تا به حال شده فكر كنيد كه چرا با آن كه منابع استنباط حكم شرعى يعنى كتاب , سنت و اجـمـاع از ديـدگـاه مـذهبهاى فقهى اسلامى يكى است , اين مذاهب در احكام فقهى با يكديگر اختلاف نظر دارند.؟
چگونه درباره مساءله اى چنين با اهميت در ميان مسلمانان اختلاف پديد آمد؟ چـرا در امرى چونان وضو اختلاف شد, امرى كه پيامبر در مدت بيست و سه سال هر روزه چندين بار در برابر ديدگان مسلمانان انجام مى داد؟
پاسخ :
همانطور كه ميدانيد اجماع مسلمانان پس از فوت پیامبر و به خلافت رسیدن خلفای راشدین در برخی مسائل از بین رفت یا کم رنگ شد و ادغام سلیقه های شخصی خلفا و اذنابشان باعث شد که کتاب و سنت پیامبر هم نتواند اصول ثانویه اسلام را یکسان نگه دارد( گرچه انها نمیتوانستند بدرستی بهره ببرند و الا اصول و فروع دین کاملا در کتاب و سنت روشن بود).
پیامبر بارها تاکید کرده بود که من کتاب و سنت را برای شما میراث میگذارم و بارها نیز مسلمانان را به احترام اهل بیت فرا خوانده بود ولی اعراب ان زمان منظور پیامبر را درست نفهمیده بودند و به احترامی ساده(البته گاهی اوقات فقط!) بسنده میکردند در صورتی که حرمت اهل بیت نیز همانند سنت میتوانست در مشکلات اسلام روشنگر باشد.
شدت موضوع تا حدی بود گاهی هم روایات و احادیث و سنت رفتاری اصحاب پیامبر نیز مورد استناد قرار میگرفت.
مردانی چون ابوذر ، عمار یاسر ،سعد بن ابی وقاص ،ابو موسی اشعری و ....
به عنوان مثال تاریخ شاهد است که حتی ابو موسی اشعری هم توانست تاثیر بسیاری در اصول ثانویه و گاهی هم مهم اسلام مانند جهاد و اجتهاد و تقلید و .. .بگذارد(تاریخ فتوای معروف ایشان را در جنگ جمل بر علیه علی(ع) به یاد دارد) وحتی برای خود فرقه ای نیز بنا نمود.
تاریخ دلایل زیادی را برای این موضوع( اختلاف بین مسلمانان و رشد فرقه های مذهبی در اسلام) بیان کرده و دقت و درستی همگی انها نیز قابل تایید میباشد
در یک کلام اعراب در زمان پیامبر و قبل از آن دارای فرهنگ و ادبیات غنی و بسیار پرباری بودند که میتوان از اسناد و دست نوشته های مربوط به آن زمان براحتی به این مطلب رسید و بزرگترین دلیل اختلاف در بین اعراب مسلمان همین غرور به داشته های فرهنگی بوده که هریک از خلفا و اطرافیانشان و حتی گاهی اصحاب پیامبر نیز با توجه به پیشینه فرهنگی و افتخار گذشته قبیله اش خود را محق میدانسته که دخل و تصرفی در دستور های دین اسلام بوجود اورد تا حدی که فرقه نیز ساخته شود پیش میرفتند.
اعرابی که در زمان پیامبر و یا تا قبل از وفات پیامبر بزرگترین افتخارشان این بود که زود تر مسلمان شده بودند در سالهای بعد از وفات با تکیه بر احترامی که خوشان یا قبیله شان نزد پیامبر داشتند شروع به ساختن فرقه ها و مذاهب مختلف برای دین مبین اسلام نمودند.
علی(ع) پس از به خلافت رسیدن سعی کرد با تکیه بر کتاب و سنت پیامبر و حرمت اهل بیت(چیزی که دیگر خلفا ی پیشین نسبت به ان توجه زیادی نداشتند) اصول را گرداوری و فروع نادرست وارد شده در دین را جدا سازد( مانند خوارج ،تاثیر امویان و ...)و استحکامی به فرعیات بدهد( با تکیه بر عامل سوم یعنی اهل بیت).
گر چه این پایان دسته بندی و فرقه سازی نبود و پس از ان نیز مسائلی از این دست بسیار داشته ایم