صفحه 1 از 21 1234511 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 208

موضوع: تاریخ انبیاء

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    book تاریخ انبیاء



    سيد هاشم رسولى محلاتى

    امضاء


  2.  

  3. Top | #2

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض

    ديباچه

    خواننده محترم

    تذكر چند نكته مهم را در اين جا ضرورى مى بينم :

    1 . اين كتاب شرح حال پيامبران و انبياى بزرگوارى است كه خداى تعالى در قرآن كريم نامشان را ذكر فرموده است و به جز يكى دو مورد، شرح حال انبياى ديگر الهى كه نامشان در قرآن مذكور نيست نيامده است .

    2 . كتاب هايى كه در تدوين اين تاريخ از آن ها استفاده كرديم ، بسيار بود . به همين دليل ما نام عمده آن ها را در انتهاى كتاب ذكر كرديم ، روى هم رفته آن چه بيشتر مورد استفاده ما بود كتاب هاى حديثى مانند كتاب اءربعه ، و كتاب هاى شيخ صدوق رحمة الله و بحارالانوار مرحوم علامه مجلسى بود . اين كتاب بيشتر از روى همان احاديثى كه از اين كتاب ها استفاده كرديم نوشته شده است .

    بسيار خشنود مى شويم اگر خوانندگان محترم بذل لطف فرمايند و تذكراتى را كه به نظرشان سودمند و صحيح است ، به وسيله ناشر ارجمند به ما اطلاع دهنند تا اگر به جا بود در چاپ هاى بعدى اصلاح شود و بدين وسيله ما را مرهون محبت هاى خويش فرمايند.

    خداى تعالى را بى نهايت سپاس گزارم كه به اين بنده ناتوان اين توفيق را عنايت كرد كه توانست در حدود قدرت و توانايى و به مقدار بضاعتى كه داشته ، اين خدمت را انجام دهد و زندگانى پيامبران بزرگوار و انبياى الهى را از روى آيات قرآنى و روايات و تاريخ ‌ها جمع آورى كرده و به اين سبك و صورتى كه ملاحظه مى فرماييد، در دسترس خوانندگان محترم قرار دهد . اميد است كه اين خدمت ناچيز مورد قبول درگاه خداى تعالى قرار گرفته و منظور نظر امام زمان حضرت بقية الله عجل الله تعالى فرجه الشريف نيز بوده باشد و ذخيره اى براى روز جزا و موجب دستگيرى اين رو سياه در آن سراى وانفسا بشود، ان شاء الله .

    اتمام اين كتاب ، در روشنايى امام زاده قاسم شميران در روز آخر ماه صفر الخير 1394 قمرى برابر با 5/1/1353 شمسى انجام گرديد، و الحمدلله اولا و آخرا .

    سيد هاشم رسولى محلاتى
    امضاء


  4. Top | #3

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض




    1 : آغاز آفرينش

    از عمر اين جهان بى كران ، سال ها و فرن هاى متمادى - كه تنها خدا مى داند- مى گذشت و جز خداى بزرگ و آفريننده آن ، موجودى نبود، سپس اراده ازلى حق تعالى برآن تعلق گرفت كه موجوداتى بيافريند و بدين منظور آسمان ها، زمين و ستارگان را آفريد و آن ها را در اين فضاى بى كران معلق فرمود. مجهولات ما درباره اين پديده ها فراوان است :

    اوّلين مخلوق چه بوده يا از عمر آسمان ، زمين و ساير موجودات جاندار و غيرجاندار چقدر مى گذرد، زمين چيست و چگونه ايجاد شده و نخستين موجود زنده چگونه در آن پديده آمده است ؟ سؤ ال هايى است كه هنوز نظر قاطعى درباره هيچ كدام از آن ها ابراز نشده و شايد قرن هاى ديگرى هم بگذرد و انسان نتواند جوابى براى آن ها به دست آورد، يا حتى به عجز خود در اين باره اقرار كند؛ چنان كه ((جان فقر)) مى گويد:

    مسئله پيدايش ماده ، اصولا مسئله اى كه بيرون از قلمرو تحقيقات و تفكرات ثمربخش است ، بايستى ماده را مفروض و موجود پنداشت و از آن جا روند آفرينش كائنات را تعقيب كرد.

    امضاء


  5. Top | #4

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    ديگرى مى گويد:

    مسئله پيدايش حيات ، يكى از جالب ترين مسائل علوم طبيعى است ، امّا با آن كه تحقيقات فراوانى صورت گرفته ، ولى هنوز حل نشده است ، چنان كه كريسى موريسن استاد سابق آكادمى علوم در نيوريك ، مى گويد: در اسرار پيدايش ‍ حيات ، نكته اى است كه دانشمندان از درك آن عاجر مانده و به خاطر فقدان دليل ، راجع به توضيح آن سكوت اختيار كرده اند. چگونگى پيدايش حيات آن چنان مرموز و عجيب است كه از فهم متعارف خارج مى باشد و حتى دانشمندترين علماى علم الحيات نيز در مقابل اسرار آن متحير مانده اند. يك دانشمند ممكن است نتواند به معجزه و خرق عادت دست داشته باشد، امّا در عين حال بر اثر تجربيات خود و آزمايش ديگران به چشم مى بيند كه همه موجودات جهان ، از يك سلول ذرّه بينى سرچشمه مى گيرند و به تدريج رشدونمو مى كنند و به اين سلول اوّليه حيات ، قدرتِ عجيبى تفويض شده است كه با سرعتى وصف ناكردنى به توالد و تناسل بپردازد و تمام سطح زمين و گوشه ها و زواياى آن را با هزاران نوع و شكل موجودات زنده پرنمايد.

    به دنبال اين تحولات و پس از آفرينش آسمان ها، زمين و ساير موجودات ، خداى سبحان اراده نمود تا سرآمدِ مخلوقات و اشرف آن ها يعنى انسان را بيافريند و او را خليفه و جانشين خويش گرداند و زمين را جولانگاه او سازد، پس به فرشتگان خود فرمود: من در زمين جانشينى (براى خود) قرار مى دهم . فرشتگان گفتند: كسى را قرار مى دهى كه در زمين تباهى كند و خون ها بريزد، در حالى كه ما تو را به پاكى مى ستاييم و تقديس مى كنيم . خداوند در پاسخ فرمود:من چيزى مى دانم كه شما نمى دانيد. (4)

    امضاء


  6. Top | #5

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    علت اعتراض - يا سؤ ال - فرشتگان

    فرشتگان به چه دليل و با چه سابقه اى انسان را به فساد در زمين و جنگ و خون ريزى متّهم كردند و اساسا آيا اين كلامشان پرسش بود يا اعتراض ؟ در اين مورد نظريات گوناگونى ابزار شده است . در روايات ائمه دين (ع ) نيز علّت هاى مختلفى براى آن ذكر شده كه از مجموع آن ها به دست مى آيد كه اين سخن ، اعتراض به خدا و عيب جويى بر آدميان نبوده است ، زيرا فرشتگان بندگانِ فرمان بردار خدايند كه حتى فكر گناه و نافرمانى هم به ذهنشان خطور نمى كند، بلكه منظورشان كشف حقيقت واطلاع از حكمت اين آفرينش بوده است .

    البته اين سؤ ال پيش مى آيد كه چرا براى كشف حقيقت گفتند:مى خواهى كسى را در زمين قرار دهى كه فساد كند و خون ها بريزد. آن ها از كجا مى دانستند كه : نسل انسان در زمين فساد و خون ريزى مى كند؟ براى طرح اين سؤ ال نيز چند علت ذكر شده است :

    1. هنگامى كه خداى بزرگ به آن ها خبر دادمن در زمين جانشينى قرار مى دهم . فرشتگان كه مطلع شدند انسان موجودى است زمينى ، مادّى و مركّب از غضب و شهوت ، و دنيا هم دنياىِ برخورد و داراى جهات محدود و پر از مزاحمت است ، پى بردند كه ادامه حيات براى چنين موجودى و زندگى او با افراد ديگر، خواه ناخواه منجرّ به فساد و خون ريزى خواهد شد.

    2. پيش از خلقت آدم ، افراد ديگرى از جنّيان يا آدميان روى زمين زندگى مى كردند كه آن ها به افساد، خون ريزى و جنگ با يكديگر اقدام كردند در نتيجه منقرض گشتند، يا فرشتگان الهى ماءمور شدند تا به زمين آمده و آن ها را نابود كنند و حتى بعضى معتقدند شيطان فرشتگان الهى ماءمور شدند تا به زمين آمده و آن ها را نابود كنند و حتى بعضى معتقدند شيطان نيز از آن ها بود كه پس از انقراض ايشان ، فرشتگان او را به آسمان برده و ميان خود جاى دادند. فرشتگان به سبب سابقه اى كه از فساد و خون ريزى افراد ماقبل آفرينش انسان داشتند، به صورت اعتراض يا سؤ ال به درگاه پروردگار زبان گشودند و براى اين علّت نيز شواهدى در روايات وجود دارد.

    3. خداى سبحان وقتى كه فرشتگان را از اراده خويش آگاه ساخت و به آنان فرمود: من در زمين جانشينى قرار مى دهم . فرشتگان پرسيدند:اين جانشين كيست و رفتارش چگونه است ؟ خداى تعالى ضمن معرفى او، آن ها را از افساد و خون ريزى هايى كه در روى زمين مى كند باخبر ساخت ؛ در اين وقت بود كه فرشتگان گفتند: اتجعل فيها من يفسد فيها....

    4. ممكن است روى هيچ سابقه اى اين حرف را نزده باشند، بلكه مى خواستند تا مقام خليفة اللهى و جانشينى حق را در روى زمين به خود اختصاص دهند از اين رو به دنبال آن گفتند:

    و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك ؛

    وما پيوسته تو را تسبيح گفته و به پاكى مى ستاييم .

    امضاء


  7. Top | #6

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    در هرحال سؤ ال آن ها گذشته از اين كه جنبه نافرمانى و ايراد نداشت ، بلكه شايد از روى عشق و علاقه اى بود كه به حق تعالى داشتند و مى خواستند تا به هروسيله اى شده جلوى نافرمانى و گناه را بگيرند، و مانع آفرينش موجودى شوند كه در زمين عَلَمِ مخالفت با خداى بزرگ را برافراشته و درصدد طغيان و سركشى برآيد، و شايد اين هم كه گفتند: و نحن نسبح بحمدك و نقدس لك ... يعنى ، خدايا! هر چه تسبيح و تقديس بخواهى ما انجام مى دهيم و نيازى نيست تا موجودى ديگر را به اين منظور خلق كنى ، چون ممكن است اين موجود به فساد و خون ريزى دست بزند. اما خبر نداشتند كه آغاز نافرمانى خدا از ميان خود آن ها شروع خواهد شد و در بين آن ها فردى چون عزازيل - كه بعدا به ابليس موسو گرديد - وجود دارد كه غريزه خودخواهى و تكبر او را به نافرمانى از خدا وادار خواهد نمود. به همين دليل بسيارى از مفسران احتمال داده اند كه معناى اين كه خدا در پاسخشان فرمود: انّى اعلم ما لاتعلمون ؛ من به چيزى آگاهم كه شما نمى دانيد اين بود كه شما از ضمير افراد رياكارى مثل ابليس كه ميان شما زندگى كرده و بهترين عبادت ها را انجام مى دهى خبر نداريد و نمى دانيد كه ابليس فردى متكبر، حسود و خودبين است و و همين تكبر و خودبينى او را به نافرمانى و رانده شدن از درگاه من وادار مى كند و آن چه را در باطن دارد ظاهر و آشكار مى سازد.

    امضاء


  8. Top | #7

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    پاسخ خداوند به فرشتگان

    به هرحال خداى سبحان در پاسخ فرشتگان فرمود:انّى اعلم ما لاتعلمون ؛ من به چيزى آگاهم كه شما نمى دانيد. يعنى شما از آفرينش اين موجود بى خبريد، شايد منظور حق تعالى اين بود كه : شما همين افساد و خون ريزى ظاهرى را مى بينيد، اما خبر نداريد كه چه مردان پارسا و بزرگى در ميان اين ها به وجود خواهند آمد، كه عالى ترين فرد شما يعنى جبرئيل امين هم نمى تواند به مقام و مرتبه آنان برسد و لودنوت انملة لاحترقت (5) مى گويد. و در مجموع ، آن ها نمى دانستند كه مصلحت خلقت اين موجود به مراتب بيش از مفسده اش خواهد بود.

    يا اين كه منظور فرشتگان اين بود كه مى خواستند خود به مقام خليفة اللهى حق تعالى نايل گرديده و در زمين ساكن شوند. خداى سبحان با اين سخن ، به طور سربسته به آن ها جواب داد كه شما مصلحت خود را نمى دانيد و من بهتر مى دانم كه چه كسى بايد در آسمان ، و چه موجودى در زمين ساكن شود.

    يا همان طور كه در بالا اشاره شد، خداوند با اين جمله به آن ها فهماند كه به اين تسبيح ظاهر خود توجه نكنيد،

    زيرا هنگام امتحان معلوم خواهد شد آن هايى كه شما عابدترين خود مى دانيد، نمى توانند در برابر غريزه تكبر، خود را حفظ كنند و نافرمانى مرا خواهند كرد. يا اگر نيروى شهوت و غضبى را كه در وجود اين هاست در شما قرار دهم ، آن وقت مى فهميد كه قدرت تقوا و پرهيز شما از گناه و نافرمانى چه اندازه اندك است و شما نمى توانيد به اسرار كار من واقف گرديد!

    امضاء


  9. Top | #8

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    اين ها وجوهى است كه گفته اند و حقيقت برما معلوم نيست . اما در هر حال ، فرشتگان با اين جمله فهميدند كه گويا جاى چنين سؤ ال و اعتراضى نبوده و شايد خطايى از آنان سرزده ، به اين سبب درصدد جبران برآمدند و طبق بعضى روايات ، سال ها به استغفار و توبه مشغول شدند و از خطاى خود آمرزش خواستند. (6) آن ها در اوّلين فرصت - به شرحى كه خواهد آمد- زبان به عذر خواهى گشوده و در مقام تنزيه حق تعالى برآمدند و به همين منظور گفتند: پروردگارا تو پاكى و ما جز آن چه تو تعليممان كرده اى علمى نداريم و به راستى كه تو دانا و فرزانه اى (7).

    امضاء


  10. Top | #9

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    آفرينش آدم (ع ) و نافرمانى شيطان

    پس از اين گفت وگو ميان خداى بزرگ و فرشتگان بود كه خداوند خلقت آدم و سرسلسله نوع بشر را آغاز كرد. به تصريح قرآن كريم ، انسان را از گِل آفريد و سپس از روح خويش در آن دميد (8)، سپس به فرشتگان دستور داد كه به آدم سجده كنند و آنان نيز همگى به جز ابليس بر آدم سجده كردند و فرمان الهى را انجام دادند. (9) تنها شيطان بود كه تكبر كرد و يا از روى حسدى كه به مقام آدم برد از انجام اين فرمان سرپيچى نمود و تا هنگام رستاخيز رانده درگاه الهى شد.

    وقتى خداوند سبحان علت اين سرپيچى و تمرّد را از وى پرسيد و فرمود:چه چيز مانع سجده تو شد؟ شيطان گفت :من از او بهترم ، چون مرا از آتش آفريده اى و او را از گِل خلق كرده اى . (10) و با اين سخن تكبر و سركشى خود را آشكار ساخت .

    آرى ، بعضى صفات ناپسند به قدرى در بدبختى انسان مؤ ثر است كه يك خودنمايى چند لحظه اى ، سعادت معنوى انسان را بر باد داده و زحمات چندين ساله او را از بين مى برد. على (ع ) در همين باره مى فرمايد:

    فاعتبروا بما كان من فعل اللّه بابليس اذ احبط عمله الطويل و جهده الجهيد - و قد كان عبداللّه ستّة الاف سنة لايدرى امن سنى الدنيا ام من سنى الاخرة - عن كبر ساعة واحدة ؛ (11)

    امضاء


  11. Top | #10

    عنوان کاربر
    همكار انجمن
    تاریخ عضویت
    October 2010
    شماره عضویت
    10294
    نوشته
    16,270
    صلوات
    626
    دلنوشته
    6
    یا صاحب الصلوات ادرکنی
    تشکر
    13,272
    مورد تشکر
    14,409 در 4,698
    وبلاگ
    1
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض



    از رفتارى كه خداوند درباره ابليس انجام داد، عبرت بگيريد كه عبادت هاى طولانى و كوشش هاى بسيار او را به خاطر تكبر يك ساعت تباه ساخت ، همان شيطانى كه شش هزار سال عبادت خدا را كرد، سال هايى كه معلوم نيست از سال هاى دنيا بود يا از سال هاى آخرت .

    جلال الدين رومى در اين باره گفته است :
    ابتداى كبروكين از شهوت است
    چون زعادت گشت محكم خوى بد
    چون كه كرد ابليس خو با سرورى

    كه به از من سرورى ديگر بود
    سرورى چون شد دماغت را نديم راسخىّ شهوتت از عادت است
    خشم آيد بر كسى كت واكشد
    ديد آدم را به تحقير از خرى
    تا كه او مسجود چون من كس شود
    هركه بشكستت شود خصم قديم

    در جاى ديگر گويد:
    ور حسد گيرد تو را ره در گلو
    كو زآدم ننگ دارد از حسد
    عقبه زين صعب تر در راه نيست
    اين حسد خانه حسد آمد بدان
    خانمان ها از حسد گردد خراب
    خاك شو مردان حق را زيرپا در حسد ابليس را باشد غلوّ
    با سعادت جنگ دارد از حسد
    اى خنك آن كش حسد همراه نيست
    كز حسد آلوده گردد خاندان
    بازِ شاهى از حسد گردد غراب
    خاك بر سركن حسد را هم چو ما

    امضاء


صفحه 1 از 21 1234511 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi