هدایت و رهبری گاهی به صورت «فردسازی» و گاهی به صورت «جامعه سازی» انجام می گیرد و در صورت فردسازی هرگز لزومی ندارد همه افراد، ولیّ الله را بشناسند و یا پیوسته عموم را رهبری کند، بلکه در شرایط خاصی که «جامعه سازی» مقدور نباشد، باید به «فردسازی» بپردازد. با غیبت ولیّ، مقام ولایت از او سلب نمی شود. در نتیجه وظیفه امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) در دوران غیبت مانند وظیفه اولیا و رهبران گذشته است. امام در حال اختفا در امور زندگی دنیوی و دینی مردم تصرّفاتی دارد، با افراد شایسته و لایق در حال تماس بوده و به فردسازی و تربیت شخصیت ها اشتغال دارد. آیا با داشتن چنین وظایفی باز جا دارد که بگوییم فایده وجود این ولیّ زمان چیست؟ خدای تعالی می فرماید: (و جعلناهم ائمة یهدون بامرنا...)؛ «آنان را پیشوایان قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می کنند».
این آیه نه تنها می رساند که هدایت آنان به فرمان خداست بلکه می رساند که شیوه هدایت آنها نیز به فرمان الهی است. گاهی اراده و مشیت خدا بر آن تعلّق می گیرد که آنان در حال اختفا به هدایت اشتغال ورزند. و گاهی مصالح ایجاب می کند که از پس پرد غیبت برون آیند، شیوه هدایت جمعی را پیش گیرند، در هر حال، همه هدایت ها و همه شیوه های هدایت آنان به فرمان خداوند متعال صورت می گیرد.
منابع:
قائم آل محّمد(صلّی الله علیه و آله) نجات بخش انسان ها، ذکر الله احمدی کرمانشاهی.
فلسفه غیبت در منابع کلام شیعی، چشم به راه مهدی،شماره 30،ص 403.
موعود قائم، انتظار فرج، علل غیبت، محمد رسول دریایی.
فلسفه غیبت، کعبه مقصود، ویژه نامه نیمه شعبان،1417، شماره 1916،ص 56.
فلسفه و آثار غیبت در روایات، سومین اجلاس دوسالانه ابعاد وجودی حضرت مهدی، شماره 112.
سایت حرف آخر