مشاهده RSS Feed

آيه هاي انتظار

(**●*●**) پژوهشی در عروسک آمریکایی باربی (** ●*●**)

به این مطلب امتیاز بدهید



پژوهشی در عروسک امریکایی باربی

مجموعه کتاب «باربی» از منظرهای مختلف قابل ملاحظه است که به چند مورد آن میتوان به ترتیب زیر اشاره کرد:

1. این مجموعه پژوهشی، موضوعی را دنبال می‌کند که قبلا درباره آن تحقیق منسجمی به صورت کتاب صورت نگرفته است.

2. موضوعات پرداخته شده در آن مجموعا جدید و مستند می‌باشد.

3. این کتاب تا حدودی توانسته است پرده از روی تأثیرات مخرب فرهنگی و تربیتی «باربی» کنار زند.

4. حداقل تأثیری که این مجموعه می‌تواند بر خوانندگان خود بگذارد، این است که آنان را در خرید لوازم باربی برای فرزندانشان دچار تردید و احتیاط نماید.

5. هرچند بخش کوتاهی از کتاب به عروسک‌های دارا و سارا اختصاص یافته است، اما توانسته است در اندازه خود از عهده ادای دین عروسک‌های ملی برآید.

فهرست موضوعات کتاب «باربی» بدین شرح است:

مقدمه، بازی، اسباب بازی، عروسک، عروسک باربی، قصه عروسک باربی، باربی، اسب تروا، باربی و زیبایی (۱- زیبایی چهره ۲- زیبایی اندام ۳- زیبایی لباس) باربی و عشق، باربی و معنویت، باربی و آزادی، باربی و غربگرایی، باربی و مصرفگرایی، باربی و اخلاق جنسی، باربی و عروسک‌های ملی، قصه دارا و سارا، منابع و مآخذ، تصاویر.








مقدمه

انقلابِ اسلامىِ ايران طوفانِ عاد بود كه بر معمارانِ تباهىِ جهان وزيد و خدشه در انديشه هاىِ مهندسى شده آنها انداخت. اين انقلاب شراره آتش و انفجارِ نورى بود كه در غريبستانِ ارزش هاىِ الهى درخشيد و بار ديگر آواىِ نجات بخشِ آسمانى را، بر گوشِ ملت هاىِ مظلوم نجوا كرد.1

كشتيبانِ اين موجِ صخره شكن، مردى از جنسِ نوحِ نبى (عليه السلام) بود; مردى كه خلوت و جلوتش ياد و خاطره پيامبرانِ بزرگِ الهى را تداعى مى كرد2 و به تنهايى يوسفستانِ ميليون ها ميليون يعقوبِ عاشق و دلداده بود. او امواجِ نورى بود كه از جمارانِ ساده و بى پيرايه ساطع مى شد و جان هاىِ بى قرار را به انوارِ تابناكِ خود منور مى كرد.3 خيلِ مجاهدانِ مقربِ درگاهِ الهى، از خُمِ باده او مست و از زلالىِ چشمه طهورش سيراب بودند. اما افسوس كه آسمان ها فراقش را تاب نياوردند و امتى را در رحلتِ آن يگانه دوران و يادگار انبياىِ بزرگِ الهى عزادار كردند.4

خمينى رفت; اما حواريونش عترتِ معنوىِ او را به كُرسىِ امامت نشاندند و پرچمِ ولايت به دستش دادند تا مُشك اسلام ناب محمدى (صلى الله عليه وآله) همواره در كشور ائمه اطهار (عليهم السلام) عِطر افشانى كند.

انتخابِ سرخيلِ سپاهِ خداجويان، مصادف با تغيير استراتژى جبهه كفر بود. آنها در تصميمِ واحدى شمشيرهاى مرئى خود را در نيام كردند و تيغ هاىِ نامرئيشان را به نشانه جنگى ديگر به چرخش در آوردند و در شبيخونى گسترده، روح و روانِ انقلاب و فرزندانِ عزيزِ آن را، زيرِ آماجِ حملاتِ خود گرفتند.

اين جنگ از جنسِ ديگرى بود; دامنه جبهه اش بى انتها، مجروحانش بى درد، كشته هايش زنده و شعاعِ فتوحاتش ناشناخته مى نمود و به همين دليل بسيارى از فهمش عاجز و بر انكارش اصرار مىورزيدند; تا اين كه ديده بانى هشيار كه در خشتِ خامِ حوادث حقايق را مى ديد، بانگ برداشت كه نبردى ديگر آغاز و جبهه اى ديگر گشوده شده است. جنگى كه سلاحش از سنخِ فرهنگ و مهماتش از مقوله فساد است. او تنها صلاىِ سهمگين و نهيبِ خروشانى بود كه فرياد كرد:

«كارى كه از لحاظِ فرهنگى دشمن مى كند نه تنها يك تهاجمِ فرهنگى بلكه بايد گفت يك شبيخونِ فرهنگى، يك غارتِ فرهنگى و يك قتل عامِ فرهنگى است.5»

آواىِ او پژواكِ رعد آسايى بود كه در گوشِ غافلان پيچيد و آنها را به بيدارى و جهادى ديگر خواند. جهادى كه ابوالفضل هاىِ فرهنگى مى طلبيد تا بيش از چرخاندن آبى در دهان نخوابند6 و با سلاحِ هنر و انديشه، از مرزهاىِ فرهنگى و عقيدتى نظامِ اسلامى پاسدارى كنند كه مولاى متقيان امام على (عليه السلام) مى فرمايد:
«كسى كه از شبيخون مى ترسد، كم مى خوابد.7»

اما افسوس كه برخى از سردارانِ رسمى سپاهِ فرهنگ، بىواهمه از شبيخونِ دشمن چشم بر هم نهادند و از كنارِ چپاولِ ارزش هاىِ اسلامى بى تفاوت گذشتند و با سهل انگارى هاىِ خود تخم هايى فشاندند كه امروز محصولِ آن را درو مى كنند.

البته در كنارِ اين فرماندهانِ خفته، طلايه دارانِ شب بيدار و گمنامى نيز بودند كه جرعه جرعه شراب غم و اندوه مى نوشيدند و كاسه كاسه خونِ جگر مى خوردند و با اين همه مظلومانه مى جنگيدند و گاه آب به خانه مورچگان مى ريختند.

كانونِ پرورشِ فكرى كودكان و نوجوانان از جمله مراكزى بود كه برادر و خواهر خردسالى را، به عملياتِ استشهادى عليه پرنسس باربى ملكه عروسك هاى جهان فرستاد. دارا و سارا دو كودك مسلمان و لبريز از ايمانى بودند كه صرفِ وجودشان تهديدى جدى و حركتى انتحارى براى باربى و عروسك هاىِ غريبه به شمار مى رفت; چرا كه آنها نماينده هويت و فرهنگى بودند كه معنويت در قلب آن قرار داشت و اين براى باربى كه از انسان و جهان تفسيرى مادى ارائه مى داد، نه تنها غير قابل تحمل كه جنون آميز بود.

وقتى دو كودك معصومِ ايرانى متولد شدند، فريادهاى خشم آلودِ انبوهِ حاميانِ باربى به آسمان بلند شد و اين همان نكته ظريفى بود كه هر هوشمندى را به تأمل و هر خردمندى را به سوءظن وا مى داشت. به راستى در اين عروسكِ به ظاهر معمولى چه چيزِ غريبى نهفته بود كه مدافعانِ آن وجودِ هيچ رقيبى را برايش بر نمى تابيدند. در پاسخ بدين سوال ابتدا به سخنى از اميرِ بيان تمسك مى جوييم; آن جا كه مى فرمايد:

«اى بندگانِ خدا! از دشمنِ خدا پرهيز كنيد; مبادا شما را به بيمارىِ خود مبتلا سازد و با نداىِ خود شما را به حركت درآورد و با لشكرهاىِ پياده و سواره خود بر شما بتازد! به جانم سوگند، شيطان تيرِ خطرناكى براى شكارِ شما بر چله كمان گذارده و تا حدِ توان كشيده و از نزديك ترين مكان شما را هدف قرار داده است.8»
باربى نماد و سمبل فرهنگِ بيمار و مهاجمى است كه با خيلِ سربازانِ خود، از نزديك ترين مكان كودكان نورسته و مادرانِ آينده را هدفِ تيرهاى آموزه هاىِ زهرآگين خود قرار مى دهد و بدون هيچ گونه حساسيتى آرام آرام به تسخير قلبِ آنها مبادرت مىورزد. از اين رو يقه درانى طراحانِ فرهنگىِ آمريكا در حمايتِ مستقيم و غيرمستقيم از اين پرنسس چشم آبى چندان هم دور از انتظار نبود.

مجموعه حاضر تلاش دارد برخى از آسيب هاىِ فرهنگى و تربيتى عروسكِ باربى را، موردِ بررسى و كنكاش قرار دهد. اميد است با آگاهىِ افكارِ عمومى نسبت به تبعاتِ اين پديده خزنده، از گسترش روز افزون آن كاسته شود. لازم به توضيح است كه آنچه در اين مجموعه بدان اشاره شده، تنها شمه اى از مباحثِ مربوط به عروسكِ باربى را شامل مى شود. ان شاءالله در آينده اى نزديك، تيغِ قلمِ محققان و نويسندگانِ توانا، جوانب ديگر اين عروسكِ آمريكايى را بشكافد و اطلاعاتِ بيشترى را در اختيارِ ملتِ بزرگِ ايران قرار دهد. در خاتمه لازم است از هم فكرى و مساعدت جناب آقاى حسين حبيبى كه براى سامان يافتن اين مجموعه زحمات زيادى را متحمل شدند، تشكر و سپاسگزارى نمايم.



برای مطالعه و مشاهده کامل این مطلب در
سایت آیه های انتظار
اینجا کلیک کنید

برچسب ها: هیچ یک ویرایش برچسب ها
دسته بندی ها
دسته بندی نشده

نظرات

© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi