خانه » قرآن » تفسیر » آداب و شرايط تفسير

آداب و شرايط تفسير

آداب و شرايط تفسير

 

آداب و شرايط تفسير
آداب و شرايط تفسير

آداب و شرايط تفسيرآداب و شرايط تفسير امورى اند كه مراعات آن ها خطاى مفسّر را به حداقل مى رسانند. دانشمندان و مفسّران بر اين بحث مهم تأكيد كرده اند. اشتباهات و اختلافات در تفسير نوعاً براثر غفلت از آن است.[1] البته آداب و شرايط مورد بحث بيشتر در تفسير اجتهادى مطرح مى باشد و گرنه تفسير روايى محض آداب و شرايط چندانى ندارد.

پيشينه:
طرح اين بحث به صورت مبسوط سابقه اى طولانى ندارد؛ ولى ريشه آن را مى توان در رواياتى جستوجو كرد كه از تفسير قرآن بدون علم[2] و بدون آگاهى از ناسخ و منسوخ، عام و خاص، مطلق و مقيّد[3] و مراجعه به روايات[4] نهى مى كنند؛ همچنين بنا به اعتقاد جمعى مقصود از تفسير به رأى در رواياتى كه از تفسير به رأى قرآن نهى مى كنند، تفسير قرآن بدون داشتن شرايط و علوم مورد نياز است.[5]صحابه رسول خدا(صلى الله عليه وآله) و پس از آن تابعان با وجود كوشش فراوان براى فهم قرآن، به گونه اى كه به همراه فراگيرى تلاوت، معانى آن را نيز مى آموختند[6]، در تفسير قرآن شديداً احتياط مى كردند و تفسير قرآن را بدون داشتن علوم و شرايط مورد نياز مذموم مى دانستند.[7]

راغب اصفهانى در مقدمه تفسيرش شرايطى را براى مفسر ذكر كرده است كه با وجود آن ها از تفسير به رأى دور است. وى آگاهى از دانش هاى لغت، اشتقاق (صرف)، نحو، قرائات، سيره، حديث، اصول فقه، فقه، كلام و علم الموهبة را كه براى تفسير جنبه ابزارى دارند از شرايط تفسير صحيح مى داند.[8]
سمرقندى[9] و ابن عطيه[10] نيز آگاهى از برخى دانش ها نظير لغت و اسباب نزول را از شرايط تفسير بيان مى كنند. ابوحيّان نيز از 7 دانش لغت، نحو، بيان و بديع، اصول فقه، حديث، كلام و قرائات به عنوان دانش هايى ياد مى كند كه مفسّر در تفسير قرآن به آن ها نياز دارد.[11] به باور زركشى قرآن دريايى عميق است كه فهم آن دقيق است و تنها كسانى به فهم آن دست مى يابند كه در دانش هايى مهارت داشته باشند و در نهان و آشكار با خدا به پرهيزگارى رفتار كنند و از نزديك شدن به شبهات بپرهيزند.[12]

وى پس از ذكر مهم ترين منابع تفسير كه به جهت ارتباط محتوايى و تأثير مستقيم آن ها در روشن ساختن مفاد آيات مورد بهره بردارى قرارمى گيرند (=> منابع و ابزار تفسير)، دانش هاى لغت، صرف، نحو، معانى، بيان و بديع را از مهم ترين علوم ابزارى مى داند كه مفسّر بايد در آن تبحّر داشته باشد[13]؛ همچنين وى شناخت قواعد اصول فقه را لازم ترين راه براى برداشت احكام از آيات مى داند.[14] نامبرده در نوع چهل و يكم البرهان نكاتى دقيق و ارزشمند را كه در تفسير قرآن كاربرد دارند يادآورى مى كند.[15]

سيوطى در الاتقان، تفسير قرآن را براى كسانى روا مى شمارد كه داراى علوم لغت، نحو، صرف، اشتقاق، معانى، بيان، بديع، اصول فقه، كلام، اسباب نزول، قصص، ناسخ و منسوخ، فقه، حديث و علم موهبت باشند. وى در پايان علم موهبت را تبيين مى كند.[16] آلوسى نيز از دانش هاى لغت، نحو، معانى و بيان و بديع، علم الحديث، اصول فقه، كلام و قرائات به عنوان نيازهاى دانش تفسير ياد مى كند.[17]رشيدرضا به تبع استادش عبده براى دستيابى به مرتبه اعلاى تفسير فهم معانى حقيقى الفاظ در زمان نزول قرآن، توجه به زبان و اسلوب هاى قرآن (معانى و بيان)، علم به احوال بشر، آگاهى از كيفيت هدايت بشر به وسيله قرآن و علم به سيره پيامبر(صلى الله عليه وآله) و يارانش را ضرورى مى داند[18]، به هر روى اين بحث امروزه اهميت ويژه اى يافته است و در پژوهش هاى مقدماتى تفسير با عناوينى چون شرايط مفسر[19]، صفات لازم براى مفسر[20]، آداب تفسير[21]، شرايط و آداب تفسير[22] و صفات و آداب مفسر[23] به آن ها توجه شده است.


ادامه مطلب

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Time limit is exhausted. Please reload CAPTCHA.