عرض کرد: پس ما هلاک شدیم (زیرا نمازمان چنین نیست) !

    حضرت فرمود: خداوند کاستی‌های نماز را با نوافل جبران می‌کند (یعنی اگر می‌خواهید نمازهاتان ناقص نباشد برای جبران کاستی‌ها، نافله بخوانید.) (1)

    الصّلاةُ قُربانُ کُلِّ تَقِیٍّ.(2)
    نماز نزدیک کننده هر فرد پرهیزگاری (به خداوند) است.
    امام رضا علیه السلام

    پی‌نوشت‌ها:
    1- بحارالانوار، ج 46، ص 61.2- فروع کافی، ج 3، ص 265.
    منبع:
    جلوه‌های تقوا، ج 3، محمدحسن حائری یزدی


    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  7. تشكرها 2

    parsa (01-01-2011), نرگس منتظر (30-12-2010)

  8. Top | #24

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,835
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,976 در 11,462
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    من جگر پاره آن بزم شرابم


    من بر این ماه که بر نیزه نشسته پسرم
    پاره پاره شده همچون لب بابا جگرم
    من جگر پاره آن بزم شرابم والله
    خیزران رنگ گرفت از لب زخم پدرم
    اینکه آتش به سرم ریخته شد دردی نیست
    عکس رخساره نیلی است در این چشم ترم
    لرزه بر پیکرش افتاد کنیزش خواندند
    من خجالت زده از خواهر نیکو سیُرم
    خارجی و پسر خارجیان گفت به من
    آنکه با زخم زبان کرده چنین خونجگرم
    خواهر کوچک من گوشه ویران جان داد
    هر سحر یاد همان غربت وقت سحرم


    جواد حیدری


    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  9. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (30-12-2010), نرگس منتظر (30-12-2010)

  10. Top | #25

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,835
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,976 در 11,462
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    حلم امام سجاد(ع)

    و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما (1)

    مؤمنان چنین‏اند، اگر ببینند مردم نادان سخن زشت گویند، آنان راه مسالمت پویند، بزرگوارانه پاسخ دهند، تا از شر ایشان برهند. گفتار آنان استوار است و پذیرفته گردكار، بر جاهلان نمى‏تازند، و با مهربانى درونشان را آرام مى‏سازند. ادب قرآن چنین است و دستور پیغمبر این، و خاندان رسول این ادب را از جد خود میراث بردند كه «و انك لعلى خلق عظیم» (2) .
    روزى به مردمى گذشت كه از او بد مى‏گفتند فرمود:
    اگر راست مى‏گویید خدا از من بگذرد و اگر دروغ مى‏گوئید خدا از شما بگذرد. (3)

    روزى مردى برون خانه او را دید و بدو دشنام داد. خادمان امام بر آن مرد حمله بردند.

    ـ على بن الحسین گفت:
    ـ او را رها کنید. سپس بدو گفت:
    آنچه از ما بر تو پوشیده مانده بیشتر از آنست كه می دانى. آیا حاجتى دارى؟ مرد شرمنده شد و امام گلیمى را كه بر دوش داشت بر او افكند و فرمود هزار درهم به او بدهند.
    مرد از آن پس می گفت گواهى می دهم كه تو فرزند پیغمبرى (4)
    از «زهرى» پرسیدند، على بن الحسین را دیدى؟ گفت:
    ـ آرى. و كسى را از او فاضلتر ندیدم. به خدا ندیدم در نهان دوستى و در آشكارا دشمنى داشته باشد.
    ـ چگونه چنین چیزى ممكن است؟
    ـ چون هر كس دوست او بود، از دانستن فضیلت بسیار وى بر او حسد مى‏برد و اگر كسى با او دشمن بود به خاطر روش مسالمت‏آمیز وى دشمنى خود را آشكار نمیكرد. (5)
    هشام بن اسماعیل كه از جانب عبدالملك حاكم مدینه بود بر مردم ستم بسیار كرد چون از كار بركنارش كردند، مقرر شد براى تنبیه وى او را برابر مردم برپا بدارند تا هر كس هر چه می خواهد بدو بگوید. هشام می گفت جز على بن الحسین از كسى نمى‏ترسم. هشام از تیره بنى‏مخزوم است و این تیره از دیرزمان با بنى‏هاشم دشمن بودند و این مرد در مدت حكومت خود در مدینه على بن الحسین (ع) را فراوان آزار میكرد و به خاندان پیغمبر (ص) سخنان زشت مى‏گفت. روز عزل او امام كسان خود را گفت مبادا به هشام سخن تلخى بگوئید و چون خود بدو رسید بر وى سلام كرد هشام گفت: «الله اعلم حیث یجعل رسالته» (6) (7) .

    روزى مردى او را دشنام گفت. على بن الحسین خاموش ماند و بدو ننگریست. مرد گفت:
    ـ با توام! و امام پاسخ داد:
    ـ و من سخن تو را ناشنیده می گیرم! (8)
    روزى مردى از خویشاوندانش نزد وى رفت و چندانكه توانست او را دشنام داد. امام در پاسخ او خاموش ماند چون مرد بازگشت به كسانى كه نزد او نشسته بودند گفت:
    ـ شنیدید این مرد چه گفت؟ مى‏خواهم با من بیائید و پاسخى را كه بدو می دهم بشنوید! گفتند :
    ـ مى‏آئیم و دوست می داشتیم همین‏جا پاسخ او را می دادى.
    امام نعلین خود را پوشید و به راه افتاد و میگفت: «و الكاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین» (9) همراهان او دانستند امام سخن زشتى بدان مرد نخواهد گفت.

    چون به خانه وى رسید گفت:
    ـ بگوئید على بن الحسین است. مرد بیرون آمد و یقین داشت امام به تلافى نزد او آمده است . چون نزد او رسید على بن الحسین گفت:
    ـ برادرم! ایستادى و چنین و چنان گفتى! اگر راست گفتى خدا مرا بیامرزد. اگر دروغ گفتى خدا ترا بیامرزد.
    مرد برخاست و میان دو چشم او را بوسید و گفت:
    ـ آنچه درباره تو گفتم از آن مبرائى. و من بدان سزاوارم! و راوى حدیث گوید، آن مرد حسن بن الحسن بود (10) می گفت هیچ خشمى را گواراتر از آن خشم كه به دنبال آن شكیبائى باشد ندیدم. و آنرا با شتران سرخ مو عوض نمیكنم. (11)
    مردى كه پیشه مسخرگى داشت و با خنداندن مردم از آنان چیزى مى‏ستد به گروهى گفت: على بن حسین مرا عاجز كرد. هر كار می كنم نمی توانم او را بخندانم و من باید او را بخندانم !
    روزى امام با دو بنده خود به راهى مى‏رفت آن مرد پیش رفت و رداى امام را از دوشش برداشت . امام برجاى خود ایستاد و دیده از زمین برنمى‏داشت. بندگان او در پى مسخره دویدند و ردا را از او گرفتند و برگرداندند. امام پرسید:
    ـ این مرد كه بود؟
    ـ مرد مسخره‏اى است كه مردم را مى‏خنداند و از آنان چیزى می گیرد.
    ـ بدو بگوئید خدا را روزى است كه در آن روز مسخره‏پیشگان زیانكارانند. و جز این چیزى نگفت. (12)
    از یكى از موالى خود ده هزار درهم وام خواست. مرد گروگان طلبید. على بن الحسین پرزه‏اى از رداى خود كند و بدو داد و گفت این گروگان تو!
    مرد چهره درهم كشید. على بن الحسین پرسید:
    من بیشتر پاى بند گفته خود هستم یا حاجب بن زراره؟
    ـ تو!
    چگونه است كه كافرى چون حاجب بن زراره كمان خود را كه پاره چوبى است گروگان می دهد (13) و به وعده خود وفا می كند و من به وعده خود وفا نمی كنم؟
    مرد پذیرفت و مال را باو داد. پس از چندى گشایشى در كار امام پدید آمد. وامى را كه به عهده داشت نزد آن مرد برد و گفت:
    ـ این طلب تو. گروگان مرا بده!
    ـ فدایت شوم، آنرا گم كردم!
    ـ در این صورت حقى به من ندارى. آیا ذمه چون منى را خوار می شمارى؟
    ـ مرد آن پرزه را از حقه‏اى كه داشت بیرون آورد و بدو داد. على بن الحسین پرزه را گرفت و مال را بدو سپرد. (14)
    و الكاظمین الغیظ و العافین عن الناس و الله یحب المحسنین. (15)
    خشم خود را بر خود چیره نكردن، بخشودن خطاكاران و شفقت بر ناتوانان از خصلت خاص و شناخته رسول خدا بود، تا آنجا كه قرآن او را بدین خوى نیكو ستود «و إنك لعلى خلق عظیم »(16) همه فرزندان او كه پیشوایان امت‏اند، ازاین مزیت برخوردارند، و على بن الحسین (ع) چهره درخشان این صفت عالى انسانى است.
    روزى كنیزك او آفتابه‏اى داشت و بر دست او آب مى‏ریخت. ناگاه آفتابه از دستش افتاد و جراحتى بر امام وارد ساخت. كنیزك گفت:
    ـ خدا مى‏فرماید آنانكه خشم خود را مى‏خورند!
    ـ خشم خود را فرو خوردم!
    ـ و بر مردم مى‏بخشایند.
    ـ خدا از تو بگذرد!
    ـ و خدا نیكوكاران را دوست میدارد!
    ـ و تو را در راه خدا آزاد كردم (17)




    پى‏نوشت‏ها:
    1. القلم: 5
    2. الفرقان: 62
    3. مناقب ج 4 ص 158
    4. كشف الغمه ج 2 ص 81 و نگاه كنید به صفة الصفوه ج 2 ص 56
    5. علل الشرایع ص 230
    6. خدا می داند رسالت خود را كجا قرار میدهد. انعام: 124
    7. تاریخ یعقوبى ج 3 ص .28 طبقات ج 5 ص 163 مناقب ج‏4 ص .163 كشف الغمه ج 2 ص 100 تاریخ طبرى ج 8 ص .1184 ارشاد ج 2 ص 147
    8. مناقب ج 4 ص .157 كشف الغمه ج 2 ص 101 الصواعق المحرقه 201
    9. و فروخورندگان خشم و بخشندگان مردم. و خدا نیكوكاران را دوست میدارد. (آل عمران: 134)
    10. ارشاد ج 2 ص .146 اعلام الورى ص 261 و نگاه كنید به مناقب ج 4 ص 157 و صفة الصفوة ج 2 ص .54
    11. بحار ص 74 ج 46 از امالى شیخ طوسى، شتران سرخ مو نزد عرب بسیار گرانبهاست.
    12. بحار ص 68 از امالى صدوق
    13. داستان كمان حاجب بن زراره و گرو گذاردن آن نزد كسرى در عرب مثل شده است. و آن چنانست كه انوشروان بنى تیمتم را از در آمدن به چراگاههاى عراق ممانعت كرد و گفت آنان در این سرزمین فساد خواهند كرد، حاجب ضامن قوم خود شد و كمان خودش را نزد كسرى بگروگان نهاد . براى تفصیل رجوع به شرح حال حاجب در كتابهاى تذكره و از جمله رجوع به لغت نامه شود .
    14. مناقب ج 4 ص 131
    15. و فروخورندگان خشم و بخشایندگان بر مردم، و خدا نیكوكاران را دوست میدارد (آل عمران : 134)
    16. القلم: 4
    17. ارشاد ج 2 ص 146 ـ .147 كشف الغمه ج 2 ص .87 مناقب ج 4 ص 157 اعلام الورى ص 262
    كتاب: زندگانى على بن الحسین
    نویسنده: دكتر سید جعفر شهیدى
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  11. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (30-12-2010), نرگس منتظر (30-12-2010)

