" کثرت گرایی دینی (معرفت شناختی) "
گونههای متنوعی از دین و دینداری در اقوام و ملل مختلف وجود داشته و دارد و همه ما نیز كما بیش با این ادیان متنوع آشنایی داریم . بنابراین تنوع ادیان امری انكارناپذیر و واقعی است. در دنیای معاصر با افزایش ارتباطات و داد وستد و روابط مختلف اجتماعی و سیاسی تنوع ادیان بیشتر مورد توجه قرار گرفته ، و این سوال مطرح میشود كه آیا همه ادیان حق و نجاتبخش هستند؟ رویكردی كه در دوران معاصر نسبت به اینگونه پرسشها شكل گرفته، كثرت گرایی است.
کثرت گرایان دینی مدعی هستند که کثرت پدید آمده امری طبیعی است و علی رغم این واقعیت که ادیان مختلف، ادعاهای گوناگونی نسبت به حق، نجات، درستی و نادرستی و... دارند ، همه این قولها می توانند نسبت به جهان بینی هایی که آنها را بوجود آوردهاند ، صحیح باشند . بنابراین تفاوت ادیان حقیقی نیست ؛ چرا كه حقیقت به نوعی در همه ادیان وجود دارد.
مشهورترین اندیشمند مسیحی كه در دوران معاصر به طرح كثرت گرایی پرداخته " جان هیك " است. آثار اولیه جان هیك درباره كثرت گرائی دینی بر كثرت گرایی دینی هنجاری و نجات شناختی متمركز بود ولی سالهاست كه توجه او به وجه كثرت گرایی دینی معرفت شناختی معطوف شده است. این وجه از كثرت گرایی به این معناست که پیروان ادیان بزرگ جهان نسبت به توجیه اعتقاد دینی خودشان با هم برابر هستند. بنابراین، این وجه دیدگاه او با مساله توجیه اعتقادات دینی و عقلانیت آن ارتباط دارد و توضیح باورهای متعارض ادیان برای او مهم است.
جان هیک با الگوبرداری از دیدگاه کانت در معرفت شناسی به توجیه باورهای متعارض ادیان می پردازد. برای روشن شدن ارتباط مدل معرفت شناختی کانت با نظریه کثرت گرایی، نخست باید نکته ای را که جان هیک تحت عنوان «وصفناپذیری» بیان میکند، خاطر نشان سازیم.