نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: (¯`''•.★(¯`''•.☆ فقط یک نگاه تو کافیست تا ..... ☆.•''´¯)★.•''´¯)

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    gol (¯`''•.★(¯`''•.☆ فقط یک نگاه تو کافیست تا ..... ☆.•''´¯)★.•''´¯)






    یک نظر ولایی آقا امام زمان عجل الله تعالی ظهوره

    آيت الله بهجت از علامه ميرجهاني نقل مي‌فرمايند: من در خدمت آميرزا ابوالحسن اصفهاني بودم ، براي ايشان پاكت نامه‌اي آوردند كه در آن دو برگه قرار داشت كه روي آنها 16 بيت شعر نوشته شده بود، شعري از شاعري سنّي مذهب كه آن را در رَد مهدويت سروده بود و اعتقاد به امام زمان به طور كامل به استهزاء گرفته بود.

    نامه را يكي از علماي اهل تسنن يمن به نام بحرالعلوم( نه آن بحر العلوم معروف شيعه )فرستاده بود، و نوشته بود شما شيعيان دليلتان براي قبول مهدويت چيست؟

    آسيد ابوالحسن اصفهاني نامه را خواندند و گفتند: براي او در جواب بنويسيد كه به نجف بيايد تا امام زمان (ع) را به او نشان دهم.

    پس از دو ماه آقاي بحرالعلوم يمني سنّي خدمت آقا سيد ابوالحسن آمد. سپس ايشان به همراه خادمشان و آقاي بحرالعلوم سنّي و پسر بحر العلوم به وادي السلام رفتند و سر چاهي ايستادند و وضو گرفتند.

    آقا سيد ابوالحسن به مقام امام زمان (ع) رفتند آن سه نفر ديگر بيرون ايستادند، آقا سيد ابوالحسن شروع كردند به حرف زدن، چند دقيقه گذشت، سپس گفتند: آقاي بحرالعلوم وارد شويد. به مجرد اينكه آقاي بحرالعلوم سنّي مي‌خواست به داخل برود پسرش هم با او همراه شد. آقا سيد ابوالحسن از داخل صدا ‌زدند پسرتان داخل نشود، فقط خودتان بياييد.

    پسر آن آقاي بحرالعلوم مي‌گويد: مدت طولاني صداي حرف مي‌ شنيدم ناگهان نوري ديديم كه مثل خورشيد همه جا را روشن كرد، و بعد صداي ناله پدرم به گوش رسيد كه فرياد زد.

    مرحوم آقا سيد ابوالحسن آمدند پسر بحر العلوم را صدا زدند وگفتند:‌ پدرت حالش بهم خورده بيا كمكش كن.

    مي‌گويد: سراغ پدرم رفتم ، بعد از مدتي به هوش آمد و خطاب به آقا سيد ابوالحسن گفت: يابن رسول الله، يابن رسول الله، التوبه التوبه التوبه، طريقه شيعه شدن را به من ياد بده مي‌‌خواهم شيعه بشوم.

    بحرالعلوم يمني شيعه مي‌شود و از آنجا كه مُفتي اهل تسنن بوده تعداد زيادي بعد از تشيع او، شيعه مي‌شوند.




    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    مديرکل سايت
    تاریخ عضویت
    August 2009
    شماره عضویت
    13
    نوشته
    102,787
    صلوات
    31803
    دلنوشته
    76
    صلی الله علیک یا مولاتنا یا زینب کبری علیها السلام
    تشکر
    78,468
    مورد تشکر
    204,199 در 63,577
    وبلاگ
    208
    دریافت
    9
    آپلود
    102

    پیش فرض








    يا صاحب الزمان

    اي مولاي مهرباني كه به سنيّ بي‌اعتقاد به خود، اجازه ملاقات مي‌ دهي ! عمري است كه در طلب ديدنت ناليديم و تمّنا كرديم كه :

    « اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَة»


    منت گذار و چشمهاي آلوده ما را به ديدار جمال نورانيت روشن فرما.

    اگر كارهايمان در اوج آسايش و آساني انجام مي‌ شود و هيچ وظيفه و مسئوليتي در نظرمان سخت نمي‌آيد، معلوم است خود را به حضرت سپرده‌ايم و او سيرمان مي‌ دهد.

    زيارت آل ياسين از لِسان مبارك امام زمان (عج) نقل شده است. امام عصر (ع) دراين زيارت به ما مي‌آموزند كه چگونه با حضرت سخن بگوئيم.

    آيت الله بهجت مي‌ فرمايند: « فقط منتظر ظهور عام نباشيد و ظهور خاص را هم براي خود طلب كنيد.»

    اگر تصور ما در مورد امام زمان اين است كه حضرت به ما بي‌توجه هستند نهايت بي‌انصافي است. زيرا ولي عصر (ع) در توقيعشان به شيخ مفيد مي‌ فرمايند:

    « إِنَّا غَيْرُ مُهْمِلِينَ لِمُرَاعَاتِكُم ْ وَ لَا نَاسِينَ لِذِكْرِكُم‏‏»

    ما هيچ گاه نگاه چوپاني‌‌ مان را از شما بر نمي‌ داريم و هيچ گاه رهايتان نمي‌ كنيم، ما شما را فراموش نمي‌ كنيم.








    امضاء





    *******************************

    سکوت
    خطرناک تر از حرفهای نیشداراست
    کسی که
    سکوت می کند روزی حرفهایش را
    سرنوشت به تلخی به شما خواهد گفت

    *******************************
    و قسم به حقارتِ واژه و شکوه سکوت،
    که گاهی شرح حال آدمی ممکن نیست...

    *******************************





اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi