در زندگی اجتماعی و در برخورد با علایق و سلایق، مسائل مختلفی پیش میآید که انسانها بر مبنای روحیات و عقاید خودشان با آن مواجه میشوند. این مسأله بسیار طبیعی است که در یک جامعه متمدن، تضارب آرا وجود داشته باشد و افراد بر اساس شاکلۀ فکری خود که مرتبط با منافع و باورهایشان است، نسبت به یک موضوع مشخص نگاه متفاوتی از یکدیگر داشته باشند؛ اما آنچه در این بین دارای اهمیت بوده و باعث ثبات این نظام طبیعی میشود، این است که در مواجهه با آرا و نظرات متفاوت، رعایت اخلاق بهعنوان یک مسألهٔ جدی مورد توجه آحاد جامعه باشد. اگر این مهم مورد غفلت واقع شود، جامعه دچار آسیبهای فراوانی خواهد شد که یکی از آنها شیوع تهمت و بهتان خواهد بود. امام صادق (ع) با توجه به اثر اجتماعی اتهامزنی فرمودند: «هر کس به برادر دینی خود تهمت زند حرمتی میان آن دو به جا نمیماند.»
تهمت، اتهام، افترا، بهتان، دروغ و نمامی به معنای بدگویی کردن و انگ زدن است.[1] به این معنا که انسان در حق سایرین در مورد مسألهای متوسل به دروغ شود و چیزی را به دیگری نسبت دهد یا او را به فعل اشتباهی که مرتکب نشده، متهم کند و یا عیب و نقصی را که در او وجود ندارد به او نسبت دهد؛ فرقی نمیکند که این موضوع در حضور آن شخص باشد و یا در غیاب او صورت بگیرد که در این صورت علاوه بر دروغ، غیبت نیز به حساب میآید.
بررسی رذیله "تهمت" از دریچۀ آیات الهی در قرآن
دین به عنوان قانون وحیانی از طرف خالق، نگاه ویژهای به انسان و نوع و نحوهی زندگی او دارد و از دریچه نگاه دین، متهم کردن یک فرد به حرفی که نزده، منظوری که نداشته و یا کاری که انجام نداده، گناه بسیار بزرگی است.[2] قرآن کریم، اصلیترین کتاب قانون بشری از نگاه مسلمانان در مورد اتهام زدن به افراد، موضع تندی اتخاذ کرده و بیش از چهل آیه در این رابطه نازل شده است. این آیات گاهی در مورد افراد خاصی نازل شده و گاهی در مورد مسأله مشخصی حکمی صادر کردهاند؛ اما وجه مشترک بین همه، رد مسأله بهتان و عذابی است که گریبان تهمت زننده را خواهد گرفت.
خداوند متعال در آیات 23 و 24 سوره مبارکه نور میفرماید: «إِنَّ الَّذِینَ یَرْمُونَ الْمُحْصَنَاتِ الْغَافِلَاتِ الْمُؤْمِنَاتِ لُعِنُوا فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ(23) یَوْمَ تَشْهَدُ عَلَیْهِمْ أَلْسِنَتُهُمْ وَأَیْدِیهِمْ وَأَرْجُلُهُم بِمَا کَانُوا یَعْمَلُونَ؛ بىگمان کسانىکه به زنان پاکدامن بىخبر [از همه جا] و با ایمان نسبت زنا مىدهند در دنیا و آخرت لعنت شدهاند و براى آنها عذابى سخت خواهد بود در روزی که زبان و دستها و پاهایشان بر ضد آنان برای آنچه انجام مىدادند شهادت مىدهند». همچنین در سوره نساء آیه 112 میفرماید: «وَمَن یَکْسِبْ خَطِیئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ یَرْمِ بِهِ بَرِیئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِینًا؛ و هر کس خطا یا گناهى مرتکب شود سپس آن را به بىگناهى نسبت دهد قطعا بهتان و گناه آشکارى بر دوش کشیده است».
در آیه 12 سوره نور خداوند نسبت به افرادی که تهمت را میشنوند و در برابر آن سکوت میکنند گلایه کرده و میفرماید: «لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَیْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْکٌ مُّبِینٌ؛ چرا هنگامىکه آن [بهتان] را شنیدید مردان و زنان مؤمن گمان نیک به خود نبردند و نگفتند این بهتانى آشکار است» عبارت «چرا گمان خیر به خودشان نبردند» به این مسأله اشاره میکند که آحاد جامعه باید سایرین را مانند خود بداند و آنچه را برای خود میپسندد برای دیگران بپسندد و چیزی را در حق خود مذموم میداند و از آن اکراه دارد، در مورد سایرین نیز آن را ناپسند بشمرد.