ديگردوستى در سايرمكاتب
این ديگردوستي را ما در چه مکتبی در مکتب های فعلی عالم می توانیم پیدا کنیم؟ در هيچ يك از ايسم هاي كه هر يك از آن ها در گوشه ا ی جهان حكمراني مي كنند، اين ديگردوستي پيدا نمي شود. در همۀ این مکتب ها و ايسم ها، یک قانون مشترك است. این قانونی که من می گویم، در کتاب هایی دیدم که در كشور سوئیس نوشته شده است. اين قانون مشترك همۀ مکتب های ایسم دار، چه ایسم های شرقی، مثل: کمونیسم، و چه ایسم های غربی، مثل: کاپیتالیسم، و چه ايسم هايي که از اين دو ايسم متولّد شده اند، این است كه: «الحکم لمن غلب.»: فرمانروایی کل عالم، متعلّق به کسی است که زورش از همه بیش تر است. ما الان تحقّق همین «الحکم لمن غلب» را چند سال است در همسايگي كشور خودمان، در كشور عراق و در كشورافغانستان می بینیم. امریکا می گوید، زور دارم، و همه جا باید بروم و اجازه هم نمی خواهم؛ چون زور دارم. باید هر معدنی را از هر کشوری غارت کنم و اجازه هم نمی خواهم، و اگر ملّتی مثل عراق که مالک آن نفت هستند، بخواهند به من بگویند، چرا؟، من زن ها، مردان، جوان ها و بچه ها ي شان را می کشم، و به مدرسه ها و بیمارستان ها حمله می کنم و آن ها را خراب می کنم. این مكتب، مکتب امریکا، انگلیس و کشورهای ديگر اروپايي است که نوكر آمريكايند، و همين طور این مكتب مکتب اسرائیل است. آن جا، دیگر دوستی هیچ معنايي ندارد. آن جا می گویند، زور دارم، پس هر چیزی را كه بخواهم، می برم و هیچ کس هم حقّ ندارد، به من چیزی بگوید.
منبع : پایگاه عرفان