صفحه 1 از 6 12345 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 56

موضوع: درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور




    القرآن عهد الله الی خلقه

    خوشوقتم که در این تاپیک با هم ملاقاتی داریم. اینک میخواهم درمان دردها را بنگارم وشما را با قرآن،این داروی تمام دردها سرگرم سازم در حدیثی خواندم:القرآن دواء یعنی قرآن داروست وبه راستی قرائت قرآن را برای دوای دردهایم به کار بردم ونتایج خوب آنرا دیدم...

    ویرایش توسط خادمه زینب کبری(س) : 05-07-2010 در ساعت 15:26
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  2. تشكرها 7

    HASSAN (17-07-2010), parsa (15-05-2010), نوای عشق (17-05-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    فضیلت سوره مبارکه نور
    1_از ابن مسکان روایت شده که امام صادق علیه السلام فرمودند: مال وناموس خود را با خواندن سوره نور در پناه دارید (محفوظ بدارید) ونیز زنهای خیش را بدان مستور و محفوظ دارید زیرا هر کس به قرائت این سوره در هر روز یا هرشب مداومت کند هیچ یک از افراد خانواده اش به عمل منافی عفت هرگز دچار نشوند تا از دنیا برود وچون از دنیا رفت 70 هزار فرشته تا کنار قبر اورا مشایعت وبدرقه کنند وهمه برای او دعا وطلب آمرزش کنند تا اورا میان قبر وارد سازند.

    2-رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمودند: کسی که سوره نور را بخواند خداوند به اندازه اجر همه مومنین گذشته وآینده ده حسنه به او می دهد.
    حاکم ابو عبدالله در صحیح خود از عایشه نقل می کند که نبی مکرم اسلام محمد مصطفی صلی الله علیه وآله فرمودند : زنانتان را در غرفه ها(طبقه های بلند ساختمان) ننشانید بلکه ریسندگی وسوره نور را به آنها یاد دهید.

    هر کس سوره نور را بنویسدودر شب آن را زیر سر نهد هرگز درآن شب محتلم نشود.
    اگر آیه نور(آیه 35 سوره نور) را بنویسند وبشویند واز آن آب در چشم کشند تاریکی وضعف او برود


    .



    ویرایش توسط خادمه زینب کبری(س) : 07-05-2010 در ساعت 20:22
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  5. تشكرها 4

    HASSAN (17-07-2010), نوای عشق (17-05-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور



    آیه 1
    سُورَةٌ أَنزَلْنَهَا وَفَرَضْنَهَا وَأَنزَلْنَا فِيهَآ ءَايَتٍ بَيِّنَتٍ لَّعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ‏

    ترجمه

    (اين) سوره‏اى است كه آن را نازل كرديم و (عمل به) آن را واجب نموديم و در آن آياتى روشن فرستاديم. باشد تا شما متذكّر شويد.

    نکته
    كلمه‏ ى «سوره» يك نام‏گذارى از طرف خداوند براى يك مجموعه آيات از قرآن كريم است. «سورة... انزلنا فيها آيات»

    پیام
    1-احكام، به دستور خداوند واجب شده است. «فرضناها»
    2- قرآن، قانون الزامى و اجرايى دين است. «فرضناها»
    3- آيات قرآن، روشن وقابل فهم است. «فيها آيات بينات» (گرچه درك قسمتى از آيات نيازمند تحقيق وتفسير است)
    4- انسان به پند و تذكّر نيازمند است. «لعلّكم تذكّرون»
    5 - اصول معارف قرآن در فطرت انسان ريشه دارد و با تذكّر، پرده‏ى غفلت برداشته مى‏شود. «تذكّرون»

    توضیحات
    سيماى سوره‏ ى نور
    اين سوره شصت و چهار آيه دارد و در مدينه نازل شده است.
    علّت نام‏گذارى اين سوره به «نور»، آيه‏ى سى‏وپنج آن است كه خداوند را به عنوانِ نور آسمان‏ها و زمين معرّفى مى‏كند.
    از آنجا كه در اين سوره سفارش‏هاى بسيار در مورد رعايت عفّت و پاكدامنى صورت گرفته، در روايات نسبت به فراگيرى و قرائت اين سوره توسط زنان، تأكيد شده است.
    احكام مجازات مردان و زنان زناكار و كسانى كه به زنان پاكدامن تهمت زنا بزنند، همچنين ماجراى معروفِ «اِفك»، حكم حجاب و رعايت پاكدامنى براى جلوگيرى از انحرافات، ديگر موضوعاتى است كه اين سوره به آنها مى‏پردازد.



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  7. تشكرها 4

    HASSAN (17-07-2010), نوای عشق (17-05-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  8. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    آیه 2

    اَلزَّانِيَةُ وَالزَّانِى فَاجْلِدُواْ كُلَّ وَحِدٍ مِّنْهُمَا مِاْئَةَ جَلْدَةٍ وَلَا تَأْخُذْكُم بِهِمَا رَأْفَةٌ فِى دِينِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْأَخِرِ وَ لْيَشْهَدْ عَذَابَهُمَا طَآئِفَةٌ مِّنَ الْمُؤْمِنِينَ‏

    ترجمه
    هر يك از زن و مرد زناكار را صد تازيانه بزنيد. و اگر به خدا و روز قيامت ايمان داريد در اجراى دين خدا نسبت به آن دو گرفتار دلسوزى نشويد و بايد هنگام كيفر آن دو، گروهى از مؤمنين حاضر و ناظر باشند.

    نکته ها
    احكام زنا بر اساس شرايط افراد متفاوت مى‏شود، در اين آيه فقط به يك صورت اشاره شده كه اگر مرد يا زن مجردى زنا كند، صد تازيانه مى‏خورد، ولى اگر كسى با داشتن همسر و دسترسى به او، مرتكب زنا شود، رجم و سنگسار مى‏گردد.
    مفاسد زنا در قرآن و روايات‏
    قرآن، زنا را كارى زشت مى‏داند و از نزديك شدن به آن نهى مى‏كند. «ولاتقربوا الزّنا»(1) ترك زنا را نشانه‏ى بندگان راستين خداوند مى‏شمرد. «و عباد الرّحمن... لايزنون»(2) و دورى از اين گناه را شرط بيعت با پيامبر مى‏داند. «اذا جائك ... و لا يزنين»(3)
    برخى از مفاسد اجتماعى زنا، در يكى از سخنان حضرت رضا عليه السلام چنين عنوان شده است:
    1- ارتكاب قتل به واسطه‏ى سقط جنين.
    2- بر هم خوردن نظام خانوادگى و خويشاوندى.
    3- ترك تربيت فرزندان.
    4- از بين رفتن موازين ارث.(4)
    * حضرت على عليه السلام ترك زنا را مايه‏ى استحكام خانواده وترك هم‏جنس‏بازى را عامل حفظ نسل مى‏داند.(5)
    * پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله فرمود: زنا داراى زيان‏هاى دنيوى و اُخروى است:
    امّا در دنيا: از بين رفتن نورانيّت و زيبايى انسان، مرگ زودرس و قطع روزى.
    امّا در آخرت: درماندگى، هنگام حساب قيامت؛ غضب الهى و جهنّم هميشگى.(6)
    * از پيامبر صلى الله عليه وآله نقل شده است: هر گاه زنا زياد شود، مرگ ناگهانى هم زياد مى‏شود.(7)
    * زنا نكنيد، تا همسران شما نيز به زنا آلوده نشوند. آن گونه كه با ديگران رفتار كنيد، با شما رفتار خواهد شد.(8)
    از مكافات عمل غافل مشو
    گندم از گندم برويد جو ز جو
    * چهار چيز است كه هر يك از آنها در هر خانه‏اى باشد، آن خانه، ويرانه است و بركت ندارد: 1- خيانت. 2- دزدى. 3- شرابخوارى. 4- زنا.(9)
    * زنا، از بزرگ‏ترين گناهان كبيره است.(10)
    * امام صادق‏عليه السلام فرمود: هر گاه مردم مرتكب چهار گناه شوند، به چهار بلا گرفتار شوند:
    1- زمانى كه زنا رواج يابد، زلزله خواهد آمد.
    2- هر گاه مردم زكات نپردازند، چهار پايان به هلاكت مى‏رسند.
    3- هرگاه قضاوت مسئولان قضايى، ظالمانه باشد، باران نخواهد باريد.
    4- زمانى كه پيمان شكنى رواج يابد، مشركان بر مسلمانان غلبه خواهند كرد.(11)
    1) اسراء، 32.
    2) فرقان، 63 - 68.
    3) ممتحنه، 12.
    4) بحار، ج 79، ص 24.
    5) نهج‏البلاغه، حكمت 252.
    6) بحار، ج 77، ص 58.
    7) بحار، ج‏73، ص‏372.
    8) بحار، ج 76، ص‏27.
    9) بحار، ج‏76، ص 19.
    10) بحار، ج‏76، ص 19.
    11) بحار، ج‏76، ص 21.

    پیام ها
    1- آزادى جنسى و روابط نامشروع، در اسلام ممنوع است. «الزّانية... فاجلدوا...»
    2- نقش زنان در ايجاد روابط نامشروع و فراهم آوردن مقدّمات آن، از مردان بيشتر است، به همين دليل كلمه زانيه قبل از كلمه زانى آمده است. «الزّانية و الزّانى» بر خلاف دزدى كه نقش مردان بيشتر است و لذا كلمه سارق، بر سارقه مقدم شده است. «السّارق و السّارقة»(12)
    3- تنبيه‏بدنى زانى، براى تأديب او وحفظ عفت عمومى لازم است. «فاجلدوا»
    4- در روابط نامشروع هر دو طرف به يك ميزان تنبيه مى‏شوند. (مگر در مواردى كه حكم خاصى دارد) «كل واحد»
    5 - حدود كيفر بايد از طرف خداوند معين شود. «مأة جلدة»
    6- در مجازات مجرمان، ترحم و تحت تأثير عواطف قرار گرفتن، روا نيست. «لا تأخذكم بهما رأفة»
    7- محبّت و رأفت بايد در مدار شرع باشد. «لا تأخذكم بهما رأفة»
    8 - دين، تنها نماز و روزه نيست؛ اجراى حدود الهى نيز از دين است. «فى دين اللّه»
    9- صلابت و قاطعيّت در اجراى حدود الهى، در سايه‏ى ايمان به مبدأ و معاد به دست مى‏آيد. «اِن كنتم تومنون بالله واليوم الآخر»
    10- مجازات مجرم، بايد مايه عبرت ديگران شود. «و ليشهد عذابهما»
    11- زناكار، علاوه بر شكنجه‏ى جسمى، از نظر روحى نيز بايد زجر ببيند. «وليشهد عذابهما طائفة...»
    12- در مراسم اجراى حدّ الهى، گروهى از مؤمنان حضور داشته باشند. «من المؤمنين»
    12) مائده، 38.


    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  9. تشكرها 4

    HASSAN (17-07-2010), نوای عشق (17-05-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  10. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    آیه 3

    اَلزَّانِى لَا يَنكِحُ إِلَّا زَانِيَةً أَوْ مُشْرِكَةً وَالزَّانِيَةُ لَا يَنكِحُهَآ إِلَّا زَانٍ أَوْ مُشْرِكٌ وَحُرِّمَ ذَلِكَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ

    ترجمه
    مرد زناكار، جز با زن زناكار يا مشرك ازدواج نكند. و زن زناكار جز مرد زناكار يا مشرك را به همسرى نگيرد. واين زناشويى بر مؤمنان حرام است.

    نکته ها
    اين آيه، حال و هواى آيه‏ى «الخبيثات للخبيثين والخبيثون للخبيثات» را دارد كه در آيه 26 همين سوره مى‏آيد و بيانگر اين اصل است كه: كبوتر با كبوتر، باز با باز.
    در اين آيه، زناكار در كنار مشرك قرار گرفته است. «زانية او مشركة»
    علاوه بر تنبيه جسمى و اجتماعى، بايد محدويّت‏هاى ديگرى نيز براى زناكار باشد.
    در روايات آمده است كه حكم اين آيه در باره‏ى كسانى است كه به زنا شهرت دارند. و اگر زناكارى توبه كرد مى‏تواند مانند ديگران با فرد دلخواهش ازدواج كند.(13)
    امام باقرعليه السلام فرمود: در اين آيه، خداوند زناكار را در برابر مؤمن قرار داده و اين نشان مى‏دهد كه زناكار در هنگام زنا مؤمن نيست.(14)
    13) تفسير الميزان ؛ كافى، ج‏5، ص‏354.
    14) كافى، ج‏2، ص‏32.

    پیام ها
    1- در ازدواج، كفو بودن، يعنى همسان و هم‏شأن بودن همسران، يك اصل است. زيرا زنان و مردان ناپاك، لايق همسران پاك نيستند. «الزّانى لا ينكح الاّ زانيه»
    2- افراد فاسد، در جامعه اسلامى از برخى حقوق محرومند. «لا ينكح الاّ زانية»
    3- مردان و زنان مؤمن، بايد همسران پاك و پاكدامن انتخاب كنند. «حرّم ذلك على المؤمنين»



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  11. تشكرها 4

    HASSAN (17-07-2010), نوای عشق (17-05-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  12. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    آیه 4
    وَالَّذِينَ يَرْمُونَ الْمُحْصَنَتِ ثُمَّ لَمْ يَأْتُواْ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ فَاجْلِدُوهُمْ ثَمَنِينَ جَلْدَةً وَلَا تَقْبَلُواْ لَهُمْ شَهَدَةً أَبَداً وَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَسِقُونَ

    ترجمه
    و كسانى كه نسبت زنا به زنان پاكدامن وشوهردار مى‏دهند و چهار شاهد نمى‏آورند، پس هشتاد تازيانه به آنان بزنيد و گواهى آنان را هرگز نپذيريد كه آنان همان افراد فاسقند.

    نکته ها
    گرچه در آيات قبل، سخن از كيفر زناكاران به ميان آمد، اما اثبات زنا، امرى آسان و سهل نيست، بلكه بايد چهار نفر عادل به تحقق آن گواهى دهند و اگر كمتر از چهار نفر در دادگاه حاضر شوند، هر كدام هشتاد ضربه شلاق مى‏خورند.
    از امام صادق عليه السلام پرسيدند: چرا براى اثبات قتل دو شاهد لازم است، ولى براى اثبات زنا چهار شاهد؟ حضرت فرمود: با ثابت شدن قتل، يك نفر به كيفر مى‏رسد، امّا با اثبات زنا، دو نفر (زن و مرد زناكار).(15)
    در ميان تهمت‏هاى گوناگون، تهمت زنا حدّ و قانون معين دارد و قرآن با صراحت بر آن تكيه كرده است. «ثمانين جلدة»
    تهمت به قدرى مهم است كه در مجازات مجرم، فاصله‏ى تهمت زنا با خود زنا بيست ضربه شلاق است. «مأة جلدة - ثمانين جلدة»
    كسى كه به ديگران تهمت زنا بزند، شهادت و گواهى‏اش اعتبار ندارد. «لاتقبلوا لهم شهادة»
    15) تفسير كنزالدقائق.

    پیام ها

    1- تهمت، به منزله‏ى پرتاب تير وهجوم به آبروى مردم است. «يرمون»
    2- تهمت زدن به زنان همسردار و پاكدامن، كيفر سخت‏ترى دارد. «المحصنات»
    3- دفاع از حريم زنان پاكدامن واجب است. «يرمون المحصنات... فاجلدوهم»
    4- براى حفظ آبروى مردم، گاهى افراد متعدّد شلاق مى‏خورند. «فاجلدوهم»
    5 - تهمت، هم عقوبت بدنى دارد، «فاجلدوهم» هم اجتماعى، «لا تقبلوا لهم شهادة ابدا» و هم اخروى. «اولئك هم الفاسقون»
    6- در فسق كسانى كه به زنان پاكدامن تهمت مى‏زنند، شك نكنيد. «هم الفاسقون»
    7- شرط گواه شدن، عدالت است وگواهى فاسق قبول نيست. «لا تقبلوا لهم شهادة... هم الفاسقون»



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  13. تشكرها 3

    HASSAN (17-07-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  14. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    آیه 5
    إِلَّا الَّذِينَ تَابُواْ مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

    ترجمه
    مگر كسانى كه پس از آن (تهمت زدن) توبه كنند و در مقام اصلاح و جبران برآيند، كه قطعاً خداوند آمرزنده و مهربان است.

    نکته ها
    در حديث مى‏خوانيم: توبه كسى كه آبروى زنان پاكدامن را برده، اين است كه در محضر مردم گفته خود را تكذيب نمايد.(16)
    16) كافى، ج‏7، ص‏241.

    پیام ها
    1- توبه، سبب تجديد حيات دينى و اجتماعى است. «الاّ الّذين تابوا... واصلحوا»
    2- در دين الهى، حتّى گنهكاران به بن بست نمى‏رسند. «الاّ الّذين تابوا»
    3- توبه، بايد با اصلاح و جبران اشتباه و عمل نيك همراه باشد. «تابوا... واصلحوا»
    4- نااميدى از مغفرت و رحمت الهى، بى‏جاست. «اِنّ اللّه غفور رحيم»
    5 - باز بودن راه توبه براى همه، نشانه‏ى رحمت الهى است. «رحيم»



    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  15. تشكرها 4

    HASSAN (17-07-2010), نوای عشق (17-05-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  16. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور


    آی
    ه 6
    وَالَّذِينَ يَرْمُونَ أَزْوَاجَهُمْ وَ لَمْ يَكُن لَّهُمْ شُهَدَآءُ إِلَّا أَنفُسُهُمْ فَشَهَادَةُ أَحَدِهِمْ أَرْبَعُ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الصَّادِقِينَ‏
    آیه 7
    وَ الْخَامِسَةُ أَنَّ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَيْهِ إِن كَانَ مِنَ الْكَاذِبِينَ‏
    آیه 8
    وَيَدْرَؤُاْ عَنْهَا الْعَذَابَ أَن تَشْهَدَ أَرْبَعَ شَهَادَاتٍ بِاللَّهِ إِنَّهُ لَمِنَ الْكَاذِبِينَ
    آیه 9
    وَالْخَامِسَةَ أَنَّ غَضَبَ اللَّهِ عَلَيْهَآ إِن كَانَ مِنَ الصَّادِقِينَ‏
    آیه 10
    وَ لَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ ورَحْمَتُهُ وَأَنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ حَكِيمٌ


    ترجمه
    و كسانى كه به همسران خود نسبت زنا دهند، و جز خودشان شاهدى نداشته باشند، گواهى هر يك از آنان چنين است كه چهار مرتبه به خدا سوگند ياد كند كه از راستگويان است.
    و پنجمين‏بار (بگويد:) لعنت خدا بر او اگر از دروغگويان باشد!
    و عذاب (سنگسار) را از آن زن دفع مى‏كند، اينكه او (در مقام دفاع) چهار بار به خدا قسم بخورد شوهرش (در اين نسبتى كه به او مى‏دهد) از دروغگويان است.
    و مرتبه پنجم (بگويد:) غضب خدا بر او باد اگر شوهرش از راستگويان باشد.
    و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، و اينكه خداوند توبه‏پذير و حكيم است. (رسوا مى‏شديد و نظام خانوادگى شما مختل مى‏شد)


    نکته ها

    شخصى به نام «هلال‏بن اميه» با اضطراب بر پيامبرصلى الله عليه وآله وارد شد و عرض كرد: زنم را در حال زنا ديدم، به خدا سوگند راست مى‏گويم. پيامبر صلى الله عليه وآله ناراحت شد. اصحاب آن حضرت نيز هيجان زده شدند كه اين مرد، هم ناموسش را در چنين حالى ديده است و هم شلاق خواهد خورد، زيرا شاهدى ندارد تا سخن خود را ثابت كند. اين آيه نازل شد وفرمود: اگر مردى به همسرش نسبت زنا داد و شاهدى نداشت، به جاى آوردن چهار شاهد، چهار بار بگويد: «اُشهد باللّه انّى لمن الصادقين» خدا را گواه مى‏گيرم كه من از راستگويانم. و براى تحكيم و تثبيت ادّعاى خود يك بار هم اين جمله را بگويد: «لعنة اللّه علىّ ان كنتُ من الكاذبين» لعنت خدا بر من اگر از دروغگويان باشم.
    البتّه زن نيز همچون شوهرش حقّ دارد از خود دفاع كند، زيرا ممكن است مردى با چهار سوگند دروغ، همسر خود را به سنگسار شدن محكوم كند و براى هميشه آبروى او و بستگانش را ببرد. اسلام كه حامى حقوق همگان است براى پيشگيرى از وقوع اين كار، به زن نيز اجازه داده است تا براى اثبات پاكدامنى خود و نجات از سنگسار، چهار بار سوگند ياد كند و چنين بگويد: «اُشهد باللّه انّه لَمِن الكاذِبين» خدا را گواه مى‏گيرم كه همسرم از دروغگويان است. و براى محكم كارى بيشتر بگويد: «غَضِب اللّه علىّ اِن كان من الصادقين» قهر و غضب خدا بر من اگر همسرم از راستگويان باشد.
    در پنجمين جمله‏ى مرد، «لعنت خدا» بود و در پنجمين جمله‏ى زن، «غضب خدا» كه از لعنت شديدتر است، زيرا حساسيّت كسى كه مورد تهمت قرار گرفته، بيشتر است و براى نجات از سنگسار شدن حاضر است غضب خدا را تحمّل كند.
    به هر حال، اگر در محضر قاضى و حاكم اسلامى، اين ده جمله (پنج جمله از مرد و پنج جمله از زن) گفته شود، در اصطلاح به اين كار، «لِعان» (يكديگر را لعن كردن) مى‏گويند. البتّه در اين مورد مسائل فقهى و حقوقى خاصّى مطرح است. قاضى بايد زن و شوهر را موعظه نمايد و سعى كند لعان واقع نشود و در صورت لزوم اجرا، آن دو را به مكان‏هاى مقدّس مانند مسجد ببرد و رو به قبله بنشاند، آن گاه مراسم لعان انجام گيرد.
    با اجراى لعان و سوگند خوردن زن و شوهر و گفتن جمله‏هاى ذكر شده، اسلام قوانينى را در نظر گرفته است كه بايد به آنها عمل شود:
    1- اين زن و مرد، بدون صيغه‏ى طلاق، براى هميشه از يكديگر جدا مى‏شوند و حقّ مراجعه و ازدواج مجدد ندارند.
    2- حدّ از هر دو برداشته مى‏شود، يعنى مرد، هشتاد ضربه شلاق نمى‏خورد و زن، سنگسار نمى‏شود.
    قرار دادن چهار شاهد يا چهار سوگند، آن هم با لعنت و غضب، براى اثبات زنا، نشانه‏ى آن است كه خداوند با فضل و رحمت خود از طريق اين گونه احكام، مانع رسوايى افراد شده و گرنه هر روز خانواده‏هايى رسوا و قبيله‏ها و فاميل‏هايى به تباهى كشيده مى‏شوند.


    پیام ها

    1- حفظ آبرو در اسلام مورد توجّه است. «أربع شهادات باللّه» (قانون چهار سوگند و يك لعنت برخود، براى كنترل مردم از رسوا كردن يكديگر است)
    2- در اثبات زناى همسر، چهار سوگند و يك لعنت، به جاى چهار شاهد پذيرفته است. «اِن لم يكن لهم شهداء... فَشَهادةُ أحدهم أربع شهادات»
    3- اسلام، حامى حقوق زن است. زن نيز با چهار سوگند مى‏تواند اتّهامى را كه مرد با چهار سوگند اثبات كرده، از خود دفع كند. «أربع‏شهادات... أربع‏شهادات»
    4- اسلام براى پيشگيرى از فرو پاشى نظام خانواده، علاوه بر چهار بار خدا را گواه گرفتن، گفتن جمله‏ى پنجمى را نيز بر هر يك از طرفين واجب كرده است. «والخامسة»
    5 - نفرين برخود، براى رفع اتهام از خود جايز است. «غضب اللّه عليها»
    6- اجراى قوانين و دستورات خداوند، به نفع خود مردم است. «و لولا فضل اللّه عليكم»
    7- عذر پذيرى خداوند، با مصلحت و حكمت همراه است. «تَوّابٌ حكيم»
    8 - قوانين كيفرى اسلام، احكامى برخاسته از حكمت الهى است. «حكيم»



    ویرایش توسط خادمه زینب کبری(س) : 09-05-2010 در ساعت 19:23
    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  17. تشكرها 3

    HASSAN (17-07-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  18. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    آیه 11
    إِنَّ الَّذِينَ جَآءُو بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِّنكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرّاً لَكُم بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ لِكُلِّ امْرِىٍ مِّنهُم مَّا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِى تَوَلَّى‏ كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ‏

    ترجمه
    قطعاً كسانى كه آن دروغ بزرگ را (در ميان) آوردند، گروهى متشكل از خود شما بودند. آن را براى خود شر نپنداريد، بلكه آن (در نهايت) به نفع شماست. هر كدام از آنان بدان اندازه از گناه كه مرتكب شده است، به كيفر رسد وبراى كسى كه بخش بزرگ گناه را بر عهده گرفته عذاب بزرگى است.

    نکته ها
    كلمه‏ى «اِفك» در لغت، به معناى گرايش از حقّ به باطل است. تهمت زدن نيز نوعى پوشاندن حقّ و جلوه دادن باطل است.
    برخى مفسّران درباره شأن نزول اين آيه گفته‏اند: پيامبراكرم صلى الله عليه وآله در هر سفرى با قيد قرعه يكى از همسرانش را همراه مى‏برد. در جنگ «بنى مصطلق» عايشه را برد. وقتى كه نبرد پايان يافت و مردم به مدينه بازمى‏گشتند، عايشه براى تطهير و يا يافتن دانه‏هاى گردنبند گمشده‏اش از قافله عقب ماند. يكى از اصحاب كه او نيز از قافله دور مانده بود، عايشه را به لشكر رساند. بعضى افراد به عايشه و آن صحابى، تهمت ناروا زدند. اين اتهام به گوش مردم رسيد، پيامبر ناراحت شد وعايشه به خانه پدر رفت، تا آن كه اين آيه نازل شد.(17)
    جمعى ديگر از مفسّران و خصوصاً نويسنده تفسير «اطيب‏البيان» با استفاده از روايات متعدّد و مستند نقل مى‏كنند كه اين آيه درباره‏ى «ماريه قبطيه» (يكى ديگر از همسران رسول خدا) است، كه خداوند به او فرزندى به نام «ابراهيم» داد، ولى پس از 18 ماه از دنيا رفت. عايشه و حَفصِه گفتند: اى رسول خدا! چرا گريه مى‏كنى؟ ابراهيم فرزند تو نبود، بلكه شخص ديگرى غير از تو با ماريه همبستر شده و ابراهيم متولد شده است. اينجا بود كه اين آيه نازل شد. علاّمه جعفر مرتضى در كتاب گرانقدر (حديث الافك) نيز اين بيان را تأييد مى‏كند. در مورد هر دو شأن نزول سؤالاتى مطرح است ولى چون هدف ما در اين تفسير، پيام‏گيرى از متن آيات است، درباره‏ى شأن نزولها بحث گسترده‏اى نداريم.
    در ماجراى افك چندين گناه نهفته است: دروغ، سوءظن به مؤمن، ايذاى مؤمن، تهمت، اهانت، آزردن پيامبرصلى الله عليه وآله، تضعيف خاندان رسالت و شايعه‏پردازى.
    17) تفسير ابن‏كثير.

    پیام ها
    1- افراد فاسق، از نسبت دادن زنا، حتى به همسر پيامبر نيز ابايى ندارند. «جاءو بالاِفك»
    2- گاهى شايعه‏سازان، با سازماندهى قبلى و قصد توطئه، شايعه را القا مى‏كنند. «عُصبة» («عُصبة» يعنى گروه متشكّل و متعصّبى كه هدفى را دنبال مى‏كند)
    3- مراقب شايعه‏سازان در ميان خود باشيد. «منكم»
    4- گاهى در پيش‏آمدهاى تلخ منافعى وجود دارد. (مانند روشن‏شدن چهره‏ى منافقان، هوشيارى مردم، امدادهاى الهى براى مظلوم) «لاتحسبوه شرّاً لكم»
    5 - اميددادن به مؤمنان در برابر توطئه وتهمت بدخواهان لازم است. «بل هو خيرٌ»
    6- كيفرهاى الهى، عادلانه ومتناسب با اعمال ماست. «لكلّ امرىٍ منهم ما اكتسب»
    7- در گناهان دسته‏جمعى، هر يك از افراد به مقدار سهم خود مجرم است. «لكلّ امرىٍ منهم ما اكتسب من الاثم»
    8 - انسان زمانى مجرم و مقصّر است كه با علم و قصد گناه كند. «اِكتسب من الاثم»
    9- گناه هر كس گريبان‏گير خود اوست. «لكلّ امرىٍ منهم مَا اكتسب من الاثم»
    10- مجازات كسى كه نقش اصلى را در ارتكاب جرم دارد، بزرگ‏تر است. «والّذى تَولّى كِبره... له عذابٌ عظيم»




    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  19. تشكرها 3

    HASSAN (17-07-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

  20. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    March 2010
    شماره عضویت
    284
    نوشته
    13,859
    تشکر
    35,205
    مورد تشکر
    35,982 در 11,463
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پاسخ : درمان با قرآن با محوریت سوره مبارکه نور

    آیه 12
    لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْراً وَ قَالُواْ هَذَآ إِفْكٌ مُّبِينٌ

    آیه 13

    لَوْلَا جَآءُو عَلَيْهِ بِأَرْبَعَةِ شُهَدَآءَ فَإِذْ لَمْ يَأْتُواْ بِالشُّهَدَآءِ فَأُوْلَئِكَ عِندَ اللَّهِ هُمُ الْكَاذِبُونَ

    ترجمه
    چرا زمانى كه تهمت را شنيديد، مردان و زنان با ايمان نسبت به خويش گمان خوب نبردند و نگفتند كه اين تهمتى بزرگ وآشكار است؟ چرا چهار شاهد بر صحّت آن تهمت نياوردند؟ پس چون گواهان لازم را نياوردند، آنان نزد خدا همان دروغگويانند.

