مردم درباره جریان چه میگویند؟
این جریان که بهت و حیرت مردم محلی و بازدیدکنندگان شهرهای اطراف را به دنبال داشت نقل و قولهای افراد کهنسال را به دنبال داشت که هنوز برخی از افراد به این نقل و قولها اشاره میکنند و در مطبوعات آن زمان نیز به برخی از آنها اشاره شده است.
این افراد از مرحوم ملا محمد صادق (معروف به ابرقوئی) با عنوان عالمی باتقوا و پرهیزگار یاد میکنند که مردی قوی هیکل بوده است.
۴۵ سال قبل از آخرین نبش قبر نیز نوه حاج محمد صادق امام، جسد را برای بردن به عتبات عالیات نبش قبر کرد اما جسد وقتی دیدند که جسد همانطور سالم سالم است سنگ گور را گذاشتند و پس از آن نیز انتقال جسد منتفی شد
به گفته آنان ۴۵ سال قبل نیز که نوه آن مرحوم برای بردن جسد به عتبات عالیات قبرش را نبش کرد، جسد همانطور سالم سالم و تازه به چشم خورد که به همین علت سنگ گور را گذاشتند و پس از آن گویا انتقال جسد به عتبات عالیات منتفی شد.
مرحوم سید احمد مهدوی که در آن زمان ۸۷ سال داشت درباره مرحوم شیخ محمد صادق امام اظهار داشته است: مرحوم مردی بود خوش سیما، با اندامی درشت و ورزیده که حکایت از ورزشکار بودن وی در جوانی میکرد، وی ریشی انبوه داشت و در ورزش کشتی سرآمد همگان بود. همیشه با اسب سفیدی که داشت به سفر میرفت و شمشیر بلندی نیز از زین اسبش آویخته بود.
مرحوم سید مرتضی آتشی نیز که چند دهه موذنی مسجد جامع ابرکوه را به عهده داشت و جنازه مرحوم شیخ محمد صادق را با کمک چند نفر از زیر خاکها بیرون آورده است اظهار میدارد: وقتی جسد نمایان شد، من فکر کردم همین که به آن دست بزنم اعضا و جوارح آن از یکدیگر متلاشی خواهد شد ولی با کمال تعجب مشاهده کردم که جنازه کاملأ تازه و سالم است.
روحانی منطقه به نام سید محمد قیومی واعظ نیز از جنازه دیدن کرده بود و تازه ماندن جسد را تایید کرده بود، حتی ریش سفید و حنا بسته مرده به همان حال که هنگام مرگ دفن شده بود، باقی مانده بود اما این روحانی در مورد کفن میت اظهار میدارد که کفن کاملأ پوسیده بود.
نکتهای که برای مردم عجیب بود این مسئله بود که اجساد پسر و عروس شیخ محمد صادق که چندین سال بعد از فوت وی فوت کرده و در نزدیکی قبر آن مرحوم دفن شده بودند به کلی پوسیده و از آنها جز مشتی استخوان باقی نمانده بود.