رابطه ادیان الهی
ادیان الهی دارای مشترکاتی مانند اعتقاد به توحید، معاد، نبوت عامه و... هستند. قرآن کریم نیز به این ارتباط میان ادیان الهی پرداخته است. مشترکات میان مسلمانان و مسیحیان در قرآن جایگاه ویژهای دارد.
❤ |
رابطه ادیان الهی
ادیان الهی دارای مشترکاتی مانند اعتقاد به توحید، معاد، نبوت عامه و... هستند. قرآن کریم نیز به این ارتباط میان ادیان الهی پرداخته است. مشترکات میان مسلمانان و مسیحیان در قرآن جایگاه ویژهای دارد.
موضوعات تصادفی این انجمن:
- مشترکات ادیان الهی
- فلسفه وجودی دينهاي الهي و حقیقت مشترک ادیان
- آیا در بهائیت سیاهان آفریقا گاوند؟
- بررسي چگونگي پيدايش وهابيت و مباني فكري آن
- اسلام و نسخ ادیان
- قرآن و کتب ادیان الهی
- اديان ايران باستان و مهمترین آیین های دینی...
- اسلام به همه ادیان توحیدی احترام می گذارد
- اعتقاد مشترک ادیان الهی
- چند سئوال از دوست مسیحی
❤ |
اشاره
اسلام در محیطی مسیحی ـ روحانی زاده شد؛ زیرا پیش از اسلام، مسیحیت در منطقه عربی رواج یافته بود. میتوان گفت مسلمانان از اندیشه و یا روحانیت مسیحی، این ایده و تصور رایج پیش از اسلام را که حیات انسانی و هستی، نفس رحمان (خدا) است، برگرفته بودند. در همین سیاق میتوان این آیه از قرآن را تفسیر کرد:
«زمانی که خدا انسان را آفرید از روح خویش در او دمید». و همین دم الهی است که انسان را از دیگر مخلوقات تمایز بخشیده است. اسلام از آغاز، با یهود شبه جزیره عربستان نیز تعامل داشته است، اما تعامل اسلام ـ یهودیت، تعامل در قالب روابط تشریعی، سیاسی و اقتصادی بوده است. از این رو باید انتقادات قرآن از جامعه یهودی مدینه را به عنوان بازتاب این حقیقت تاریخی بفهمیم. من بر ایـن بـاور هستم که اجتمـاعـات مسیحی بزرگی در شبه جزیره وجود نداشت تا بتواند تاثیر سیاسی هموزنی در جامعه یهودی مدینه داشته باشد، اما رابطه اسلام با مسیحیت، دست کم در آغاز بعثت و حتی در مدینه، بیشتر رابطهای معنوی بوده است تا رابطهای اجتماعی.
❤ |
دیدگاه تاریخی ظهور اسلام
از دیدگاه تاریخی، قرآن و رسالت محمدی پس از عصری طولانی و بعد از دوره شمولیت دینی و تمدنی ـ که از قرن هشتم یا ششم پیش از میلاد آغاز شده بود و کارل یاسپرس دانشمند معروف آلمانی آن را «عصرمحوری» نامید ـ ظهور کرد. ادیان چینی و هندی نیز در همین دوره پیدا شدند و زرتشت هم در همین عصر ندای توحید را سر داد. در این دوره، پیامبران تورات یا عهد قدیم، با ندای عدالت اجتماعی ظهور مییابند و اعلام میدارند که خداوند تنها اقامه شعائر الهی را از انسان نمیخواهد، بلکه هم چنین از او میخواهد تا عدالت را نیز به پا دارد و به بُعد معنوی زندگی خویش و هم چنین ارتباطش با خداوند اهمیت بدهد. در پی این عصر، دوره مهمی فرا میرسد که در آن تمدن هلنی ـ یونانی عهد اسکندر و جانشینان او به عنوان یک چارچوب تمدنی عام، برای همه تمدنهای اروپایی و خاورمیانهای و حتی سرزمین فارس، مطرح میشود. از نظر من پایان این دوره، آغاز ظهور مسیحیت به عنوان یک دین فراگیر و تا اندازهای مخالف با یهودیت سختگیر و جزماندیش است. یهود خود را قوم برگزیده خدا میدانست، در حالی که حضرت مسیح به پیروان خویش میگفت: فخر مورزید که فرزندان ابراهیم هستید؛ زیرا خداوند را توانایی آن هست که از این دست فرزندانی از ابراهیم پدید آورد.
❤ |
این دوره نیز که از قرن هشتم پیش ازمیلاد آغاز شده بود، با ظهور حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوس لّم) پایان یافت. از این رو میبینیم در قرآن ندای توحید، وحدت انسان و کثرتگرایی تمدنی و زبانی را در جهان سر میدهد. خداوند میگوید:
«و من آیاته خلق السّموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم؛ [۱] و از نشانههای [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگهای شما است».
معنای آیه این است که خداوند انسانها را با زبانها و تمدنها و عرفهای گوناگون آفریده است. من معتقدم که کثرتگرایی زبانی به گونهای که قرآن از آن سخن میگوید، شامل کثرتگرایی تمدنی و دینی نیز میشود؛ زیرا ادیان سرچشمه همه تمدنهای بشری هستند. این امر دست کم درباره ادیان بزرگ، پذیرفته شده است. بنابراین، قرآن بر این پدیده فراگیر ـ که قرنها پیش از ظهور اسلام و در قالب کثرتگرایی تمدنی و دینی آغاز شده بود ـ مهر تایید مینهد.
ما این پدیده را در بسیاری از آیات قرآن ملاحظه میکنیم، مانند این آیه:
«کان الناس امّة واحدة فبعث الله النّبیین مبشّرین منذرین و انزل معهم الکتاب بالحقّ لیحکم بین النّاس فیما اختلفوا فیه؛ [۲] مردم، امتی یگانه بودند، پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب [خود] را به حق فروفرستاد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند.
این دوره نیز که از قرن هشتم پیش ازمیلاد آغاز شده بود، با ظهور حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوس لّم) پایان یافت. از این رو میبینیم در قرآن ندای توحید، وحدت انسان و کثرتگرایی تمدنی و زبانی را در جهان سر میدهد. خداوند میگوید:
«و من آیاته خلق السّموات و الارض و اختلاف السنتکم و الوانکم؛ [۱] و از نشانههای [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگهای شما است».
معنای آیه این است که خداوند انسانها را با زبانها و تمدنها و عرفهای گوناگون آفریده است. من معتقدم که کثرتگرایی زبانی به گونهای که قرآن از آن سخن میگوید، شامل کثرتگرایی تمدنی و دینی نیز میشود؛ زیرا ادیان سرچشمه همه تمدنهای بشری هستند. این امر دست کم درباره ادیان بزرگ، پذیرفته شده است. بنابراین، قرآن بر این پدیده فراگیر ـ که قرنها پیش از ظهور اسلام و در قالب کثرتگرایی تمدنی و دینی آغاز شده بود ـ مهر تایید مینهد.
ما این پدیده را در بسیاری از آیات قرآن ملاحظه میکنیم، مانند این آیه:
«کان الناس امّة واحدة فبعث الله النّبیین مبشّرین منذرین و انزل معهم الکتاب بالحقّ لیحکم بین النّاس فیما اختلفوا فیه؛ [۲] مردم، امتی یگانه بودند، پس خداوند پیامبران را نویدآور و بیمدهنده برانگیخت و با آنان کتاب [خود] را به حق فروفرستاد، تا میان مردم در آنچه با هم اختلاف داشتند، داوری کند.
❤ |
نافرمانی ابلیس
نافرمانی اصلی از دید اسلام ـ اگر چنین تعبیری درست باشد ـ نافرمانی ابلیس است. نافرمانی ابلیس به سبب کبرورزی او بود و نه عدم اطاعت او. خداوند به سبب آن که به بنیآدم عقل و توانایی بر اشاره به اشیا ـ به مدد رموز زبان ـ بخشید، او را گرامی داشت. از نظر قرآن، خدا به امور همه انسانها و نه تنها مسلمانان اهتمام میورزد. در اینجا ـ هر چند موضوع سخن ما نیست ـ باید مفهوم شریعت و مفهوم فقه را از هم جدا کنیم. «شریعت» احکام قرآن و سنت نبوی است، اما آنچه که مالک و ابوحنیفه و احمد بن حنبل و شافعی و [امام] جعفر صادق (علیهالسّلام) و دیگران عرضه کردهاند، مذاهب فقهی است. قرآن به مسائل عادی زندگی انسان، مانند ارث و ازدواج و طلاق پرداخته است؛ اما باید بین امور اساسی و امور مباح در دین فرق بگذاریم. به عنوان مثال آیات مربوط به چند زنی پس از جنگ احد نازل شده است و خداوند هم چند زنی را بر همه مسلمانان واجب نگردانده است و حتی گفته است:
«و ان خفتم الاّ تعدلوا فواحدة؛ [۹] پس اگر بیم دارید که به عدالت رفتار نکنید، به یک زن [اکتفا کنید]».
بنابراین باید در مطالعه هر دینی بین امور اساسی و امور غیراساسی فرق بگذاریم.
❤ |
کثرتگرایی دینی در قرآن
قرآن میگوید: اختلاف ادیان برخاسته از حکمتی الهی است:
«و لو شاء الله لجعلکم امّة واحدة و لکن لیبلوکم فی ما آتاکم فاستبقوا الخیرات الی الله مرجعکم فینبئکم بما کنتم فیه تختلفون؛ [۱۰] و اگر خدا میخواست شما را یک امت قرار میداد، ولی [خواست] تا شما را در آنچه به شما داده است بیازماید. پس درکارهای نیک بر یکدیگر سبقت گیرید. بازگشت [همه] شما به سوی خدا است. آن گاه درباره آنچه در آن اختلاف میکردید، آگاه تان خواهد کرد».
شبیه این نص قرآنی را در کتاب مقدس میخوانیم که میگوید: «ما امروزه در آیینه با نگاهی مبهم مینگریم، اما در آن روز نگاه ما رویارو خواهد بود. امروز شناخت من ناقص است، اما در آن روز آنچه را که باید بشناسیم خواهم شناخت. زمانی که به سوی خدای سبحان بازگشتیم، او ما را درباره عقاید و رفتارها و مبادی معنوی و اجتماعی مورد اختلاف، آگاه خواهد کرد».
اما به طور مشخص دیدگاه قرآن به مسئله کثرتگرایی دینی چگونه است؟ در قرآن دو آیه داریم که تقریباً با الفاظی همگون آمدهاند، اولی در سوره بقره و دومی در سوره مائده. این مهم است که بدانیم سوره بقره در اوایل هجرت و در مدینه نازل شد و نخستین سوره بزرگ قرآن است و سوره مائده از آخرین سورههایی است که در مدینه بر پیامبر نازل شد. قطعاً حکمتی در کار بوده است که این آیه هم در آغاز هجرت به مدینه و هم در پایان نزول قرآن در مدینه آمده است. آیه چنین است:
❤ |
«انّ الذین آمنوا و الذین هادوا و النصاری و الصابئین من آمن بالله و الیوم الآخر و عمل صالحاً فلهم اجرهم عند ربّهم و لاخوف علیهم و لاهم یحزنون؛ [۱۱] در حقیقت کسانی که [به اسلام] ایمان آورده، و کسانی که یهودی شدهاند و ترسایان و صابئان، آنان که به خدا و روز بازپسین ایمان داشته و کار شایسته کردهاند، اجرشان را پیش پروردگارشان خواهند داشت، و نه بیمی بر آنان است و نهاندوهناک خواهند شد».
در سوره حج نیز آیهای است که میتواند به عنوان مقدمه این آیه قرار گیرد. آن آیه چنین است:
«انّ الذین آمنوا و الذینهادوا و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا انّ الله یفصل بینهم یوم القیامة انّ الله علی کلّ شیء شهید؛ [۱۲] کسانی که ایمان آوردند و کسانی که یهودی شدند و صابئیها و مسیحیان و زرتشتیان و کسانی که شرک ورزیدند، البته خدا در روز قیامت میانشان داوری خواهد کرد؛ زیرا خدا بر هر چیزی گواه است».
❤ |
اصطلاح ادیان در قرآن
در اینجا میبینیم که اصطلاح ادیان از نظر قرآن، تنها شامل ادیان اهل کتاب، یعنی یهودیان و مسیحیان نمیشود. به اعتقاد من درست نیست که گفته شود تنها یهودیان و مسیحیان و نه مسلمانان ـ اهل کتاباند؛ زیرا در آن صورت از یاد بردهایم که اصطلاح «اهل کتاب» بیش از همه بر مسلمانان درست میآید. با این حال تکثرگرایی دینی در قرآن به اهل کتاب منحصر نیست.
آیه سوره بقره میگوید: مؤمنان (مسلمانان) و یهودیان و مسیحیان و صابئیها؛ صابئیها چه کسانی هستند؟ از نظر علما و فقها، آنان کسانی بودهاند که ستارگان را میپرستیدند و کتاب [آسمانی] نیز نداشتند. اگر بگوییم که ادیان دارای نبوت و کتاب، این تنها شامل یهودیت و مسیحیت و اسلام خواهد شد و در آن صورت باید بگوییم که صابئیها نمونه ادیان بی کتاباند، و آنگاه باید معتقد شویم که تکثرگرایی دینی در قرآن، منحصر به اهل کتاب نیز نیست. از دید قرآن چنین تکثرگرایی دینی نباید برپایهٌ تفاخر دینی و خردهگیری بر دین دیگری استوار باشد. در سوره نساء دو آیه است که در زمینه مورد بحث اهمیتی فوق العاده دارند. گفته میشود که اهل ادیان و به طور مشخص یهودیان و مسیحیان و مسلمانان هر کدام بر دیگری فخر میفروختند و دین خود را مهمتر و بهتر از دین دیگری میدانستند.
❤ |
آنگاه آیهای نازل شد که میگفت:
«لیس بامانیکم و لا امانی اهل الکتاب من یعمل سوء یجز به و لایجد له من دون الله ولیاً و لانصیراً و من یعمل من الصالحات من ذکر او انثی و هو مؤمن فاولئک یدخلون الجنة و لایظلمون نقیراً؛ [۱۳] [پاداش و کیفر] به دلخواه شما و به دلخواه اهل کتاب نیست، هر که بدی کند در برابر آن کیفر میبیند و جز خدا برای یاری خود، یار و مددکاری نمییابد و کسانی که کارهای شایسته کنند ـ چه مرد باشند یا زن ـ در حالی که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت میشوند، و به قدر شیار هسته خرمایی مورد ستم قرار نمیگیرند».
❤ |
آنچه در اینجا مهم است، نامها و گرایشهای دینی نیست، بلکه آنچه اهمیت دارد، ایمان به خدا و روز قیامت و انجام عمل صالح است. نمیتوان رحمت خدا را منحصر در ملت و قوم خاصی دانست؛ زیرا رحمت خدا ـ چنانکه قرآن میگوید: ـ همه چیز را شامل میشود. در اینجا باید به این نکته توجه داشت که قرآن، خدا را از هر چیزی منزه میداند و هیچ چیزی را همانند او نمیداند: «لیس کمثله شیء؛ و خدا خود را به هیچ چیزی جز به رحمت ملزم نساخته است». قرآن این التزام را درچندین آیه طرح کرده است: «کتب علی نفسه الرّحمة؛ [خدا] رحمت را بر خویشتن واجب گردانیده است».
رحمت به معنای محبت است و ژرفای این محبت در رابطه پدر و مادر و فرزند دیده میشود. واژه رحمت مشتق از رَحِم است. در حدیث آمده است: نخستین چیزی که خداوند آفرید، رحم است و یکی از نامهای خداوند نیز از همین واژه مشتق شده است. بنابراین، یکی از نقاط اشتراک ما مسلمانان و مسیحیان، امیدواری به رحمت خدای عزوجل است.
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)