    نکته ها
    خداوند در اين آيه، مسلمانان را به خاطر بدگمانى به همسر پيامبر و آسيب‏پذيرى آنان در برابر شايعات، توبيخ مى‏كند.
    قرآن گاهى به جاى كلمه‏ى «ديگران» كلمه‏ى «شما» را به كار برده است تا به مسلمانان بگويد: همه‏ى شما يكى هستيد. مثلاً به جاى اين كه بگويد: به ديگران نيش و طعنه نزنيد، مى‏فرمايد: «لا تَلمِزوا اَنفسكم»(18) به خودتان نيش نزنيد. و به جاى اين كه بگويد: وقتى كه وارد خانه‏اى شديد به ديگران سلام كنيد، مى‏فرمايد: «فسَلّموا على اَنفسِكم»(19) به خودتان سلام كنيد. در اين آيه نيز به جاى اين كه بگويد: به ديگران حسن‏ظن داشته باشيد مى‏فرمايد: «ظنّ... بأنفسهم خيراً» به خودتان حسن‏ظن داشته باشيد.
    در قرآن كريم، كلمه‏ى «لولا» در موارد متعدّدى براى انتقاد و توبيخ به كار رفته است كه در اين جا چند مورد را ذكر مى‏كنيم:
    1- «لولا يَنهاهم الرّبّانيّون»(20) چرا علما نهى از منكر نمى‏كنند؟
    2- «لولا اذ سَمعتُموه»(21) چرا هر شنيده‏اى را مى‏پذيريد؟
    3- «لولا جاءوا عليه باَربعة شُهداء»(22) چرا براى سخن نارواى خود چهار شاهد نمى‏آورند؟
    4- «لولا تَستَغفرون اللّه»(23) چرا از خدا آمرزش نمى‏خواهيد؟
    5 - «فلولا اذ جاءهم بأسُنا تَضرّعوا»(24) چرا زمانى كه عذاب ما به آنان رسيد، تضرّع نكردند؟
    6- «فلولا تَشكرون»(25) چرا شكرگزار نيستيد؟
    7- «فلولا تصدّقون»(26) چرا تصديق نمى‏كنيد؟
    8 - «فلولا تذكّرون»(27) چرا عبرت نمى‏گيريد؟
    9- «فلولا نَفَر من كلّ فِرقَة مِنهم طائفة لِيَتفقّهوا فِى الدّين»(28) چرا از هر فرقه‏اى دسته‏اى كوچ نمى‏كنند تا در دين آگاهى پيدا كنند؟
    18) حجرات، 11.
    19) نور، 61.
    20) مائده، 63.
    21) نور، 12.
    22) نور، 13.
    23) نمل، 46.
    24) انعام، 43.
    25) واقعه، 70.
    26) واقعه، 57.
    27) واقعه، 62.
    28) توبه، 122.

    پیام ها

    1- دامن زدن به شايعه و پخش آن، ممنوع است. («لولا» نشانه توبيخ از سوءظن و پخش شايعات است)
    2- در جامعه‏ى اسلامى بايد روحيه‏ى حسن ظن حاكم باشد. «ظَنّ المؤمنون و المؤمنات بأنفسهم خَيراً» (حسن ظن، يكى از آثار ايمان است).
    3- مؤمنان در برابر آبروى يك «فرد» مسئول هستند. «المؤمنون و المؤمنات»
    4- بنى آدم اعضاى يكديگرند. تهمت به هر عضوى از جامعه‏ى اسلامى، همانند تهمت به ديگر اعضاست. «بأنفسهم خَيراً»
    5 - اصل اوّليه در عمل مسلمان، صحت است، مگر جرم او با دليل ثابت شود. «ظَنّ المؤمنون والمؤمنات بأنفسِهم خَيراً»
    6- حفظ حريم پيامبر صلى الله عليه وآله و خانواده‏اش بر هر مؤمنى واجب است. «لولا... قالوا هذا إفك مبين»
    7- در برابر شنيده‏هاى ناروا در مورد مؤمنان، سكوت ممنوع است. «لولا... قالوا هذا إفك مبين»
    8 - جامعه‏ى ساده دل، زودباور و ياوه‏گو، توبيخ مى‏شود. «لولاجاءو عليه باَربعة»
    9- تهمت اگر ثابت نشود، گوينده‏ى آن دروغگو محسوب مى‏شود. «هم الكاذبون»





    امضاء





    خیلی ازیـــــــــــــخ کردن های ما ازســـــــــــــرما نیســـــــــــــت…
    لحـــــــــــــن بعضــــــــــــــیها
    زمســــــــــــتونیــــــ ـــــه …
    ----------------------------------------------------------------

    به یکدیگر دروغ نگوییم......

    آدم است ....

    باور می کند،

    دل میبندد....


  21. تشكرها 3

    HASSAN (17-07-2010), نرگس منتظر (15-06-2010)

صفحه 1 از 6 12345 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi