نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: دفتر خاطرات

  1. Top | #1

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,856 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض دفتر خاطرات




    این جا می تونه یه دفتر خاطرات باشه برای همه ی اعضای سایت.


    به امید این که دفتر خاطرات زندگی همه ، پر از کلمات رنگی و قشنگ باشه.
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  2. تشكر

    زهرا (29-10-2009)

  3.  

  4. Top | #2

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,856 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات

    تو خیابون ، پشت یه ماشین نوشته شده بود :


    « بزرگ ترین آرزوی من ، کوچک ترین نگاه توست مهدی جان . »


    خیلی خوشم اومد از این که کسانی هم پیدا می شن که غیر از


    بی توهرگز ، عشق منی ، رفیق بی کلک و ...


    همچین حرفا و دلنوشته های قشنگی


    بنویسن رو شیشه ماشینشون.



    امروز موضوع انشا دادم « من یک ... »


    یکی از شاگردام نوشته بود من یک جراح قلب هستم.دلم می خواهد


    قلب مردم را بکنم و در دکور خانه بگذارم !!!




    فردا تو مدرسه جشن داریم برا تولد امام رضا علیه السلام.


    منم جای عیدی بهشون تکلیف ندادم.کلی خوشحال شدن.


    از ذوقشون یکی یکی تولد حضرت رو بهم تبریک گفتن !!




    یعنی برا فردا عیدی از امام رضا علیه السلام چی بخوام ؟


    باید حسابی فکر کنم.شایدم چیزی نخوام.


    شنیدم می گن وقتی تومجلسی شرکت می کنی و چیزی طلب نکنی


    خود صاحب مجلس بهترین ها رو برات می خواد و دعا می کنه در حقت.


    خب این جوری بهتره.


    ویرایش توسط ملکوت* گامی تارهایی * : 28-10-2009 در ساعت 16:35
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




  5. تشكر

    زهرا (29-10-2009)

  6. Top | #3

    عنوان کاربر
    مدیر ارشد انجمن
    تاریخ عضویت
    January 1970
    شماره عضویت
    796
    نوشته
    18,892
    تشکر
    3,977
    مورد تشکر
    5,856 در 2,376
    وبلاگ
    85
    دریافت
    0
    آپلود
    0

    پیش فرض پاسخ : دفتر خاطرات

    موضوع دادم دوست دارید جای چه کسی باشید؟

    یکی نوشت جای دختر عمه م.چون اونا خونه دارن ولی ما نداریم.
    مادرم همش گریه می کنه
    و من می ترسم برادر کوچیکم که هنوز به دنیا نیومده از این همه غصه بمیره.
    یکی آرزو داشت جای یه پرستار باشه یکی دیگه جای یه ادم معرفو یکی دیگه شونم ....
    بین این همه فقط یکی شون نوشت بود آرزو ندارم جای کس دیگه باشم.از این که جای خودم هستم. خدا رو شکر میکنم.
    وقتی خدا منو این جور آفریده حتما باید همینی می شدم که هستم. پس برای اون چیزی که هستم و خدا بهم داده ازش ممنونم.
    اگه این موضوع رو به خودم می دادن چی؟ من چی می نوشتم؟ راضی بودم به رضای اونی که باید یا نه بازم حسرت می خوردم که کاش جای ... بود؟؟؟
    بزرگی به سن نیست .... به معرفته.
    یعنی من چه قدر بزرگم؟؟؟؟
    اصلا ....
    امضاء



    رفتن دلیل نبودن نیست


    من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم

    که از تراکم اندیشه های پَست، تهی باشد .




اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •  
© تمامی حقوق از جمله طراحی قالب برای سایت آیه های انتظار محفوظ می باشد © طراحی و ویرایش Masoomi