نمایش نتایج: از شماره 1 تا 7 , از مجموع 7

موضوع: مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)

    مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)



    جمعی بر این باورند که عموم شیعیان، پیش از وقوع غیبت امام زمان(عج) از جریان آن بی‌خبر بودند و عده‌ای نیز نظرات مخالف دارند.
    در این نوشتار با ۱۱ تن از مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور امامان معصوم آشنا می‌شویم.

    غیبت امام مهدی(عج) از مهم‌ترین رُخدادهای تاریخ شیعه است. تأثیر این رخداد بزرگ در روایات شیعی کاملاً مشهود است.
    گروهی از دانشمندان شیعه به انگیزه گردآوری این‌گونه احادیث، غیبت‌نگاری را بنیان نهادند.
    جمعی بر این باورند که عموم شیعیان، پیش از وقوع غیبت، از جریان آن، بی‌خبر بودند.
    بنا بر این، نگارش‌های حدیثی در این موضوع، سال‌ها پس از آغاز غیبت صغری شکل گرفت. برخی دیگر بر این باورند که واقفیان، نخستین غیبت‌نگاران شیعی بوده‌اند.
    آنان، برای توجیه نافرمانی خویش از پیشوایان پس از امام هفتم، قائل به غیبت آن حضرت شدند.
    در این نوشتار، برای پاسخ به گمانه‌های گفته شده، از تمام غیبت‌نگاران پنج قرن نخست هجری (با تفکیک مذاهب ایشان) یاد شده است.
    با یک بررسی‌ تاریخی در می‌یابیم که نخستین غیبت‌نگاران، چه کسانی بودند و بیشترین آثار در این موضوع، در چه سده‌هایی و توسّط اندیشمندان کدام مذهب، شکل گرفت.




    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 07:35
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  2. تشكر

    نرگس منتظر (23-08-2012)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)




    * درآمد
    اعتقاد به منجی و موعود، از مشترکات بسیاری از ادیان آسمانی و مکتب‌های زمینی است. رهبران مذاهب گوناگون، همواره از عنصر امید به آینده، برای تعالی پیروانشان بهره می‌جویند.
    در میان آموزه‌های اختصاصی شیعه، از واژه «غیبت (پوشیده بودن)» و «انتظار»، برای ایجاد امید در میان شیعیان، استفاده شایانی شده است. روایات متعدّدی از پیامبر( و دیگر معصومان)، در این زمینه وارد شده است و تمام غیبت‌نگاران، به این احادیث، توجّه داشته‌اند.
    نعمانی در کتاب خویش، بابی با عنوان «آنچه درباره غیبت امام زمان( از جمیع امامان( رسیده است» (الغیبة، نعمانی: باب دهم).
    شیخ صدوق نیز با تفکیک روایات هر معصوم، در این موضوع، مطلب آورده (کمال الدین و تمام النعمة: ابواب ۲۵ ـ ۳۸) و شیخ طوسی، بابی را با نام: «آنچه از امامان( درباره غیبت امام زمان(عج) رسیده» آورده است (الغیبة، طوسی: ص ۱۶۳ ـ ۱۷۴).
    شیخ صدوق، در باب «ما أخبر به النبی من وقوع الغیبة بالقائم»، هشت حدیث نبوی را با سند متّصل خویش، بیان کرده است. نخستین حدیث این باب را صحابی بزرگوار ایشان، جابر بن عبد الله انصاری روایت کرده است.
    در این حدیث، آمده است: پیامبر خدا فرمود: «مهدی، از فرزندان من است. اسم او، اسم من است و کنیه او، کنیه من. از نظر خَلق و خُلق، شبیه‌ترینِ مردم به من است.
    برای او غیبت و حیرتی است که امّت‌ها در آن، گم‌راه می‌شوند.
    سپس مانند شهاب ثاقب، پیش آید و زمین را پُر از عدل و داد می‌نماید، همان‌گونه که پُر از ظلم و جور شده باشد (کمال الدین و تمام النعمة: ج ۱ ص ۵۳۵).
    اهل ‌بیت(ع) حتّی تعداد غیبت‌های قائم(عج) را نیز به پیروان ویژه خویش، گفته بودند. اسحاق بن عمّار صیرفی می‌گوید:
    از امام صادق شنیدم که می‌فرماید:
    «قائم(عج) دارای دو غیبت است که یکی از آن دو، طولانی و دیگری، کوتاه است.
    در غیبت نخستین، شیعیان خاص، از جایگاه او باخبرند؛ ولی در غیبت دیگر، هیچ کس از جای او آگاه نیست، جز خدمتکاران و یا دوستان خاصّ او که بر دین او هستند (الغیبة، نعمانی: ص ۲۴۴). گفتنی است که شمار این‌گونه احادیث تا پیش از دوران امام باقر(ع) بسیار اندک است؛ امّا شمار احادیث امام صادق و امامان بعدی در موضوع «غیبت»، قابل توجّه است.




    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 07:37
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  5. Top | #3

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)




    * آیا شیعیان عصر حضور، از غیبت، آگاه بودند؟
    در پاسخ به این سؤال، باید گفت که عموم شیعه، از این رخداد، آگاه نبودند؛ چه این که اساساً لزوم غیبت نیز برای شیعیان تا پیش از شهادت امام رضا(ع) قابل درک نبود.
    آموزه‌های اهل‌بیت(ع) نیز در این موضوع، ویژه شیعیان خاص بود؛ چه این که غیبت، یکی از اسرار آل محمّد، تلقّی می‌شد.
    نعمانی، کتاب الغیبة‌ی خود را با باب «ما رُوِی فی صَونِ سرّ آلِ محمد(ص) عمّن لیس من أهله» آغاز می‌کند و معتقد است که فهم مباحث غیبت برای غیر خواص، مشکل است و نباید آن را برای بیگانگان، منتشر ساخت.
    فهم غیبت، حتّی برای خواص شیعه در عصر امام باقر(ع) نیز مشکل می‌نمود.
    در روایتی که کشّی درباره گفتگوی زُراره با امام پنجم گزارش کرده، این مطلب کاملاً دیده می‌شود.
    زراره به امام باقر(ع) می‌گوید: فدایت شوم! به خدا سوگند، در احادیث شیعه مطالبی عجیب‌تر از روایات یهودیان جود دارد؟ امام(ع) از او می‌پرسد: «زراره! کدام حدیث شیعه، این‌چنین است؟».
    او مدّتی به فکر فرو می‌رود و آنچه می‌خواسته که بگوید، فراموشش می‌شود. امام می‌پرسد: «شاید مرادت هفتیه است؟». پاسخ می‌دهد: آری. امام(ع) می‌‌فرماید:
    «زراره! آن را تصدیق کن. هفتیه، حقّ است و انجام خواهد شد» (ر.ک: رجال الکشّی: ج ۱ ص ۳۷۵ ح ۲۶۰).
    مرحوم استرآبادی، در شرح این حدیث می‌نویسد:
    الهفتیة فی هذا الحدیث هی غیبة القائم المنتظر( غیبة طویلة و حیرة تتوجر منها الصدور فی الاستیقان… (همان: حاشیه حدیث).
    از این حدیث، می‌توان دریافت که درک وقوع و چگونگی غیبت، حتّی برای شیعیان عالِم به اسرار و عارف به معارف اهل‌ بیت(ع)، دشوار بوده است.
    در این نوشتار، ابتدا به مطالب عمومی درباره غیبت‌نگاری، گستره زمانی آن، انگیزه‌های آن و محتوای کتاب‌های درباره غیبت خواهیم پرداخت و سپس در سه قسمت اصلی با غیبت‌نگاران اثنا عشریه، شیعه غیر امامیه و اهل سنّت در پنج قرن نخست هجری آشنا خواهیم شد.
    گفتنی است که در این مقاله، اسامی ۵۴ نفر غیبت‌نگارِ مسلمان آمده است.
    از این تعداد، شش نفر واقفی، دو نفر سنّی و بقیه، شیعه امامی هستند. هجده نفر از نویسندگان این مجموعه پیش از غیبت، شانزده نفر در دوران غیبت صغرا، و بیست نفر در دوران غیبت کبرا تا حدود پایان قرن پنجم، به موضوع مهدویت و غیبت پرداخته‌اند.


    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 08:30
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  6. Top | #4

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)




    * غیبت‌نگاری
    بعضی از نویسندگان شیعی یا متمایل به شیعه، کتاب‌هایی را با عناوینی همچون: الغیبة، أخبار المهدی، إثبات الغیبة و کشف الحیرة، أخبار القائم، صاحب الزمان، و الفتن و الملاحم، نوشته‌اند. طبیعی است که نویسندگان و دانشمندان امامیه، بیش از دیگر فرقه‌ها انگیزه نگارش چنین کتاب‌هایی را داشته‌اند، چنان که آمار غیبت‌نگاری در بین شیعیان امامیه نسبت به واقفیه در عصر غیبت صغرا و پیش از آن، چندین برابر است. روایات بی‌شماری در موضوع غیبت، چگونگی و انواع آن، از معصومان(ع) گزارش شده است.
    ابو عبد الله نعمانی که در عصر غیبت صغرا می‌زیسته، پس از بیان بیش از نود روایت فقط در موضوع غیبت، می‌نویسد: این روایت آخر که بیان شد، آخرین روایت از مجموعه روایات غیبتی است که در اختیار من قرار داشت، در حالی که این دسته روایات، بخشی اندک از مجموعه روایات در موضوع غیبت است که مردم، آن را روایت می‌کنند و در اختیارشان هست (غیبت نعمانی: ص ۲۷۵).
    این بیان، نشانگر کثرت روایات مربوط به موضوع غیبت در دستِ مردم آن زمان است.
    افزایش این گونه روایات و اهمّیت این موضوع، سبب شد که دانشمندان و نویسندگان شیعه، برای حفظ آنها کتاب‌هایی را تدوین کنند. بعضی از این کتاب‌ها ده‌ها سال پیش از غیبت امام عصر(عج) نگاشته شده است.
    شیخ صدوق (م ۳۸۱ ق) می‌گوید: ائمّه(ع) از غیبت او قائم(عج) خبر داده و غیبت را برای شیعیانشان توضیح داده‌اند. این مطلب، در روایاتی که از ایشان نقل شده و در رساله‌هایی که از آنها باقی مانده و در کتاب‌هایی که حدود دویست سال پیش از وقوع غیبت باقی مانده، هیچ یک از پیروان امامان از این موضوع، غفلت نکرده و در بسیاری از کتب و روایات و مصنّفات خود، آنها را ذکر کرده‌اند و اینها همان کتبی است که به «اُصول» معروف است و نزد پیروان آل محمّد، از قریب دویست سال پیش از غیبت، به تدریج، تدوین گردیده و محفوظ مانده است و من، اخبار مُسنَدی که درباره غیبت است، از آن اصول، استخراج کرده و در این کتاب آورده‌ام.
    (کمال الدین و تمام النعمة: ترجمه: منصور پهلوان: ج ۱ ص ۳۹ و ۴۰).
    همچنین سید ابن طاووس (م ۶۶۴ ق)، در کشف المَحَجَّة لثمرة المُهجَة، خطاب به فرزندش می‌نویسد:
    غیبت مولای ما، شگفتی موافق و مخالف را برانگیخته است… اگر به کتب شیعه در زمینه غیبت (مانند کتب نعمانی و ابن بابویه و… کتاب‌هایی که در کتاب طرائف [۱]نام برده‌ام)، غ مراجعه کنی، درمی‌یابی که همه آنها یا بیشتر آنها پیش از تولّد مهدی(ع) خبر داده‌اند که او غیبت خواهد کرد (کشف المحجّة لثمرة المهجة: ص ۵۳).
    از مجموع این گونه گزارش‌ها ـ که معمولاً از کسانی است که خود با تألیفات علمی کاملاً آشنا بوده‌اند ـ ، می‌توان نتیجه گرفت که نه تنها بسیاری از کتاب‌های درباره غیبت به دست ما نرسیده است؛ بلکه حتّی تاریخ، در ذکر نام آنها نیز کوتاهی کرده است.


    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 08:31
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  7. Top | #5

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض





    * گستره زمانی غیبت‌نگاری
    دانستیم که غیبت‌نگاری پیش از میلاد امام مهدی(ع) نیز در میان شیعیان، وجود داشته است؛ امّا باید دانست که بخش قابل توجّهی از کتاب‌های مربوط به غیبت که در اواخر قرن دوم نگاشته شده، مربوط به واقفی‌هاست.
    فهرست‌نگاران، هفت کتاب با نام «الغیبة» به واقفی‌ها نسبت داده‌اند. رواج غیبت‌نگاری در میان شیعیان امامیه، بیشتر مربوط به سال‌های پایانی قرن سوم و آغاز قرن چهارم است.
    در این دوران ـ که هم‌زمان با دوره غیبت صغرا و شروع غیبت کبراست ـ ، کتاب‌های متعدّدی با موضوع «الغیبة» نگارش یافت. بعد از این دوران، در قرن پنجم، در میان نگارش‌های حدیثی، غیبت‌نگاری‌های متعدّد به چشم می‌خورد.

    * انگیزه‌های غیبت‌نگاری
    پذیرش غیبت امام در سال‌های ابتدایی دوران غیبت صغرا، برای عموم شیعه چندان مشکل نبود؛ امّا هر چه این دوران به انتها نزدیک‌تر می‌شد، تردیدها و شبهات شیعیان، افزایش می‌یافت.
    نعمانی که در این روزگار (نیمه اوّل سده چهارم) زندگانی کرده، وضعیت فکری و اعتقادی شیعه را چنین توصیف می‌کند: گروه‌هایی را می‌بینیم که به مذهب شیعه، منسوب و به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) وابسته‌اند… امّا متأسفانه می‌بینیم که ایشان، دچار تفرقه و چنددستگی در مذهب شده‌اند و واجبات الهی را سست می‌گیرند و به محرّمات الهی رو آورده‌اند و یا آنها را کوچک می‌شمارند.
    پاره‌ای درباره امام، غلو می‌کنند و بعضی، بسیار کوتاه آمده‌اند و جز اندکی، بقیه آنان، در مورد امام زمانِ خود و ولی امر و حجّت پروردگارشان، به شکّ افتاده و دودل شده‌اند (غیبت نعمانی: ص ۳۰).
    از این کلام نعمانی دانسته می‌شود که در دوران سخت پایان غیبت صغرا، جز اندکی از شیعیان، بقیه در وجود امام عصر، دچار تردید شده بودند. این شُبهات و تردیدها سبب شد که عدّه‌ای از شیعیان از همراهی راه حق، باز بمانند و گروهی نیز به مخالفت با تشیع بپردازند.
    از سوی دیگر، مخالفان شیعه (اهل سنّت) از غیبت امام عصر(عج) و اعتقادات شیعی برای تمسخر و یا ایجاد شبهات، سوء استفاده می‌کردند.
    بروز این‌گونه گرفتاری‌ها برای جامعه شیعی سبب گردید تا دانشمندان شیعه برای پاسداری از کیان مذهب و پاسخ‌گویی به معاندان، به غیبت‌نگاری روی آورند. به نظر می‌رسد نگارش‌هایی که در دوره غیبت صغرا انجام شده، بیشتر با انگیزه حفظ شیعه بوده و نگارش‌های دوران غیبت کبرا و… بویژه عصر شیخ مفید، برای پاسخ‌گویی به معاندان و مخالفان، انجام می‌شده است.
    برای نمونه، انگیزه نعمانی و شیخ صدوق از نگارش کتاب درباره غیبت، رهایی شیعیان از حیرت و شک نسبت به امام عصر(عج) و مکتب شیعه بوده است.
    شیخ صدوق، در مقدّمه کمال الدین خود می‌نویسد:
    انگیزه من در تألیف این کتاب، آن بود که چون آرزویم در زیارت علی‌بن موسی الرضا ـ صلوات الله علیه ـ برآورده شد، به نیشابور برگشتم و در آن جا اقامت گزیدم و دیدم که بیشتر شیعیانی که به نزد من آمد و شد می‌کردند، در امر غیبت حیران‌اند و درباره امام قائم(عج) شبهه دارند و از راه راست، منحرف گشته و به رأی و قیاس، روی آورده‌اند (کمال الدین و تمام النعمة، ترجمه منصور پهلوان: ج ۱ ص ۴).
    امّا شیخ طوسی که در قرن پنجم در بغداد زندگی می‌کرده و رویارو با دانشمندان اهل سنّت بوده است، یکی از انگیزه‌های خود را در دیباچه کتاب الغیبةی خود، «پاسخ‌گویی به شبهات مخالفان و اعتراض‌های معاندان» برمی‌شمارد (ر.ک: الغیبة، طوسی: ص ۲۹).
    همین انگیزه را شیخ مفید و سید مرتضی نیز دنبال می‌کردند، بویژه این که آنان، برای اثبات غیبت و حضور امام عصر، از علم کلام نیز بهره گرفته‌اند و تنها به نقل روایات، بسنده نکرده‌اند.



    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 08:28
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  8. Top | #6

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)



    * محتوای کتاب‌های درباره غیبت
    از بررسی مطالب چند کتاب درباره غیبت (کتاب‌های الغیبة نعمانی، کمال الدین صدوق، الغیبة شیخ طوسی)، که از آن روزگاران باقی مانده است، در می‌یابیم که مؤلّفان این آثار، به بیشتر موضوعاتی پرداخته‌اند که مرتبط با امام عصر(عج) است.
    بعضی از این موضوعات، عبارت‌اند از:
    غیبت امام عصر، تعداد غیبت‌ها، سبب غیبت، علّت طولانی شدن غیبت، علائم پیش از ظهور، هرج و مرج‌ها، کثرت فساد در زمین، موانع ظهور، غیبت‌های پیامبران، نصوص پیامبر و امامان پیشین درباره امام مهدی(عج) و غیبت وی، ذکر توقیعات امام زمان(عج)، اخبار وکیلان و نایبان امام، اسامی معمّرین (کسانی که عمر طولانی داشته‌اند)، انتظار و ثواب آن، نابسامانی وضع شیعه در دوران غیبت، سیره امام مهدی(عج)، مدّعیان دروغین نیابت و… .
    گفتنی است که بسیاری از کتاب‌های مربوط به غیبت‌نگاری، با عنوان «الغیبة» شناخته شده‌اند؛ امّا بعضی از غیبت‌نگاران، از عناوین دیگری استفاده کرده‌اند. بعضی از این عناوین، عبارت‌اند از:«أخبار القائم»، «دلائل خروج القائم»، «مولد القائم»، «أخبار المهدی»، «کتاب صاحب الزمان» و… .
    به نظر می‌رسد کتاب‌هایی که با عناوین «الملاحم»، «الفتن»، «کشف الحیرة» و «أخبار الوکلاء» نگاشته شده‌اند، نیز به بخشی از موضوع غیبت پرداخته‌اند. در این قسمت، سعی خواهیم کرد تا با مشهورترین غیبت‌نگاران در عصر حضور معصومان آشنا شویم.

    ۱٫ عبّاس (/ عبیس) بن هشام ناشری اسدی (م ۲۱۹ یا ۲۲۰ ق).
    وی از اصحاب امام رضا(ع) بوده است. درباره وی گفته‌اند: محدّثی جلیل القدر در میان راویان شیعی بوده که روایات بسیاری را گزارش کرده است (رجال النجاشی: ص ۲۸۰ ش ۷۴۱).
    شیخ طوسی، او را یک بار در شمارِ یاران امام رضا(ع) و بار دیگر او را از کسانی دانسته که از امامان(ع) روایت کرده‌اند (رجال الطوسی: ص ۳۶۲ ش ۵۷ و ص ۴۳۵ ش ۶۸) کتاب الغیبة، یکی از کتاب‌های متعدّدی است که او نوشته است. (رجال النجاشی: ص ۲۸۰ ش ۷۴۱).

    ۲٫ فضل‌بن شاذان نیشابوری.
    وی از امام جواد( روایت نقل کرده (همان‌جا) و در شمارِ یاران امام هادی و امام عسکری علیهما السّلام است (رجال الطوسی: ص ۳۹۰ و ۴۰۱). او از ستارگان درخشان و پیشوایان بزرگ شیعه در عصر خویش بوده است. نجاشی، قدرِ منزلت وی را بسیار فراتر از آن دانسته که به قلم آید (رجال النجاشی: ش ۲۹۷ ـ ۸۰۷).
    فضل بن شاذان، فقیه، متکلّم و نویسنده‌ای بزرگ بوده که توانسته در مدّت عمر با برکتش ۱۸۰ کتاب تألیف کند (همان‌جا). در فهرست آثار علمی او کتاب‌هایی به چشم می‌خورد که می‌توان آنها را در موضوع مهدویت دانست که عبارت‌اند از: القائم، الملاحم، إثبات الرجعة، حدیث الرجعة و الغیبة.
    نجاشی، چهار اثر نخست را نام برده، ولی از کتاب الغیبة‌ او یاد نکرده است.
    احتمال دارد الغیبة، نام دیگر کتاب القائم او باشد. خاتون‌آبادی در کشف الحق ـ که چهل حدیث درباره امام مهدی(ع) آورده است ـ ، احادیثی را از کتاب الغیبة‌ فضل‌بن شاذان، گزارش می‌کند.
    شیخ آقا بزرگ تهرانی، می‌گوید که نسخه خطّی کتاب الغیبة‌ی او، هم‌اینک موجود است (الذریعة: ج ۱۶ ص ۷۸). همچنین در بعضی از روایات کتب اوّلیه، راویان تصریح می‌کنند که: «قال الفضل بن شاذان فی کتاب الغیبة».
    نجاشی، طوسی، کشّی و… همگی او را عادل و ثقه توصیف کرده‌اند؛ امّا با وجود این، دسته‌ای از روایات در مذمّت او وارد شده است که آیت‌الله خویی، به بررسی آنها پرداخته و سپس نتیجه گرفته که این روایات، از جهت سندی و یا از جهت دلالت، خدشه‌پذیرند و نمی‌توانند وثاقت فضل بن شاذان را مخدوش نمایند (ر.ک: معجم رجال الحدیث: ج ۱۳ ص ۲۸۹ ـ ۳۰۲).

    ۳٫ ابراهیم‌بن صالح اَنماطی.
    وی ملقّب به «ابو اسحاق کوفی» و معاصر امامان متأخّر و از اصحاب امام رضا(ع) بوده است. رجالیان، او را توثیق نموده و معتقدند که کتاب‌های متعدّدی داشته که متأسّفانه، در گذر زمان، همگی از بین رفته و تنها نامی از کتاب الغیبة‌ او باقی مانده است. عبید‌الله‌بن احمد بن نهیک، افتخار شاگردی او را داشته و همو کتاب الغیبة را برای دیگران، روایت کرده است.
    گفتنی است نام «ابراهیم بن صالح اَنماطی»، بین سه نفر مشترک است.
    یکی از این سه تن در عصر امام باقر(ع) زندگی می‌کرده و شیخ طوسی و برقی، هر دو، را در شمارِ یاران امام باقر( آورده‌اند. او تنها راوی بوده و هیچ کتابی نداشته است. بعضی از نویسندگان معاصر، گمان کرده‌اند که این سه نفر، متّحد هستند و مدّعی شده‌اند که نخستین کتاب الغیبة در عصر امام باقر( نگاشته شده که این، توهّمی بیش نیست.
    امّا دو نفر دیگر، کسانی هستند که معاصر یکدیگرند و یکی از آن دو واقفی است و عبید الله بن احمد نهیک، از هر دو نفر، روایت کرده است. متّحد بودن یک شاگرد برای دو استادِ همنام، سبب شده تا علاّمه حلّی در خلاصة الأقوال، این دو نفر را یکی بپندارد، حال آن که راوی مشترک داشتن آنها، دلیل بر اتّحاد آنها نیست. (همان: ج ۱ ص ۲۰۴ ش ۱۰۲).
    نجاشی، این دو نفر را در دو مدخل جداگانه، یاد کرده است و آن را که واقفی است، با پسوند «اسدی» از دیگری متمایز ساخت است. به دو نقل نجاشی توجّه کنید: الف. إبراهیم بن صالح الأنماطی یکنّی بأبی إسحاق، کوفی، ثقة، لا بأس به، قال لی أبو العباس أحمد بن علی بن نوح: انقرضت کتبه فلیس أعرف منها إلاّ کتاب الغیبة (رجال النجاشی: ص ۱۵ ش۱۳). ب. إبراهیم بن صالح الأنماطی الأسدی، ثقة روی عن أبی الحسن وقف. له کتاب یرویه (همان: ص ۲۴ ش ۳۷).
    از سوی دیگر، نجاشی و برقی (رجال البرقی: ص ۵۱)، هر دو، اَنماطی اسدی را در شمار یاران امام کاظم(ع) می‌دانند و این با آنچه در رجال الطوسی آمده، منافات دارد؛ چرا که شیخ طوسی، إبراهیم بن صالح انماطی را در شمار یاران امام رضا(ع) می‌آورد.
    از مجموع این قرائن، آیة الله خویی به این نتیجه رسیده که این نام، بین دو تن که هم‌عصر بوده‌اند، مشترک است و آن که نویسنده کتاب الغیبة است، در شمارِ یاران امام رضا( و امامیه است و آن دیگری، واقفی است (معجم رجال الحدیث: ج ۱ ص ۲۰۴ ش ۱۰۲).

    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 08:33
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


  9. Top | #7

    عنوان کاربر
    كاربر ويژه
    تاریخ عضویت
    November 2010
    شماره عضویت
    873
    نوشته
    4,037
    تشکر
    9,324
    مورد تشکر
    9,396 در 3,226
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض مشهورترین غیبت‌نگاران عصر حضور معصومان (ع)



    ۴٫ علی‌بن الحسن‌بن فضّال.
    وی فَطَحی‌مذهب و از اصحاب امام هادی و امام عسکری(ع) بوده است (رجال الطوسی: ص ۳۸۹ و ۴۰۰). وی ساکن کوفه و وی حدیث‌شناسی فقیه و از عالمان سرشناس آن دیار بوده است (رجال النجاشی: ص ۲۵۷ ش ۶۷۶). او را افقه و افضلِ علمای امامیه در کوفه گفته‌اند (رجال الکشّی: ص ۵۳۰).
    رجال‌نویسان مشهور، او را توثیق کرده‌اند و معمولاً بر روایات او اعتماد نموده‌اند (خلاصة الأقوال: ص ۹۳). ابن فضّال، کتاب‌های بسیاری نوشته است که البتّه بعضی از آنها برگرفته از اعتقاد مکتبی اوست؛ مانند: کتاب إثبات الإمامة‌ عبدالله.
    از سوی دیگر، باید دانست که فَطَحی‌ها هر چند قائل به امامت عبدالله‌بن جعفر پس از امام صادق(ع) و پیش از امام کاظم(ع) هستند؛ امّا در امامت امام مهدی(عج) هیچ تردیدی ندارند. علی‌بن الحسن، آثاری با عناوین الملاحم و الغیبة (رجال النجاشی: ص ۲۷۰ ش ۷۰۸) در اثبات غیبت امام زمان(عج) تألیف کرده است.
    گفتنی است که روایاتی منسوب به امام زمان(عج) علیه خاندان نبی فضّال موجود است که آیت‌الله خویی، سند این گونه روایات را مخدوش و ضعیف می‌داند (معجم رجال الحدیث: ج ۱ ص ۶۷).

    ۵٫ علی‌بن مهزیار اهوازی.
    وی از راویان امام رضا و امام جواد( و وکیل امام جواد و امام هادی(ع) بوده است. پدر او مهزیار (و گفته شده که خود او) در ابتدا مسیحی بوده و سپس، مسلمان و شیعه شده است. اعتقاداتش صحیح و روایتش، توثیق شده است (رجال النجاشی: ص ۲۵۳ ش ۶۶۴).
    او مانند استادش حسین بن سعید اهوازی، سی کتاب در سی موضوع نگاشت. اضافه بر این تعداد، چندین کتاب دیگر نیز تألیف کرد. در کارنامه علمی او، این عناوین دیده می‌شوند: القائم و الملاحم.

    ۶٫ محمّد‌بن حسن‌بن جمهور.
    وی معروف به «محمّد بن جمهور» و از اصحاب امام کاظم (رجال البرقی: ص ۵) و امام رضا بوده است (رجال الطوسی: ص ۳۸۷ ش ۱۷). وی از اهالی بصره است. رجال‌نویسان، او را با عبارات مختلف، تضعیف کرده‌اند: «غال، فاسد الحدیث، یکتب حدیثه» (رجال ابن الغضائری: ج ۵؛ مجمع الرجال: ص ۱۸۴)، «ضعیف فی الحدیث فاسد المذهب» (رجال النجاشی: ص ۳۳۷ ش ۹۰۱) «لا یلتفت إلی حدیثه و لا یعتمد علی ما یرویه» (خلاصة الأقوال: ص ۳۹۵ ش ۱۸).
    میان نویسندگان متقدّم، ابن قولویه به او اعتماد کرده است و احادیث وی را در کامل الزیارات، نقل نموده است. این اقدام او سبب شده است که آیت‌الله خویی بگوید: اگر چه او مذهب باطلی داشته است، امّا فردی ثقه است؛ چرا که ابن قولویه او را توثیق نموده است. نهایت مطلبی که می‌توان گفت این که به خاطر غلو و تخلیط، روایات وی ضعیف است (معجم رجال الحدیث: ج ۱۶ ص ۱۹۱).
    محمّد‌بن جمهور، سه کتاب در موضوع مهدویت نگاشته است: الملاحم (الفهرست: ص ۶۲۶ ش ۲۲۳) و الفتن (معالم العلماء: ص ۶۸۹ ش ۱۳۸)، صاحب الزمان و وقت خروج القائم (الفهرست: ص ۲۲۳ ش ۶۲۶).

    ۷٫ عباد‌ بن یعقوب رواجنی.
    شیخ طوسی و ابن شهر آشوب، او را عامی‌مذهب دانسته‌اند (الفهرست: ص ۱۹۲ ش ۵۴۰، معالم العلماء: ص ۱۲۳ ش ۶۸۹). او کتابی دارد به نام أخبار المهدی.
    در میان راویان هم‌طبقه او، شخصیتی با نام «ابو سعید عباد عصفری» وجود دارد. ظاهر کلام شیخ طوسی این است که این دو با یکدیگر مغایرند؛ امّا نجاشی از قول حسین بن عبید الله و او به نقل از علمای شیعه نقل می‌کند که عباد عصفری، همان عباد بن یعقوب است.
    در معجم رجال الحدیث (ج ۹ ص ۲۱۹ ش ۶۱۴۷) آمده است: بعید نیست این گونه نقل نجاشی، اعتراضی به کلام طوسی در الفهرست باشد. (معجم رجال الحدیث: (ج ۹ ص ۲۱۹ ش۶۱۴۷) همچنین محدّث نوری بر این باور است که رواجنی و عصفری، عناوین یک نفر است و احادیث باقی مانده از ایشان، نشان از تعصّب شیعی و دوازده امامی بودن او دارد. (همان، ج ۱۰ ص ۲۳۷).
    آیت‌الله خویی، پس از بررسی‌های گوناگون می‌گوید که در هر صورت، وی، ثقه و مورد تأیید است (همان‌جا).

    ۸٫ عبدالله‌بن جعفر حِمَیری.
    وی از یاران امام رضا، امام هادی و امام عسکری(ع) بوده است (رجال الطوسی: ص ۳۸۹ ش ۴۰۰؛ رجال البرقی: ص ۶۰). او از دانشمندان موثّق و بزرگ شهر قم بود که در حدود سال ۲۹۰ ق، به کوفه رفت (رجال النجاشی: ص ۱۴۷ ش ۳۸۰). حمیری، کتاب‌های متعدّد نگاشته که آثار مرتبط با این نوشتار وی عبارت‌اند از:
    الغیبة، المسائل و التوقیعات، مسائله عن محمّد بن عثمان العمری، الفترة و الحیرة، و قرب الإسناد إلی صاحب الأمر.
    گفتنی است در ذکر اسامی کتاب‌های وی، رجالیان اختلافات اندکی در اسامی کتاب‌ها با یکدیگر دارند.

    ۹٫ حنظلة‌بن زکریا تمیمی.
    وی معروف به «ابو الحسن قزوینی» بوده است. شیخ طوسی، نام او را در باب: «من لم یرو عن واحد من الأئمة(» آورده و گفته است که: «روی عنه التلّعکبری (م ۳۸۵ ق) و له منه إجازة» (رجال الطوسی: ص ۴۲۳ ش ۳۰). البتّه شیخ طوسی، روایتی را در کتاب الغیبة‌ی خود از تلّعُکبری نقل می‌کند که در این روایت، تلّعکبری با دو واسطه، از حنظلة بن زکریا، نقل حدیث کرده است. (الغیبة، طوسی: ص ۹۸ ش ۱۳۴) کتاب الغیبة، تنها نگارش اوست.

    ۱۰٫ ابراهیم‌بن اسحاق احمری نهاوندی (زنده در ۲۶۹ ق).
    او هم‌طبقه ابراهیم بن هاشم است و علی بن ابراهیم، از او روایت نقل کرده است. شیخ طوسی، نام او را در باب: «من لا یرو عنهم» آورده است (رجال الطوسی: ص ۳۶۴ ش ۷۵). نجاشی، شیخ طوسی و ابن غضائری، اعتقادات او و روایاتش را ضعیف دانسته‌اند (رجال النجاشی: ص ۱۹ ش ۲۱؛ الفهرست: ص ۱۶ ش ۹). کتاب الغیبة، یکی از آثار علمی اوست.

    ۱۱٫ معلّی‌بن محمّد بصری.
    وی از راویان دوران امامان متأخّر( است. معلّی با یک واسطه (علی بن رباط)، از امام رضا(ع) حدیث نقل می‌کند (کمال الدین و تمام النعمة: ص ۳۹) و برقی (م ۲۷۴ یا ۲۸۰ق) هم با یک یا دو واسطه، از معلّی روایت نقل می‌کند. نجاشی، او را «مضطرب الحدیث و المذهب» می‌داند. او کتاب‌های متعدّدی نگاشته است که سیرة القائم(عج) از آن جمله است. (رجال النجاشی: ص ۳۸۱ ش ۱۰۳۵).

    پی‌نوشت‌:
    ۱٫ در کتاب طرائف، اسامی کتاب‌های مشهور اهل سنّت و چند کتاب شیعی در فصل «بشارة المصطفی» (ص ۱۷۵ ـ ۱۹۰) آمده است.
    نویسنده: حجت‌الاسلام والمسلمین مهدی غلامعلی


    ویرایش توسط نرگس منتظر : 23-08-2012 در ساعت 08:34
    امضاء
    او منتظر ماست تا شرایط را برای ظهورش مهیا کنیم

    هر یک از ما در قبال خون هر مظلومی که در جهان بر زمین میریزد مسوولیم


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi