مقدمه
رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيت الله خامنه اى مى فرمايد:
(....وقتى (لهوف ) آمد، تقريبا همه مقاتل ، تحت الشعاع قرار گرفت . اين مقتل بسيار خوبى است ؛ چون عبارات ، بسيار خوب و دقيق و خلاصه انتخاب شده است .
شهيد محراب آيت الله قاضى تبريزى رحمة الله مى فرمايد:
كتاب لهوف سيد ابن طاوس - رحمة الله عليه - نقلياتش بسيار مورد اعتماد است و در ميان كتب مقاتل ، كتاب مقتلى به اندازه اعتبار و اعتماد، به آن نمى رسد....
شرح حال ابن طاوس و اهميّت كتاب لهوف
على بن موسى بن جعفر معروف به (ابن طاوس ) در سال 589 هق در شهر دانشمند خيز و عالم پرور (حلّه ) چشم به جهان گشود. ابن طاوس در آن شهر علم و اجتهاد رشد يافت و از محضر پدر بزرگوارش بهره كافى برد و همانطور كه خود مى گويد:
پدر و نيز جدّ وى (ورّام ) بيشترين نفوذ را بر وى در سالهاى رشدش داشته اند و به او فضيلت ، تقوى و تواضع را ياد داده اند.
علماى ديگرى كه ابن طاوس در نزد آنان درس خوانده عبارتند از: ابوالحسن على بن يحيى الخيّاط حلّى ، حسين بن احمد السّوراوى ، تاج الدين حسن بن على الدربى ، نجيب الدين محمد السوراوى ، صفى الدين بن معدّ بن على الموسوى ، شمس الدين فخار بن محمد بن فخار الموسوى و...
ابن طاوس در نسلهاى بعدى به عنوان (صاحب الكرامات ) معروف شد.
او خود از حوادث معجزه آسايى كه برايش رخ داده مواردى را نقل مى كند. و نيز گزارش شده كه با امام زمان (عج ) در تماس مستقيم بوده است . گفته مى شود كه علم به (اسم اعظم ) به او اعطاء گرديد امّا اجازه اينكه آن را به فرزندانش بياموزد، داده نشد.
ابن طاوس به فرزندانش مى گويد كه (اسم اعظم ) همچون مروايدهاى درخشان در نوشته هاى وى پراكنده بوده و آنان با خواندن مكرّر آنها، مى توانند آن را كشف كنند.
تقواى ابن طاوس از بسيارى از عبارات تاءليف او مى درخشد... ابن طاوس كفن خود را آماده كرده و به آن خيره مى شد و روز رستاخيز را در پيش چشم خود مجسّم مى كرد. دلمشغولى او به مرگ ، از عبارات مختلف (كشف المحجّه ) به دست مى آيد.(1)
ابن طاوس خود اذعان داشته كه من به اوّل هر ماه آگاهى دارم بدون اينكه به هيچ يك از اسباب آگاهى بدان ، تمسّك نمايم .
علامه طباطبايى - صاحب تفسير الميزان - در منهج عرفانى هم به دو نفر از بزرگان اماميّه بسيار اهميّت مى دادند: يكى سيّد على بن طاوس - رضوان اللّه عليه - و همچنين كتاب معروف ايشان موسوم به (اقبال ) كه مشحون از اسرار اهل بيت عليهم السّلام است ، اهميّت فوق العاده مى دادند. ديگرى سيّد بحرالعلوم ، كه هر دو به تواتر حكايات به محضر مبارك حضرت ولىّ عصر - ارواحنا له الفداء - شرفياب گرديده اند...)(2)
عارف فرزانه ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى از (ابن طاوس ) تعبير به (سيّدالمراقبين ) فرموده است .(3) و در مورد ديگر مى فرمايد: (... آن چنان كسى است كه شيخ من قدّس سرّه مى گفت : مانند ابن طاوس در (علم مراقبه ) در اين اُمّت از طبقه رعيّت نيامده است ).(4)
آيت اللّه شيخ جعفر شوشترى (وفات : 1303 ه.ق ) درباره ابن طاوس ، مى فرمايد: (... و بدان كه در نقل مراثى ، از آن جناب ، معتبرترى نداريم . در جلالت قدر، مثل ايشان كم است .)(5)
اهميّت كتاب لُهُوف
كتاب (لُهُوف ) ابن طاوس اختصار و اشتهار را با هم جمع كرده و در نزد علماى برجسته شيعه جايگاه مهمى براى خودش باز كرده است به طورى كه شهيد محراب آيت اللّه سيّد محمد على قاضى تبريزى مى فرمايد: (كتاب لهوف سيّد ابن طاوس - رحمة اللّه عليه -، نقليّاتش بسيار مورد اعتماد است و در ميان كتب مَقاتل كتاب مَقْتَلى به اندازه اعتبار و اعتماد به آن نمى رسد و در اطمينان بر آن كتاب در رديف اول كتب معتبره مقاتل قرار گرفته است )(6)
رهبر معظم انقلاب حضرت آيت اللّه خامنه اى - مُدَّ ظِلُّهُ العالى - در خطبه هاى نماز جمعه تهران چندين مرتبه از روى همين كتاب مقتل ابن طاوس ، ذكر مصيبت خوانده است و در نماز جمعه مورخ 18/2/77 مصادف با يازدهم ماه محرم 1419 ه ق ، چنين فرمودند: (من امروز مى خواهم از روى مقتل ابن طاوس كه كتاب (لهوف ) است چند جمله ذكر مصيبت كنم و چند صحنه از اين صحنه هاى عظيم را براى شما عزيزان بخوانم ، البته اين مقتلِ بسيار معتبرى است .
ابن طاوس - كه على بن طاوس باشد - فقيه ، عارف ، بزرگ ، صدوق ، موثّق ، مورد احترام همه و استاد فقهاى بسيار بزرگى است . خودش اديب و شاعر و شخصيت خيلى برجسته يى است . ايشان اولين مقتلِ بسيار معتبر و موجز را نوشتند. البته قبل از ايشان مقاتل زيادى است . استادشان (ابن نما) مقتل دارد، شيخ طوسى مقتل دارد، ديگران هم دارند، مقتلهاى زيادى قبل از ايشان نوشته اند؛ امّا وقتى (لهوف ) آمد، تقريبا همه مقاتل ، تحت الشعاع قرار گرفت . اين مقتلِ بسيار خوبى است ؛ چون عبارات ، بسيار خوب و دقيق و خلاصه انتخاب شده است .)(7)
آقاى اءتان گلبرك كه بهترين تحقيق را درباره آثار ابن طاوس به عمل آورده ، مى نويسد: (به گفته آقا بزرگ عنوان (لهوف ) معروفتر از (ملهوف ) است . احتمالا همين تاءليف است كه شيخ حرّ عاملى در اجازه خود به محمد فاضل المشهدى (بحار) 110/117) در ميان آثار ابن طاوس ، كه اجازه روايت آنها را به وى داده به آن با عنوان (مقتل الحسين ) ياد مى كند. لهوف درباره رخدادهايى است كه به حادثه كربلا منتهى شده ، همچنين اصل جنگ و رخدادهاى بعدى آن .
بيشتر داستان را يك (راوى ناشناخته ) نقل مى كند. هدف وى اين بود كه لهوف در عاشورا خوانده شود (نك : (اقبال ). اگر كسى بدان دسترسى نداشته باشد، وى پيشنهاد مى كند همان مطالبى كه در اقبال (يعنى : (اللّطيف فى التّصنيف ) آمده خوانده شود. (لهوف ) يكى از معرفترين تاءليفات ابن طاوس در آمد. چند چاپ از آن وجود دارد و چند بار نيز به فارسى ترجمه شده است (نك : (ذريعه ) 18/296 ش 188؛ 26/ 201 ش 17 - 1؛ مُشار، مؤ لفين 4/ 416، فهرست 1307 - 1308؛ مق : ارجمند ص 165)...)(8)
سرانجام اين دانشمند متّقى و زاهد و عارف و پرتلاش و كوشا، در روز دوشنبه پنجم ذى القعده سال 664 ه. ق در بغداد رحلت كرد و به نوشته (حوادث جامعه )، جنازه او را پيش از دفن به نجف اشرف نقل دادند. ناگفته نماند كه قبلا كفن خود را تهيه كرد، و در حج بيت اللّه ، لباسِ احرام خود نمود، آن را در كعبه معظّمه در روضات مطهّره حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و ائمه بقيع و عراق ، متبرّك نموده و همه روزه نگاهش مى كرد و آن را وسيله شفاعت آن بزرگواران ، قرار داده بوده است .(9)
ترجمه لهوف
به خاطر اهميّت كتاب لهوف كه از معتبرترين متون به شمار مى آيد، جمعى از بزرگان به ترجمه آن پرداخته اند كه ظاهرا اولين ترجمه به قلم شيواى ميرزا رضا قلى تبريزى به نام (لجّة الاَْلَم ) مى باشد و بعد از آن (لهوف ) به قلم مترجم معروف عصر مشروطيّت ، محمد طاهر بن محمدباقر موسوى دزفولى ، در سال 1321 ه. ق انجام پذيرفته و اينك ترجمه ايشان با ويرايش و مقدارى پيرايش متن و سليس تر نمودن آن ، تقديم حضور عاشقان مكتب ولايت و شهادت ، مى گردد. دو سال بعد از اين ترجمه يعنى در سال 1323 ه. ق . محدّث نامى حاج شيخ عباس قمّى رحمه اللّه بخش دوم لهوف را كه درباره واقعه روز عاشورا است ، ترجمه نمودند اينجانب نسخه اى از لهوف را در دست دارد كه در حاشيه آن ، ترجمه محدّث قمى آمده است .
از درگاه خداوند متعال براى همه شيفتگان مكتب اباعبداللّه عليه السّلام بخصوص شهيدان انقلاب اسلامى كه عشق و محبت خود را به امام حسين عليه السّلام عملا نشان دادند و جان در اين راه پرافتخار باختند و نظام اسلامى را با خون پاك خود تثبيت نمودند، اجر جزيل خواستاريم .