حالا باید بررسی کنیم که منظور از اوصیاء چه کسانی هستند که آنها هم روح القدس خواهند داشت؟
بنابر چیزیکه در همین روایت مورد نظر هست، اوصیاء باید یک پله از مومنین بالاتر باشند، و از آن طرف باید تفاوتهایی هم با انبیاء داشته باشند چون با دو لفظ از آنها یاد شده!
فِي الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ خَمْسَةُ أَرْوَاحٍ
وصیّ یعنی کسیکه به او سفارشی شده باشد.
در آیات و احادیث انسانها و گروه های مختلفی یاد شدند که مورد وصیت الهی قرار گرفتند:
...وَلَقَدْ وَصَّينَا الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَإِياكُمْ أَنِ اتَّقُوا اللَّهَ وَإِنْ تَكْفُرُوا فَإِنَّ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَكَانَ اللَّهُ غَنِيا حَمِيدًا؛ و ما به کساني که پيش از شما، کتاب آسماني به آنها داده شده بود، سفارش کرديم، (همچنين) به شما (نيز) سفارش ميکنيم که از (نافرماني) خدا بپرهيزيد! و اگر کافر شويد، (به خدا زياني نميرسد؛ زيرا) براي خداست آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است، و خداوند، بينياز و ستوده است (النساء/131)
پس آن ها هم به نوعی از اوصیاء بوده اند، منتها با توجه به روایتی که مورد نظر ما هست، نمیتونه هر وصی ای مصداق برای این اوصیاء باشه، بلکه باید از خوبان باشد.
حالا بنده از شما سوال میپرسم : خب چه ایرادی داره یکی از این اوصیاء الهی ، علمای عامل باشند؟!
مگه غیر از اینه که خداوند درباره آنها چنین فرموده:
إِنَّمَا يخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ؛ حقيقت چنين است: از ميان بندگان خدا، تنها علماء هستند که نسبت به خداوند خشوع دارند!(فاطر/28)
ادامه دارد ...