  12. Top | #26

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,835
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,976 در 11,462
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    نیایشی از صحیفه سجادیه

    دعاهای امام سجاد علیه السلام در صحیفه سجادیه جمع آوری گشته که هر کدام در موردی خاص ذکر گردیده است. دعای سیزدهم صحیفه برای طلب حوایج از درگاه الهی است:

    خواهندگان آنچه بخواهند در انتهای حوایج و خواهش های خویش بذات اقدس تو رسند و ترا منتهای احتیاجات و تمنیات خویش دانند.

    تو آن کسی هستی که آرزوی آرزومندان به ذات اقدس و اعلای تو انتها پذیرد و تمنیات بی انتهای ما یکجا در خزانه پایان ناپذیر تو ذخیره و آماده باشد.

    ای پروردگار من که نعمای بی قیاس خود را در برابر قیمت اعطا نفرمائی و روزی را به روزی خوران نفروشی.
    ای پروردگار من که عطیات و مواهب تو هرگز کدورت منت نپذیرد و بندگان تو که همیشه در نعمای تو غرق باشند هرگز از تو سرزنش و ملامت نگیرند.
    ای پروردگار من که همه در سایه عنایات تو از ماسوای تو مستغنی باشند ، ولی هرگز از عنایات تو کسی را استغنا نیست.

    ای پروردگار من که همواره دلهای ما به سوی تو پر کشد و جان مشتاق ما از درگاه تو روی برنگرداند.
    ای پروردگار من که خزانه غیب تو بی دریغ بر کائنات سیم و زر بیفشاند و کرم بی مانند تو خزانه غیب ترا تهی نسازد.

    ای پروردگار من که حوادث روزگار نظام حکمت ترا درهم نشکند و مشیت علیای ترا از نظر خویش نگرداند.

    ای پروردگار من که خواهش خواهندگان از درگاه تو یک لحظه وانماند و تمنای بندگان، خسته ات نکند.

    خویش را به بی نیازی ستودی و کائنات را در پیشگاه الوهیت خویش مسکین و محتاج شمردی.
    بی نیازی ترا سزاست و ما را نیز بدرگاه تو استغاثه و احتیاج سزاوار است.

    آنان که همی خواهند از فقر به سوی غنا گرایند دست گدائی به درگاه تو پیش آورند و به هنگامی که گمان اجابت قوی تر باشد حاجت خویش از تو خواهند و حقیقت این است که رشد و صلاح خود دریافته اند و راه خانه ترا شناخته اند، زیرا آن کسان که در گمراهی حلقه بر خانه دیگران کوبند جز حرمان و حسرت بهره ای نخواهند برد و بسزای گمراهی خویش خواهند رسید.

    ای پروردگار من! من که اکنون دست دعا به ملکوت اعلای تو پیش آورده ام بنده ای مسکین و محتاج باشم و جز خانه تو خانه ای را نشناسم.
    خدای من! هر چه به خاطر حاجت خویش کوشیده ام بیهوده مانده و هر چه حیله و تدبیر بکار برده ام تمنای من صورت نگرفته است.

    نفس نابردبار من به وسوسه افتاد و می خواست که دست حاجت مرا به سوی مردمی که خود حاجات خویش را به درگاه تو آورند بکشاند و مرا از خانه خالق به خانه مخلوق ببرد.

    نفس من سخت در تب و تاب و اضطراب بود و پای مرا به بی تابی می لرزانید و بیم آن میرفت همچون خطاکاران بلغزم و با گناهکاران از پرتگاه غفلت فرو افتم ولی لطف عمیم تو به فریادم رسید و مرا به خویشتن باز آورد.

    دیده از خواب غفلت بگشودم و در پناه تو از لرزش و لغزش، از سقوط و شقاوت بر کنار ماندم و به سوی تو بازگشتم.

    گفتم که عظمت و جلال ویژه پروردگار من است و این فکر کودک و کوچک ماست که گاهی کوتهی آورد و تباهی کند و گرنه بدیهی است که هرگز نیازمند حاجت، نیاز دیگری بر نیاورد و محتاج به پیش محتاج، حاجت خویش عرض نکند، و تهی دست دستهای تهی را گرانبار ندارد.
    ای پروردگار من! یکباره به جانب تو روی آورده ام و با رغبت و اشتیاق بسیار حلقه خواهش بر در خانه تو کوبیده ام.

    به تو عرض حاجت می دارم ای پروردگار من، ایمان من کوه صفت، استوار است که خواهش های من هر چه دشوار باشد برای تو سنگین نخواهد بود و هر قدر بسیار باشد باز هم در پیشگاه تو از هر اندکی اندک تر است.
    رحمت وسیع و کرم عمیم تو همه کس را فرا گرفته و همه جا را فرو برده است.

    دست بخشنده تو از بخشش های بی شمار هرگز کلیل و علیل نخواهد شد.
    بنابراین ای خدای من، به روح پاک محمد و آل محمد رحمت فرست و مرا آنچنان که فضل و عنایت تو اقتضا کند به درگاه خویش بپذیر ، زیرا اگر به استحقاق من حوالت شود از عطیت تو محروم خواهد ماند.
    من نخستین کس نباشم که دست حاجت به سوی تو پیش آورده و شایسته اجابت نیست و نخستین خواهنده نیستم که تنها به امید فضل تو با روی سیاه بدرگاه تو روی نهاده است.

    به آن کسان که از خزانه غنای تو استحقاق نعمت ندارند نعمت بخشیده ای و بر مردمی که فضل ترا سزاوار نیستند افضال و انعام فرموده ای.
    صدای مرا با مرحمت و عنایت بشنو و بر التماس و تضرع من رحمت آور و دعای مرا اجابت فرمای.

    پروردگارا مگذار که نگاه امیدوار من از ملکوت مقدس تو نومید بازگردد و رشته ای که قلب مرا با آسمانها پیوند می دهد بریده شود، و هرگز حاجات مرا ای برآورنده حاجات از حضرت خویشتن بدیگران باز مگذار.
    حاجات مرا خود برآور و هنوز که دستان گدایی من از در گاه تو فرو نیفتاده آرزوهای مرا به من ببخش.

    گره از کار فرو بسته من بگشای و سرنوشت مرا به سعادت و سلامت من پایان فرمای.

    به روح نازنین پیامبر اکرم و فرزندان گرامیش رحمتی فرست که همچون ذات اقدس تو بی ابتدا و انتها باشد و از برکت همین صلوات و تحیات مرا به آنچه از فضل و رحمت تو میخواهم برسان زیرا رحمت تو وسیع و کرم تو عمیم باشد.

    " در اینجا امام علیه السلام حاجات خویش را به زبان می آورد". " و سپس پیشانی بر خاک می گذاشت و در سجده به درگاه خدا عرضه می داشت. "
    مرحمت تو زبان مرا به عرض حاجت گشود و احسان تو مرا بدرگاه تو راهنمائی کرد. اکنون محمد و آل محمد را در پیشگاه تو به شفاعت آورده ام تا مرا از حضرت خویش نومید باز نگردانی.

    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  13. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (30-12-2010), نرگس منتظر (30-12-2010)

  14. Top | #27

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    بسم ربّ الشّهداء و الصّدّیقین


    السّلام علی الحسین و علی علیّ ابن الحسین

    جمع شدن نجابت عرب و عجم هر دو در او ، به اعتبار پدر و مادر ، به فرمایش

    حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله وسلّم) :

    « إِنَّ الله من عباده خیرتین فخیرته من العرب قریش و من العجم فارس »

    لهذا ملقّب بهابن الخیرتین شد .

    انتشار اولاد رسول خدا (ص) از این امام همام است .

    برای همین ایشان را آدم بنی الحسین گویند

    و او اوّل کسی است که به مُهر و تسبیح امام حسین (علیه السّلام )

    سجده و عبادت کرد و از همه خلایق بیشتر گریست

    رئیس البکائین چهارند: حضرت آدم ، حضرت یعقوب، حضرت یوسف،

    حضرت امام زین العابدین (علیه السّلام )

    السّلام علیک یا علیّ ابن الحسین یا زین العابدین

    یا وجیهاً عندالله اشفع لنا عندالله

    (منتهی الامال ج2ص29)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  15. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), نرگس منتظر (30-12-2010), خادمه زینب کبری(س) (30-12-2010)

  16. Top | #28

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    یک سخنرانی 45 دقیقه ای از آیت الله جوادی آملی در مورد شخصیت امام سجاد (ع)
    مانند همیشه ناب و فوق العاده


    پخش


    (با زدن روی دکمه ی بالا پخش می شود ، برای دانلود به آرشیو صوتی سایت
    شهید آوینی رجوع کنید.)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  17. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), نرگس منتظر (30-12-2010), خادمه زینب کبری(س) (30-12-2010)

  18. Top | #29

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,795
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,206 در 63,582
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    من آن حماسه عشق و عقیده را دیدم

    جهاد اکبر در خون طپیده را دیدم

    من آن سلاله عشقم که از درون حرم

    نبرد قاسم هجران کشیده را دیدم

    به روی دست پدر ظهر روز عاشورا

    گلوی اصغر از هم دریده را دیدم

    (محمّد خسرو نژاد)



    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************




  19. تشكرها 3

    parsa (01-01-2011), نرگس منتظر (30-12-2010), خادمه زینب کبری(س) (30-12-2010)

  20. Top | #30

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن اهل بیت علیهم السلام
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    143
    نوشته
    21,044
    صلوات
    4413
    دلنوشته
    5
    اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍاَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّک
    تشکر
    45,361
    مورد تشکر
    50,598 در 16,233
    وبلاگ
    15
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    shamee پاسخ : ۞۩§۩۞ ويژه نامه شهادت حضرت علي بن الحسين٬زين العابدين امام سجاد(ع)۞۩§۩۞



    در سجده‌های خویش اگر چشم تر کنى
    سجاده‌های هستی را شعله‌ور کنى
    بی‌شک، ستون هفت فلک می‌شود اگر
    دستی از آستین نیایش به در کنى
    داوود، طفل مکتب آوای سبز توست
    تا در گلوی مرثیه‌خوانش اثر کنى
    برخیز ای پرستش توحید، عبد تو!
    باید جهان بی‌خبری را خبر کنى
    آن‌قدر خطبه خطبه، دعا در دعا شوى
    آن‌قدر خون بباری و قرآن به سر کنى؛
    تا خشت‌خشت ظلم و ستم را هر آینه
    در کاخ‌های معرکه زیر و زبر کنى
    سجاده را که پیرهن عصمتت شده
    پرچم برای قصه این خیر و شر کنى
    یعنی به رغم نعره مستانه ستم
    گوش زمانه را ز مناجات کر کنى
    ... باید که روزگار بترسد ز کفر خویش
    او را از آه نیمه شبت بر حذر کنى
    ای وای بر زمانه «لبیک ناشناس»
    سجاد اگر تو باشی و نفرین اگر کنى
    سودابه مهیجى
    امضاء

  21. تشكرها 4

    parsa (01-01-2011), فاطمی*خادمه یوسف زهرا(س)* (01-01-2011), خادمه زینب کبری(س) (30-12-2010), شهیده (11-12-2012)

صفحه 3 از 6 نخستنخست 123456 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi