نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: معرفی حضرت ابالفضل علیه السلام

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    عضو صمیمی
    تاریخ عضویت
    March 2011
    شماره عضویت
    1178
    نوشته
    78
    تشکر
    0
    مورد تشکر
    241 در 74
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض معرفی حضرت ابالفضل علیه السلام





    معرفی حضرت ابالفضل علیه السلام



    در سال 26 هجري قمري، حضرت عباس عليه السلام پايه عرصه گيتي نهاد. مادر گراميش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربيعه بن عامر كلبي و كنيه اش (ام البنين) بود.
    چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه سلام الله عليها بود، كه اميرالمومنين از برادرش عقيل، كه به اصل و نسب قبايل آگاه بود، درخواست كرد زني را از دودماني شجاع براي او خواستگاري كند و عقيل، فاطمه كلابيه (ام البنين) را براي آن حضرت خواستگاري كرد و ازدواج صورت گرفت.
    اميرالمومنين عليه السلام از اين بانوي گرامي، صاحب چهار پسر به نام هاي عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.

    عباس عليه السلام ازبرادران ديگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خويش، حسين عليه السلام وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.

    ارادت قلبي ام البنين سلام الله عليها به خاندان پيامبر صلي الله عليه و أله آنقدر بود كه امام حسين عليه السلام را از فرزندان خود بيشتر دوست مي داشت؛ بطوري كه وقتي به اين بانوي گرامي خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسين عليه السلام باخبر سازيد و چون خبر شهادت امام حسين عليه السلام به او داده شد، فرمود رگهاي قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زير اين آسمان كبود است، فداي امام حسين عليه السلام .

    در روزهاى كودكى عباس، پدر گرانقدرش چون آيينه معرفت، ايمان، دانايى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانى‏اش بر وى تاثير مى‏نهاد. او از دانش و بينش على عليه السلام بهره مى‏برد. حضرت در باره تكامل و پويايى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مى‏گيرد، از من معارف فرا گرفت. در آغازين روزهايى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام عليه السلام به فرزندش فرمود: بگو يك. عباس گفت: يك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مى‏كنم با زبانى كه خدا را به يگانگى خوانده ‏ام، دو بگويم.

    پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده ‏اى پاك و مبارك براى ايام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آينده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على عليه السلام با نگاه بصيرت‏ آميز خود آينده عباس را نظاره مى‏كرد، با لبخندى رضايت ‏آميز، سرشك غم از ديدگان جارى مى‏كرد و چون همسر مهربانش از علت گريه مى‏پرسيد، مى‏فرمود: دستان عباس در راه يارى حسين عليه السلام قطع خواهد شد.

    آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنين خبر مى‏ داد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمويش جعفر بن ‏ابى ‏طالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه على عليه السلام را بر آن مى‏داشت تا پاره پيكرش را ببوسد ، ببويد و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اينرو لحظه‏ اى عباس را از خود دور نمى ‏ساخت. فرزند پاكدل على عليه السلام در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زيست، هميشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت.

    در ايام دشوار خلافت، لحظه ‏اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال‏37 هجرى قمرى جنگ صفين پيش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسه ‏اى جاويد آفريد.

    در شب عاشورا، وقتي دشمن در مقابل كاروان امام حسين عليه السلام حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فرياد كرد، امام حسين عليه السلام به حضرت عباس عليه السلام فرمود:* برادر جان، جانم به فدايت، سوار مركب شو و نزد اين قوم برو و از ايشان سوال كن كه به چه منظور آمده اند و چه مي خواهند.

    در اين ماجرا دو نكته مهم وجود دارد يكي آنكه امام به حضرت عباس مي فرمايد: من فدايت شوم. اين عبارت دلالت بر عظمت شخصيت عباس عليه السلام دارد، زيرا امام معصوم العياذ بالله سخني بي مورد و گزاف نمي گويد و نكته دوم آنكه، حضرت به عنوان نماينده خود عباس عليه السلام را به اردوي دشمن مي فرستد.

    روز عاشورا هنگامي كه حضرت عباس عليه السلام از ا سب بر روي زمين افتاد و نانجیبی با عمود آهنین بر سر مبارک حضرتش زد، امام حسين عليه السلام فرمود:*(الان انكسر ظهري و قلت حياتي) يعني (اكنون پشتم شكست و چاره ام كم شد). اين جمله بيانگر اهميت حضرت عباس عليه السلام ونقش او در پشتيباني از امام حسين عليه السلام است.

    امام زمان عليه السلام نیز در قسمتي از زيارتنامه اي كه براي شهداي كربلا ايراد كردند، حضرت عباس عليه السلام را چنين مورد خطاب قرار مي دهند: السلام علي ابي الفضل العباس بن اميرالمومنين المواسي اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادي له،*الوافي الساعي اليه بمائه، المقطوعه يداه لعن الله قاتله يزيد بن الرقاد الجهني و حكيم بن طفيل الطائي.

    امام زين العابدين عليه السلام نیز فرمود:* خداوند حضرت عباس عليه السلام را رحمت كند كه به حق ايثار كرد و امتحان شد و جان خود را فداي برادرش كرد تا آنكه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض،* دو بال به او عطا كرد تا همراه ملائكه در بهشت پرواز كند، همان طور كه به جعفر بن ابي طالب عليه السلام هم دو بال عطا فرمود و به تحقيق، حضرت عباس عليه السلام نزد پروردگار مقام و منزلتي دارد كه روز قيامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه مي خورند.







    ویرایش توسط مدير محتوايي : 07-06-2013 در ساعت 23:15

  2. تشكرها 2

    soudabe (09-05-2012), خادم کریمه اهل بیت (30-07-2011)

  3.  

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi